مدیریت امروزه نمیتواند به تنهایی در برابر مسائل عکسالعمل نشان دهد. تجربه جهانی نشان داده که شرایط اقتصادی پیش رو، تمرکز امکانات و ظرفیتهای اقتصادی در شهرهای بزرگ باعث ایجاد روابطی شده که مشاغل و فعالیتهای اقتصادی و حوزههای سود آور را بیشتر در شهرها متمرکز کرده و این امر پیدایش مهاجرت به شهرهای بزرگ را منجر شده است.
چون ظرفیت جذب تمام جمعیت مهاجر در شهرها میسر نیست بنابراین حلبی آبادها در کنار شهرها شکل میگیرند و وجود مناطق پیرامونی جویای کار و کم درآمد در کنار مراکز پر رونق اقتصادی شهر منجر به ایجاد اختلاف طبقاتی و تفاوت بسیار شدید در کیفیت زندگی میشود.
شاخصهای بهداشت، آموزش، امید به زندگی و کیفیت زندگی نسبت به گذشته تفاوتهای بسیاری کرده و امروزه دولتها در معرض این تهدید هستند که اگر این مسائل را مورد مطالعه و پژوهشهای مستمر قرار ندهند و اجازه دهند که رشد و توسعه شهرها به صورت خودبهخودی شکل بگیرد در نهایت شکاف طبقاتی عمیقتر، کاهش عدالت، مخدوش شدن اهداف توسعه اجتماعی و شهری، ایجاد مشکلات در بحث امنیت اجتماعی وکاهش شاخصهای بهداشت و آموزش را بهدنبال دارد. این مسائل روند توسعه را با اختلال مواجه میکند.
امروزه تجربه علمی شدن نشان میدهد که توسعه پایدار و متوازن، توسعهای است که همراه با کاهش اختلاف طبقاتی، فقر و... باشد. در غیر این صورت چنان شرایط اجتماعی به هم میریزد که حتی گروههای برخوردار از امنیت ، ایمن نخواهند بود. این چالشها که در تهران هم وجود دارد منجر به مدیریت دانش میشود.
اما پژوهش در این میان چه جایی دارد؟ شرایط موجود نیاز به مداخلههای عالمانه، علم محورانه و پژوهش مدارانه همراه با به کارگیری تمام دستاوردهای دانش بشری را بیش از پیش نشان میدهد تا بتوان با کمک این دستاوردها مشکلات را به خوبی مدیریت کرد و تحت کنترل و برنامهریزی قرار داد.
هفته پژوهش به شهرداری تهران این امکان را میدهد که با درک این ضرورتها و اهمیت مداخلههای علم محورانه و پژوهش مدارانه ؛ شهر را علمی اداره کند و در واقع، اداره شهر مستند به یافتههای علمی باشد. باید به بهانه هفته پژوهش، مطالعات انجام شده در حوزه مدیریت شهری سازمان پیدا کند و مورد بازبینی مجدد قرار گیرد تا کاربران و استفاده کنندگان، از پژوهشها اطلاع پیدا کنند و در نهایت اتصالی بین نتایج پژوهشها و کاربران برقرار شود.
نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که در بسیاری از نقاط دنیا و به خصوص در ایران دیده میشود که فاصلهای بین یافتههای علمی با نظامهای تصمیمگیری و اجرایی وجود دارد. این امر منجر به این میشود که بسیاری از مطالعات و پژوهشهای انجام شده در کتابخانهها قرار گیرند و مورد استفاده و بهرهبرداری مستمر نباشند.
بر این اساس باید راهکارهایی دنبال شود که تصمیم گیران را بهطور مداوم با پژوهشها و پژوهشگران مرتبط کند. یعنی هم پژوهشها نسبت به مسائل اجرایی عکسالعمل داشته باشند و هم تصمیمگیران از نتایج پژوهشها استفاده کنند. این مسئله در جهان امروز بهعنوان تصمیمگیری مبتنی بر شواهد معرفی شده است که همان تصمیم گیریهای علمی است. این مسئله حوزه مهمی است که باید در آن هدفگذاری و برنامهریزی شود و اقدامات هفته پژوهش هم در این چارچوب سازمان پیدا کرده است.
نقطه ایده آل ما روزی است که هر تصمیم در شهر تهران یک پشتوانه علمی و مطالعاتی داشته باشد تا حرکت مدیریت شهری را در مسیر کمال ارتقا دهد.
البته در مجموع کارهای بسیار خوبی انجام شده است اما هنوز نمیتوان ادعا کرد تمام فعالیتهایی که در این حوزه انجام میشود مبتنی بر مطالعات صورت گرفته است. در صحنه اجرا هم مطالعات منطبق بر نیازها نیست و هم استفاده کنندگان و تصمیم گیران ارزش و اهمیت تصمیم گیری مبتنی بر شواهد را نمیدانند. تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد و باید سرمایه گذاری شود.
معاون برنامه ریزی و هماهنگی شهرداری تهران