احتمالا شما هم تجربه کردهاید شرایطی را که بچهها از ما چیزی میخواهند و ما به دلایل مختلف برایشان فراهم نمیکنیم؛ بنابراین شروع میکنند به شلوغبازی درآوردنهای اعتراضآمیز؛ پایشان را بر زمین میکوبند، خودشان را به در و دیوار میزنند، داد و بیداد و گریه راهمیاندازند و خلاصه زمین و زمان را به هم میدوزند که الا وبلا من فلان چیز را میخواهم. حالا ما میمانیم که چه کنیم؛ آیا برای حفظ آرامش یا آبرویمان هم که شده، باید هرچه زودتر هرچه را میخواهد برایش تهیه کنیم یا لازم است طور دیگری برخورد کنیم؟ در این شماره، 10 نکته کاربردی را برای حل این مسئله به شما پیشنهاد میکنیم.
اگر چیزی را که خواسته برایش بخریم، در واقع بازی را در مقابل او باختهایم. اما این کم آوردن در مقابل بچه برایمان خیلی گران تمام میشود و او را بدعادت کرده و باعث میشویم هر روز این عملش را تکرار کند؛ پس بهتر است شروع کنیم به سرزنش و تنبیهاش تا دیگر جرأت نکند چنین رفتار زشتی از خود نشان دهد. آیا چنین برخوردی درست است یا اینکه راه سوم را انتخاب کنیم و به او بیتوجه باشیم و بگذاریم آنقدر ادامه دهد تا خودش خسته شود و دیگر از گریهزاری و داد و بیداد دست بردارد؟
به نظر شما کدامیک از این روشها در چنین موقعیتی مناسبتر است؟ ما با چه برخوردی میتوانیم بهتر به او کمک کنیم که این رفتارش را اصلاح کند؟
عمل و عکسالعمل
مهمترین مسئله که باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که کودک پس از این رفتارش، هرگز نباید تغییری در تصمیمگیری شما ببیند؛ پس هرگز تصمیم خود را عوض نکنید. مثلا اگر شلوغبازیاش سر بیرون رفتن از خانه است، باز هم نباید حق خارج شدن از خانه را به او بدهید. بنابراین هرگز در مقابل قشقرق بهپا کردن کودک کوتاه نیایید و از تصمیم خود بر نگردید؛ چرا که در غیر اینصورت، او به این نتیجه میرسد که قشقرق بهپا کردن، یک روش خوب برای به نتیجه رساندن خواستههایش است؛ و همینطور بالعکس، عکسالعملهای منفی مانند داد زدن سر بچه و تنبیه کردنش هم در این مورد روش خوب و مؤثری نیست و تنها نتیجهای که خواهد داشت این است که خودتان را ناراحت و عصبانی میکنید؛ چرا که در این صورت بچه متوجه میشود که این رفتارش شما را ناراحت میکند و میتواند برایش یک روش اعتراضی باشد؛ پس در مقابل این گونه رفتارهای کودکانتان، هرگز خشونت از خود نشان ندهید.
موقعیتهای حساس را پیشبینی کنید
موقعیتهایی که بچه احتمال دارد قشقرق بهپا کند را پیشبینی کنید و سعی کنید از پیش آمدن آنها جلوگیری کنید. از بچه هم نظرخواهی کنید؛ البته نه اینکه به طور کامل نظر او را بپرسید، بلکه از او بخواهید از میان نظرات شما یکی را انتخاب کند. مثلا نظرش را در مورد نهار به این شکل بپرسید؛ «نهار قورمهسبزی میخوری یا لوبیاپلو؟»؛ یعنی از او بخواهید از بین 2 انتخاب شما، یکی را انتخاب کند. در مواردی هم آگاهی دادن به کودک، پیش از اجرای برنامههایتان میتواند مفید باشد. مثلا اگر قرار است سر ساعت خاصی به جایی بروید، از قبل و کمی زودتر این را به بچه اطلاع دهید؛ «پسرم اگر در خانه کاری داری انجام بده که یک ربع دیگر میرویم خانه مادربزرگ». یا اگر میدانید که کودکتان معمولا وقتی خسته است قشقرق بهپا میکند، برنامهای ترتیب دهید که هر طور شده قبل از هر کاری، چرتی بزند تا خستگیاش در برود.
نتایج را یادآوری کنید
سعی کنید تا آنجا که میتوانید، رفتارهای بد گذشته کودک را برایش یادآوری کنید و نتایج ناخوشایند آن را به او نشان دهید، مثلا؛ «علی، یادت هست که دفعه قبل که با هم به خرید رفته بودیم، تو پا به زمین کوبیدی که من فلان اسباببازی را میخوام و من اونرو برات نخریدم؟ به خاطر داری که همینجور سر و صدا راهانداختی و گریهزاری کردی؟ به همین خاطر چون من دوست ندارم دوباره چنین وضعیتی پیش بیاد، امروز تنهایی خرید میرم و تو در خانه پیش مادربزرگ میمونی و قول میدی که پسر خوبی باشی تا من برگردم. دوستت دارم عزیزم، فعلا خداحافظ».
محل کودک را تغییر دهید
اگر صدای داد و فریاد و جیغ زدنهای بچه عصبی و ناراحتتان میکند، این روش برای مراقبت از خودتان خوب است. ممکن است نتوانید قشقرق به پاکردن یا نکردن بچه را کنترل کنید اما محل شلوغ کردن را که میتوانید تعیین کنید؛ «جای شلوغ کردن و گریهزاری کردن، اتاق خوابه!». او را به داخل اتاق ببرید؛ «یا گریه زاری و داد و بیداد یا بیرون آمدن از اتاق!».
حتی میتوانید به او حق انتخاب هم بدهید؛ «یکی را انتخاب کن؛ داخل حمام یا انباری؟ تا زمانی که اینطور شلوغی میکنی باید در همانجا بمانی». و اگر خودش هم نتوانست بلافاصله یکی را انتخاب کند، خودتان فورا یکی از این جاها را برایش انتخاب کرده و او را به آنجا ببرید؛ «هر وقت داد و فریاد و گریهزاریهات تموم شد خودت بیا بیرون!».
به موارد استثنایی توجه کنید
در بعضی موارد هم که احتمال میدهید کودکتان قشقرق بهپا کند (و معمولا در چنین موقعیتهای مشابه این کار را کرده) ولی این بار استثنائا چنین کاری را نمیکند، به او توجه نشان دهید؛ «من واقعا خوشحالم که تو دختر خوبی بودی و بدون گریهزاری به حرف من گوش دادی. حتما خودت هم احساس خوبی داری که توانستی چنین رفتار خوبی داشته باشی و از عهده اوضاع خوب بر بیایی».
برای این حرکت اسمگذاری کنید
این کار باعث میشود حساب قشقرق بهپا کردن کودک از خود کودک جدا شود و هم خود کودک و هم دیگر اعضای خانواده، آن را مشکل بدانند، نه کودک را (یعنی مشکل کودک نیست بلکه مشکل خود قشقرق بهپا کردن است).
برای مثال میتوانید اسم قشقرق بهپا کردن فرزندتان را مثلا «زشته» یا «زشتونک» بگذارید. با این کار شما و کودکتان در یک طرف قرار میگیرید و دست به دست هم میدهید تا با «زشتونک» مقابله کنید. میتوانید با پرسیدن سئوالاتی مثل «پسرم میتونی تصور کنی که زشتونک رو شکست دادهای؟»، «چطور این کار رو انجام دادی؟»، «از کجا فهمیدی که زشتونک داره مییاد؟» و یا «چطوری تونستی جلوش رو بگیری؟» به کودک کمک کنید که از تجسم مقابله با «زشتونک» لذت ببرد و در مقابل این نوع رفتارها از خود کنترل بیشتری نشان بدهد.
به احساسات کودک توجه کنید
این کار شما را به کودکتان نزدیکتر میکند و باعث میشود که او بتواند از عهده مشکلاتاش بهتر بر بیاید:
ـ بچه: «میشه برای من این اسباببازی رو بخری؟».
ـ پدر: «نه پسرم، من امروز قرار نیست برای شما این اسباب بازی رو بخرم».
ـ بچه (در حالی که اخمهایش توی هم رفته و لب ورچیده است): «اما آخه این آخرین چیزیه که از شما میخوام، قول میدم دیگه هیچی نخوام. فقط همین یکیرو برام بخرید، تو رو به خدا!».
ـ پدر: «پسرم، گفتم امروز نه».
ـ بچه (در حالی که داد میزند و گریه میکند): «شما هیچوقت برای من چیزیرو که ازتون میخوام نمیخرید. شما اصلا منو دوست ندارید».
ـ پدر: «میدونم که ناراحت هستی از اینکه نمیتونی اون اسباب بازی رو داشته باشی. من درکت میکنم چون منم خیلی وقتها که خیلی چیزها رو نمیتونم داشته باشم، خیلی ناراحت میشم».
ـ بچه: «آره! من واقعا دلم میخواد اونو داشته باشم».
ـ پدر (در حالی که کاغذ و قلم از داخل کیفش در میآورد): «حالا یک کاری میکنیم. به من بگو چی میخوای تا اسمشو اینجا در فهرست چیزایی که تو لازم داری بنویسم تا بعدا برات بخرمش».
ـ بچه: «باشه بابا».
شما میتوانید از این فهرست برای خریدن جایزهها و هدیههایی که به مناسبتهای مختلف ـ مثلا تولدش ـ میخواهید برایش بخرید، استفاده کنید.
پیامدها را گوشزد کنید
خوب است اگر با جملاتی مانند «من وقتی گریهات تموم شد و تونستی اون رو کنترل کنی، برمیگردم پیشت» یا «خوشحال میشم اگر وقتی به حالت عادی برگشتی و صدات مثل صدای من صاف شد، با هم صحبت کنیم» به کودک توضیح دهید که پس از برگشتناش به حالت عادی، چه میخواهید بکنید.
صبور باشید
اگر تصمیم دارید در مقابل شلوغبازیهای کودکتان از خود بیتوجهی نشان دهید، خوب است این را بدانید که اگر شما به این گریهزاری کودکتان توجه نکنید، در ابتدا او شدت آن را بیشتر خواهد کرد و اگر پس از اینکه قشقرق بهپا کردنش شدت یافت از خود عکسالعمل نشان دهید، او به حد صبر و تحمل شما پی میبرد و متوجه میشود که به چه اندازهای یا تا چه مدت به سر و صدا و گریهزاری و پا کوبیدنهایش ادامه دهد تا به نتیجه برسد. پس این بیتوجهی اولیه نه تنها اوضاع را بهتر نمیکند بلکه مشکل را بیشتر هم میکند، مگر اینکه صبور باشید و به بیتوجهی خود ادامه دهید تا کودک آرام شود.
روش ابراز احساسات را به کودک بیاموزید
در چنین مواقعی میتوانید با دادن یک ورق کاغذ به کودک، از او بخواهید احساساتاش را نقاشی کند یا بنویسد. این روش مثبت میتواند راه خوبی برای ایجاد ارتباط با کودک باشد.