قیاس نظام آموزشی ما با کشورهای درجه یک به خوبی گویای این مطلب است که آنچه در مدارس ما آموزش داده میشود ندرتاً بچهها را برای زندگی آماده میکند، به عبارت دیگر معرفت کافی برای زیستن را فراهم نمیکند گرچه نگارنده میانگارد که در اساسنامه اولیه این وزارتخانه هدف مذکور طرح گردیده اما چرا عملی نشده است سؤالی است که باید پاسخ داده شود که آن هم بدون توجه به عوامل پیدایش آن کاملا بیهوده خواهد بود.
متاسفانه نظام آموزشی ما مانند دایرهای بسته است که هر روز بیانگیزگی را دامن میزند. این مجموعه به جای پرداختن به اهداف و مسائل خود مقدمات پیشرفت وزارتخانه دیگری (وزارت علوم، تحققات و فناوری) را پیگیری میکند که آن هم جای تاملی عمیق دارد.
از فاجعه انگیزترین نقصانهای نظام آموزشی ما ارتباطنداشتن منطقی آن با مراکز علمی است که بتواند با بهرهگیری از تجارب علمی و فکری آنها، راهی جهت تقویت بنیانهای فکری و علمی خویش بیابد، تا زمانی که درهای این مجموعه به بیرون از خود گشوده نشود در دایره بستهای خواهد افتاد که نه تنها ره به جایی نمیبرد بلکه رخوت و سکون فکری که هم اکنون همچون اختاپوسی نظام آموزشی ما را در خود میفشرد، تهدیدش را افزون خواهد کرد.
پویایی از ویژگیهای مشخص آموزش و پرورش موفق است که جز از راه تولید علم امکانپذیر نیست. البته اگر توان کافی برای تولید علم نداریم، میتوانیم از طرحهای موفق در کشورهای دیگر بهره جوییم، چون قرارنیست نسل امروز مانند ما باشند.
نکته بعدی آن است که آموزش و پرورش محل مناسبی برای کسب اطلاعات لحظهای نیست که دانشآموز بیچاره مجبور شود ذهن خود را درگیر دانستن صدها فرمول ریاضی، شیمی و مطالب تئوریک کند که تا بخواهد آنها را بیاموزد تاریخ مصرف آن بگذرد و اثری هم در افزایش معرفت او نسبت به زندگی نداشته باشد. چه لزومی دارد که ریزترین مسائل ادبیات را بشناسد اما هنوز ادبیات کلام را نمیداند.
به چه دلیل تخصصیترین مطالب جغرافیایی رانشخوار کند اما نتواند به عنوان یک مسلمان، جهت قبله را پیدا کند. خیلی شنیدهایم که ندانستن زبان و کامپیوتر مساوی است با بیسوادی اما متاسفانه هنوز بعد از 7 سال آموزش زبان در مدارس فقط How are you , Hello را به یاد داریم و اگر خیلی اهل زبان باشیم باید با هزینههای سنگین در آموزشگاههای زبان پیگیریاش کنیم.
چقدر ناراحت کننده است که کشورهای حاشیه خلیج فارس به خوبی این زبان (انگلیسی) را تکلم میکنند و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم غافل از این که زبان ارتباطی دنیا زبان انگلیسی است و ارتباط نداشتن یعنی انزوا.
کتب درسی ما ندرتاً در هویت بخشیدن به دانشآموزان موثر است در کشورهای توسعه یافته توجه به گذشته و حفظ آثار آن پدیده چشمگیری است و ما با وجود گذشته غنی کاملا با آن بیگانهایم.
به زیبایی میتوان با استناد به دیوان حافظ و شاهنامه فردوسی حس وطندوستی و دینداری را تعمق و عظمت بخشید آن هم نه با حفظ اشعار بلکه با تکنیکهای موثر. نمایش فیلم «چهلسرباز» ازشبکه 2 سیما از تکنیکهای موثری است که آموزش و پرورش باید پیشقدم آن میشد.