به گزارش همشهری، شامگاه 22آذرماه سال95 رهگذرانی که از خیابان بخشایش سعادتآباد عبور میکردند با صدای شلیک گلوله به وحشت افتادند. در آن سوی خیابان مردی غرق در خون کنار یک خودروی رانا افتاده بود. مرد مجروح چند قدیمی بیشتر با یکی از بیمارستانها فاصله نداشت و رهگذران او را به اورژانس بیمارستان منتقل کردند، اما خونریزی وی به حدی بود که دقایقی بعد جانش را از دست داد.
با آغاز تحقیقات معلوم شد مقتول مردی 34ساله است و در یک دارالترجمه کار میکرد و قصد رفتن به خانهاش در شهرک غرب را داشت. در محل وقوع جنایت چند دوربین مداربسته نصب بود که بررسی تصاویر ضبط شده اطلاعات بیشتری را در اختیار کارآگاهان پلیس قرار داد. این تصاویر نشان میداد که قربانی پس از توقف کنار خیابان، از ماشین پیاده شده و در حال پنچرگیری لاستیک بود که ناگهان خودروی پرایدی در یک قدمی او توقف کرد.
به جز راننده که صورتش را پوشانده بود، مردی دیگر در صندلی جلو نشسته بود که از ماشین پیاده شد. او که نقاب به چهره داشت، اسلحه کمری را به سمت مرد جوان نشانه گرفت و 2گلوله شلیک کرد. پس از آن سوار ماشین شد و هر دو گریختند.
- اولین سرنخ
مردان نقابدار هیچ ردی از خود بهجا نگذاشته بودند و معلوم نبود این جنایت با چه انگیزهای اتفاق افتاده است. با این حال تحقیقات در اینباره ادامه یافت تا اینکه مأموران به نخستین سرنخها دست یافتند. بررسیها نشان میداد مقتول از مدتی قبل بهدلیل اختلاف با همسرش از او جدا شده بود اما بعد از مدتی دوباره زندگی مشترکشان را از سر گرفته و صاحب فرزندی شده بودند. در همین مرحله از تحقیقات بود که فاش شد همسر مقتول در مدت جدایی از شوهرش با یکی از دوستان او به نام بابک رابطه مخفیانه داشته، اما بعد از برطرف شدن اختلافات با شوهرش به این رابطه پنهانی پایان داده است.
این اطلاعات، فرضیه دست داشتن دوست مقتول در قتل او را تقویت میکرد. این احتمال وقتی بیشتر شد که مأموران با بررسی تلفن همراه این مظنون پی بردند وی زمان وقوع جنایت در نزدیکی محل قتل حضور داشته است. در این شرایط وی دستگیر شد، اما او ادعا میکرد در این قتل نقشی ندارد، ولی وقتی همدستش نیز به دام افتاد مجبور شد قتل را گردن بگیرد.
- اعتراف به قتل
متهم به قتل در دور تازه تحقیقات گفت: من و مقتول از 8 سال قبل با یکدیگر دوست شدیم و رفتوآمد خانوادگی داشتیم. مدتی قبل فهمیدم که او از همسرش جدا شده است و در این بین من که به همسر سابق او علاقه داشتم با او تماس گرفتم و چند مرتبه یکدیگر را دیدیم.
رابطه مخفیانه ما ادامه داشت تا اینکه او دوباره به زندگی با شوهرش برگشت. وی ادامه داد: او میگفت شوهرش مرد بداخلاقی است و مدام با او دعوا میکند. من هم نقشه قتلش را کشیدم و روز حادثه با یکی از دوستانم دنبال او رفتیم. ابتدا با تیغ لاستیک ماشینش را پنچر کردم و وقتی او در سعادتآباد برای پنچرگیری پیاده شد 2گلوله به سرش شلیک و فرار کردم. بهدنبال اعترافات متهم، همدستش نیز دستگیر شد و در ادامه پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
- در دادگاه
در جلسه محاکمه که دیروز در شعبه یازدهم به ریاست قاضی مجید متین راسخ برگزار شد، بعد از آنکه اولیای دم خواستار قصاص قاتل شدند، متهم به دفاع از خودش پرداخت و گفت: هرچه که قبلا گفتهام دروغ است. همه اعترافات من تحت فشار بوده و من قاتل نیستم. او ادامه داد: زمانی که این قتل اتفاق افتاد من در میدان صادقیه در حال خرید بودم و اصلا نمیتوانستم در این جنایت دست داشته باشم، اما هیچ مدرکی برای ثابت کردن حرفهایم ندارم.
در ادامه همدست او که اتهامش معاونت در قتل است در جایگاه قرار گرفت و گفت: وقتی دوستم سوار ماشین من شد نمیدانستم میخواهد چه کار کند. ما به محل حادثه رفتیم و او 2گلوله شلیک کرد و با هم فرار کردیم. من از ترسم حرفی نزدم اما هیچ معاونتی در این قتل ندارم و بیگناهم.
در این لحظه رئیس دادگاه از همسر مقتول خواست در جایگاه قرار بگیرد و درباره ارتباطش با متهم توضیح دهد. این زن گفت: وقتی از همسرم جدا شدم متهم به من پیشنهاد دوستی داد و چند مرتبه با هم بیرون رفتیم اما بعد از اینکه با شوهرم آشتی کردم دیگر با متهم رابطهای نداشتم. او هم تماسش را قطع کرد اما بعد از مرگ شوهرم من را دید و تسلیت گفت.
براساس این گزارش قرار است قضات دادگاه بهزودی دراینباره تصمیمگیری کنند.
نظر شما