به گزارش همشهري آنلاين به نقل از گاردين، آن شش نفر بخشي بسيار بسيار كوچك از 800 هزار نفري هستند كه سال 2018 خود را كشتهاند؛ جمعيتي بيش از ساكنان واشنگتن ديسي، اسلو و كيپتاون. گاهي آنها چهرههايي سرشناس هستند چون آنتوني بوردن، سرآشپز نامدار يا كيت اسپيد كه خبر خودكشيشان به سرخط خبرها راه مييابد. هر چند همه آنها كه خودشان را ميكشند، پسرها و دخترها و دوستان و همكاران و اعضاي ارزشمند خانوادهها و جامعه هستند.
خودكشي جديترين و آشكارترين نشانه اوضاع بحراني سلامت روان است كه تا امروز چنانكه بايد به آن پرداخته نشده است. درك كساني كه از مشكل رواني رنج ميبرند و پيشگيري از دست زدن به كارهاي خطرناك اقدامهايي است كه به شدت مورد نياز بوده و از آنها غفلت شده است. يك نفر از هر چهار نفر در دنيا در مقطعي از زندگي با مشكل رواني دست و پنجه نرم ميكند و اگر آن يك نفر خود ما نباشيم، چهبسا كسي است كه براي ما اهميت دارد.
مطالعه جزئيات آمار مرگ و مير ناشي از خودكشي حقايقي تكاندهنده در دسترس همگان قرار ميدهد. اقدام به خودكشي دومين عامل مرگ و مير در ميان گروههاي سني 15 تا 24 سال است و از اين رو به نظر ميرسد جوانان جزو آسيبپذيرترين گروهها در اين حوزه قرار ميگيرند. ضمن اينكه نيمي از موارد آغاز نشانههاي بيماريهاي رواني در نوجوانان 14 ساله مشاهده و گزارش شده است.
با اينكه خودكشي يك مساله جهاني است، خيليها همچنان نسبت به سخن گفتن آزادانه درباره آن مشكل دارند يا سخت ميتوانند درمان كافي و منابع مورد نياز را در اختيار مبتلايان به مشكل رواني قرار دهند. درون خانوادهها و جوامع، بسياري از ما از شرم اين باور كه بيماران رواني چندان ارزش ندارند و خودشان در افتادن در اين ورطه كوتاهي كردهاند، سكوت اختيار ميكنيم. ما ترجيح ميدهيم به جاي رسيدگي به فردي با مشكل رواني، يك زخمي يا بيمار جسمي را درمان كنيم.
در بسياري از نقاط دنيا خدمات حمايتي براي بيماران رواني اساسا وجود خارجي ندارد و آنها كه مشكل قابل درمان دارند، مجرم انگاشته ميشوند. نگه داشتن بيماران رواني در شرايط غيرانساني و به زنجير كشيدن آنها باعث ميشود اميدشان را به زندگي از دست بدهند و خودشان را از جامعه جدا بپندارند. بهداشت رواني امروز كمتر از يك درصد خدمات بهداشتي و درماني را در كل دنيا به خود اختصاص داده است.
نكته عجيب اينجاست كه وقتي پاي «بهداشت رواني» به ميان ميآيد، تقريبا تمام كشورهاي دنيا را ميتوان در اين حوزه «در حال توسعه» ناميد. اين بيتوجهي محض به ارزش بهداشت و سلامت روان نهتنها بر مردم تاثير بد ميگذارد، بلكه تاثيري ويرانگر بر جامعه دارد و از ارزش و اهميت زيرساختهاي اقتصادي ميكاهد. هزينه رسيدگي به بهداشت روان 2.5 تريليون دلار در سال است كه اگر اقدامي جدي انجام نشود، تا 12 سال ديگر به شش تريليون دلار ميرسد.
افسردگي و اضطراب جديترين و مهمترين مشكلهاي رواني مردم در هزاره سوم هستند و پژوهشها نشان ميدهد هر دلار سرمايهگذاري براي رفع اين دو مشكل سودي سرشار براي رهبران سياسي و كارفرمايان دارد. ضمن اينكه به صرفهجويي منابع در حوزه بهداشت و درمان ميانجامد.
سازمان بهداشت جهاني از سال 2013 در حال همكاري با كشورها براي اجراي يك برنامه جهاني در حوزه سلامت روان است. اين سازمان اوايل سال جاري ميلادي اطلس جهاني سلامت روان را منتشر كرد كه اطلاعات مربوط به 177 كشور در راستاي رسيدن به اهداف برنامه در آن آورده شده است.
نظر شما