دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفری به ایران از راهکارهای خروج پرونده هستهای کشورمان از شورای امنیت و ادامه بررسی پرونده در مرجع قانونی خود که همانا آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد صحبت کرد. تحقق این وعده البرادعی چند پیامد میتوانست داشته باشد:
اول اینکه 2 قطعنامه قبلی که با هدف توقف فعالیت صلح آمیز هستهای ایران صادر شده و تحریمهایی را علیه کشورمان اعمال کرده بود وجاهت قانونی خود را از دست میداد. چه اینکه درصورت بازگشت پرونده به آژانس، ایران از جرم مرتکب نشدهای که قطعنامهها براساس آن صادر شده بودند تبرئه میشد و برای افکار عمومی دنیا محرز میشد که قطعنامههای 1737 و 1747 نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد.
دوم اینکه درصورت خروج پرونده ایران از شورای امنیت، آمریکا عملا ابزار فشار خود را از دست میدهد. پس طبیعی است که با نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن قوانین بینالمللی، تلاش کند جلوی پروسهای را که دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهدنبال آن است، بگیرد. در واقع اگر آمریکا، اعضای گروه 1+5 را گردهم میآورد تا پیش نویس قطعنامهای را تنظیم کند و در رسانههای خود از اعمال شدیدتر تحریمها صحبت کند به این خاطراست که از یک منظر در تلاش است تا با تکرار و بزرگنمایی ادعاهای کذب خود مبنی بر انحراف ایران از قوانین بینالمللی از بازگشت پرونده ایران به آژانس ممانعت کند.
نکته قابل تامل آن عدم توافقی است که قبل از صدور هر قطعنامه بین اعضای گروه 1+5 به وضوح نمایان است. تناقض اظهار نظرهای طرف روسی و آمریکایی در مورد اعمال شدیدتر تحریمها نشان میدهد که این عدم توافق، بازهم اعضای گروه را در تصمیمگیری با مشکل مواجه ساخته است. با این روند بهنظر میرسد که گروه 1+5 نتوانند به این سرعت برای صدور قطعنامه سوم به توافق برسند. اگر چه از نظر ما، مبنای حقوقی صدور این قطعنامهها زیر سؤال است و از این منظر جای هیچ صحبتی از محتوای آن نمیتواند وجود داشته باشد.
* عضو کمیسیون امنیت ملی