این نمایش 90 دقیقهای را که همزمان با ایام سوگواری محرم اجرا شد، حمیدرضا آذرنگ نوشته و حسین مسافر آستانه کارگردانی آن را برعهده دارد.
نمایشی که توانست در بیشتر شبها، سالن 2000 نفری افراسیابی را از تماشاگران مشتاق و عزادار، پر کند.
حسین مسافر آستانه در این باره به همشهری میگوید: «نمایش ما درست وقتی اجرا میشد که همه مردم در هیئتها، مشغول عزاداری بودند. شاید به همین علت، همه بچههای گروه، کار در این گروه را عزاداری خود میدانستند و با تمام وجود مایه میگذاشتند؛ طوری که انگار تکلیفشان را انجام میدهند.»
مسافر آستانه به همین علت، از کارش کاملاً راضی است و آن را تجربه خوبی میداند.
وی میافزاید: « هر شب تلاش میکردیم نمایش را از نظر کیفی با تغییراتی روی صحنه ببریم، یعنی نمایش با توجه به علقهای که تماشاگران از اولین اجرا تا آخرین اجرا با آن داشتند، رشد کیفی داشته باشد. بنابراین من از کار کاملا راضیام و فکر میکنم خیلی تجربه لذتبخشی بود.»
اما در قاب ماه نخستین نمایشی است که در سالن شهید افراسیابی اجرا شد؛ سالنی که از اساس متعلق به مسابقات کشتی بوده است. چرا؟
کارگردان نمایش میگوید:«در قاب ماه به سبب شکل اجرا و تعداد زیاد بازیگر، باید در سالن میدانی بزرگ، با مشخصاتی چون افراسیابی اجرا میشد. از طرف دیگر، افراسیابی از مرکز شهر خیلی دور نیست و در دایره فضای تئاتری و فرهنگی تهران نیز قرار دارد.»
این دایره که قطرش از تالار مولوی در خیابان 16 آذر تا تالار هنر در ضلع جنوبی شهید شیرودی قرار میگیرد، البته بیشتر به بیضی کشیدهای با قطر بسیار کوچکی شبیه است، اما مهمتر از آن، 70 بازیگریاند که در کار مسافر آستانه، در این 10 شب در فضایی چون دشت کربلا، در حرکت و تلاطم بودهاند.
بنابراین از این پس میتوانیم سالن افراسیابی را نیز به تالارهای نمایشی تهران اضافه کنیم، چرا که این، بدون شک آخرین اجرای آن نخواهد بود.
چرا نمایش؟ چرا حالا؟
اجرای نمایشهای مذهبی در ایام عزاداری و مذهبی، چون محرم و رمضان، در 3-2 سال گذشته شکل یک رویه را به خود گرفته است، رویهای که مسئولان قصد ادامه آن را دارند. این نکته اگرچه در نگاه اول عاملی برای رشد نمایشهای آیینی و سنتی بهنظر میرسد، ولی و اگرهایی نیز به همراه خواهد آورد.
مسافرآستانه میگوید: «اولا نمایشهای اجرایی باید منطبق بر مناسبتها کار شوند و جنبههایی از این هنر که با فضا و فرصت هماهنگ نیستند، مثل طنز، به کار گرفته نشوند. ثانیا و مهمتر از آن، مشکل وقتی آغاز میشود که ما نمایشهای مذهبی را فقط در مناسبتها میبینیم و در باقی ایام سال خیلی به آن نمیپردازیم.»
این همان نکتهای است که در تمام فعالیتهای هنری وزارت ارشاد دیده میشود؛ تأکید بر جشنوارهها که در چند روز از سال برگزار میشوند و چراغ هنری را پرنور نگهمیدارند و سپس، خاموشی تا سال بعد.
مسافر آستانه میپرسد: «آیا ما در ایام دیگر سال به تفکر عاشورایی و دینی و... نیاز نداریم، اگر داریم پس باید فکری بکنیم که همیشه به این گونه از نمایش توجه داشته باشیم. البته تفکر عاشورایی، معنای گستردهای دارد و صرفا به وقایع مربوط به آن و تعزیه و... محدود نمیشود.»
آستانه پیشنهاد میدهد: «بهنظرم باید در سیاستگذاری کلان و بحثهای فرهنگی و غیره این موضوع دیده شود. همان طور که در یکیدو سال گذشته، دست کم در حد شعار در وزارت ارشاد به این مفاهیم توجه بیشتری شده است.
دی، ماه بدشگون آستانه
مسافر آستانه، به جز «در قاب ماه» قصد داشته نمایش «وقتی زمین نان میشود» را نیز برای اجرا در تالار وحدت در ماه دی کلید بزند که تعطیلی تئاتر شهر و انتقال افرا به تالار وحدت، مسئله را منتفی کرده است.
جالب آن که دی ماه سال پیش نیز نمایش دیگری از آستانه یعنی «رستاخیز عشق» به سرنوشتی مشابه دچار شده بود.