این نمایش هفته آینده نیز در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در تالار وحدت روی صحنه میرود.مسافر آستانه نمایش «در قاب ماه» را ترکیبی از ساختار قصهای و شخصیت پردازانه و مبتنی بر حرکت و خلق تابلوهای تصویری میداند که در این میان از موسیقی نیز بهره برده است.
این نمایش که در کمتر از یک ماه شکل گرفت و با 70 بازیگر روی صحنه رفت، به روایت 2 قصه موازی میپردازد و بعد از آن با ورود به واقعه عاشورا، تصویری از کاروان اسرا و خطابه حضرت زینب نزد یزید را برای مخاطب ترسیم میکند. به بهانه اجرای این نمایش گفتوگویی با حسین مسافر آستانه انجام دادهایم که در زیر میخوانید.
- چطور شد به سراغ یک کار ترکیبی با موضوع محرم رفتید؟
اساسا فرصتی برای تجربههای جدید به شکل میدانی در ایام غیراز محرم وجود ندارد و این ایام مناسب بود تا تجربه یک اجرای ترکیبی در یک سالن بزرگ را داشته باشیم. من با توجه به اهمیت موضوع و موقعیت زمانی که در آن قرار گرفته بودیم سعی کردم تجربه جدیدی از یک درام عاشورایی با شیوه ترکیبی و با استفاده از همه عناصر تئاتری که هر یک از اهمیت خاص خود برخوردارند داشته باشم؛ موسیقی، حرکت، نور و طراحی صحنه که هر یک به اندازه اصل درام نوشته شده اهمیت دارد.
البته در این تجربه لازم بود ما یک سالن بزرگ در اختیار داشته باشیم تا در این مدت زمان محدود بتوانیم عده بیشتری تماشاگر را جذب کنیم. به همین خاطر یک سالن ورزشی را انتخاب کردیم. اگر در غیراین ایام هم، چنین امکانی برای استفاده از سالن ورزشی و بزرگ در اختیار داشته باشیم بسیار مناسب است.
- در این میان چرا قصههای فرعی را دنبال کردید؟
ما میخواستیم در واقع از یک زندگی که در هر کجای تاریخ است و میتواند نمادی از زندگی امروزی جامعه باشد با یک نگاه جامعه شناسانه وارد واقعه عاشورا شویم تا آن قصه جدید را در جریان عاشورا بیان کنیم.
ما قصهای از زندگی 2 قهرمان مختلف یعنی خواهری که برادر گنگاش را به کوفه میبرد و از طرفی جوانی که مادر علیلش را به شام میبرد، شروع کردیم. تلاقی این 2 قصه وضعیتی از مسائل سیاسی، اجتماعی آن دوره را برای ما تعریف میکند که ما از داخل آن وضعیت به قصه عاشورا پیوند میخوریم.
یک بسیج عمومی برای جنگ و در یک نقطه صرفنظر از تهدیدهای عبیدالله و دیگری، طمع به جایزهای که عبیدالله برای جنگ تعیین کرده است.
ترس، طمع و تهییج عمومی در اینجا تصویر میشود و بعد از آن ما وارد قصه عاشورا میشویم و به شکل نمادین این واقعه را به تصویر کشیده و نهایتا به آتش زدن خیمهها و حضور کاروان اسرا میرسیم، که ما را به قصه اول پیوند میزند. در مقطعی مادر نگران میشود از اینکه نکند پسرش به کاروان عبیدالله پیوسته باشد و بعد اتفاقاتی در ادامه رخ میدهد.
به گفته خودتان «در قاب ماه» برگرفتی از تعزیه است. در این نوع نمایش، چه تمهیداتی به کار بردید؟
تعزیه یک نمایش بسیار خوب، کامل و تمام عیار است که نمونه آن در دنیا وجود ندارد. تلاش من تعزیهخوانی نیست چون تخصصام نیست ولی من از تعزیه کمک گرفتم و معادلسازی کردم.
ما باید تعزیه را کامل اجرا کنیم در غیراین صورت وقتی شکل تئاتر به آن میدهیم میتوانیم از عناصر تعزیه برای یک روایت مدرن استفاده کنیم. من سعی کردم مکانیزم و درون ساخت تعزیه را در تولید تئاتر مدرن استفاده کنم.
فکر میکنم تعزیه جای کار و ظرفیت و پتانسیل به روز شدن را دارد و من از آن در جهت زیبایی شناسی روز جامعه استفاده میکنم. من قصد دارم ذائقه جامعه جوان خودم را برای ارضای حس زیبایی شناسی به کار بگیرم.
در یک درام مدرن که برگرفته از فرهنگ ایرانی و مذهبی ماست ما به تئاتری نیاز داریم که ریشه در فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی دارد. اما تعزیه بهرغم تمام اعتباری که در جهان دارد، در کشور ما مهجور مانده است، چرا که به آن بهعنوان یک هنر موزهای نگاه میکنیم.
- یعنی به اعتقاد شما، جوانان امروزی جذب تعزیه نمیشوند؟
جذب میشوند ولی تعزیه یک هنر سنتی و بسیار کهن و کامل است که باید به همان صورت باقی بماند. ما باید از این هنر بهرهوری کنیم. از تکنیک تعزیه در هنر تئاتر استفاده کنیم.
در تئاتر غربی، منظور ما تعریف یک درام غربی است که از قبل تعریف شده ولی برای نمایشهای ایرانی باید تکنیکهای ایرانی را بشناسیم و با نگاهی به ریشه هایمان آن را تجربه کنیم.
- در این نمایش شما استفاده زیادی از همه عناصر نمایش کردید. بهنظر خودتان این شیوه اجرا باعث کمرنگ شدن متن نمیشود؟
بهنظر من درامی کامل است که از همه عناصر تئاتر بهرهمند شود. حرکت، بخش مهمی از درام است و متن هم عنصر تأثیرگذاری است. بازیگری، نور، طراحی صحنه و... همه مهم است.
نور فقط برای دیدن نیست و باید بتواند ارتباط حسی خوبی برقرار کند، همین طور موسیقی، همه اینها مهم است.
من از موسیقی بیشتر بهعنوان عنصری دراماتیک و جزو کلام نمایش استفاده کردم. اما همه اینها اگر بخواهد به جریان قصه و متن لطمه بزند، آن را کمرنگ میکنم. مثلا در «رستاخیز عشق» با توافق نویسنده به این نتیجه رسیدیم که نیازی به کلام نداریم ، در «در قاب ماه» هم این عناصر را در حد نیاز وارد داستان کردیم.
زمانی که نمیتوانیم مقصود را با حرکت بیان کنیم، آنجا به موسیقی و کلام روی میآوریم.
- با توجه به اینکه «در قاب ماه» در یک سالن ورزشی روی صحنه رفته، آیا این نمایش با این شیوه، قابلیت اجرا در یک سالن تئاتری را هم دارد؟
تجربه این نوع نمایش و همچنین اجرا در یک سالن ورزشی تفاوت های بسیاری با سالن نمایش دارد، بهطوری که ما در زمانی که تنها یک روز با اجرای عمومی فاصله داشتیم، ابعاد تازهای از تغییر در دکور را تجربه کردیم.
با این حال اگر سالن مورد نظر بزرگ باشد مثل سالن اصلی تئاتر شهر یا تالار وحدت این امکان وجود دارد، اما با ایجاد تغییراتی، امکان اجرا در سالنهای کوچکتر نیز به وجود میآید.
ما در این نمایش 70 بازیگر داریم که به اجرای حرکات موزون میپردازند. در صحنههایی که به جنگها میپردازیم و جماعت کوفه، همه اینها با تعداد زیاد بازیگران و اجرای حرکات موزون قابل نمایش است.
ما در یک محدوده زمانی کوتاه یعنی نزدیک یه یک ماه و با توجه به نامساعد بودن شرایط جوی و تعطیلات، تمرین کردیم و نمایش را روی صحنه بردیم. ما تقریبا به صورت شبانهروزی تمرین میکردیم و بهنظرم حیف است که با 10 اجرا، کار این نمایش به پایان برسد.
- ظاهرا این خاصیت کارهای مناسبتی است که همیشه در یک زمان محدود و ضرب الاجلی آماده میشوند.
درست است و همه اینها به نبود برنامهریزیهای مناسب برمی گردد. این مسئله بسیار مورد انتقاد است. ما نباید این قبیل کارها را در حصار مناسبتها محدود کنیم.
در هر فرصت زمانی با اندک تغییری در نوع نگاه میتوانیم این قبیل نمایشها را از محدوده زمان خارج کنیم.
برای این کار نیازی نیست که در معنای مورد نظرمان تغییری بدهیم. البته ما از مدتها پیش قصد داشتیم نمایشی را برای ایام محرم آماده کنیم، اما بهدلیل نبود سالن اجرایی نتوانستیم این کار را انجام بدهیم تا اینکه از سوی ستاد فجرآفرینان عاشورایی، پیشنهاد اجرای نمایشی با مضمونی دیگر مطرح شد و ما هم با مذاکراتی که انجام دادیم به یک قصه بینابین رسیدیم و در نهایت «در قاب ماه» به شکل اجرایی فعلی تنظیم شد.
- استقبال از نمایش «در قاب ماه» چطور بود؟
استقبال مردم بیش از توقع من بود. فکر میکردم حداقل باید یک هفته دیگر تمرین میکردیم تا به جزئیات برسیم اما همه دوستان همت خوبی به خرج دادند و هوشمندانه به آنچه مد نظرمان بود رسیدیم که نتیجه آن استقبال خوب مخاطب است.