به گزارش گروه نشریات خبری؛ بررسی روزنامه ها، خبرگزاری ها و تارنماهای داخلی با موضوع برگزاری سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر نشان میدهد که در ششمین روز از برگزاری این جشنواره، این رسانه ها اخبار و گزارش های گوناگونی در انتقاد و تجلیل آن منتشر کرده اند.
انتشار پیام رییس جمهوری در خصوص این جشنواره و انتقاد از نوع پوشش و انتخاب لباس های بازیگران و دیگر شرکت کنندگان وجه اشتراک رسانه های منسوب به هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا است.
«برخورد سلیقه ای در انتخاب و داوری فیلم ها»، «نبود نظر کارشناسی از سوی منتقدان»، «گلایه های معتمد آریا از وزارت ارشاد»، «لزوم تمرکز زدایی جشنواره از تهران»، و «توجه مجلس به سینمای حوزه جوانان» از دیگر محورهای رسانه های اصلاح طلب در این خصوص هستند.
«لزوم اصلاح در روند انتخاب فیلم های بخش مسابقه»، «جشنواره فاقد استراتژی و برنامه مشخص»، «سلبریتی های غافل از درد مردم»، و «پویایی و جشنواره فیلم فجر سبب پویایی و نشاط اجتماعی»، نیز از مهم ترین محورهای رسانه های اصولگرا در این باره است.
- رسانههای اصلاح طلب
**برخورد سلیقه ای در انتخاب و داوری فیلمها
روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت : فیلمهای امسال جشنواره فجر واقعا از کانال هیات انتخاب عبور کردهاند و به راستی «انتخاب» شدهاند؟ این سوال بسیار مهم وقتی بیشتر خود را نشان میدهد که شش روز از جشنواره فجر میگذرد و از میان تمام فیلمهای نمایش داده شده شاید به تعداد انگشتان یک دست، فیلمی بوده که در سطح نرمال و متوسط باشد. در پاسخ به این انقلت و سوال شاید جواب این باشد که بضاعت سینمای ایران همین است اما وقتی به اسامی فیلمهای پشت در مانده و انتخاب نشده نگاهی میاندازیم، متوجه میشویم بیشتر از بضاعت باید انگشت اتهام را یا سمت هیات انتخاب بگیریم یا به سمت نظرگاهی که این «انتخاب» ها را مدیریت کرده است. گذشته از فیلمسازان شناخته شدهای که فیلمشان در جشنواره انتخاب نشده یا نخواستند با این متر انتخاب شوند، در میان فیلمسازان فیلم اولی امسال که فیلمشان را به جشنواره دادهاند و انتخاب نشدهاند، آثاری هست که اگر در جشنواره بودند، این فضای کرخت با فیلمهای ضعیف به قطع وجود نداشت. برخورد سلیقهای یا سیاستمدارانه با فیلمسازانی جوان که فیلمشان از جشنواره بیرون گذاشته شده است چه نتیجهای خواهد داشت؟ چرا باید فیلمهایی که فیلم اولی هستند، در قدم اول با چنین سیاستگذاریای روبهرو شود؟ و این سیاستگذاری جز نحیفسازی و از رونق انداختن جشنواره فیلم فجر و بعد هم سینمای ایران و ضعیفسازی نسل جدید فیلمسازان چه ثمره دیگری دارد؟
خبرگزاری ایسنا گزارش داد: از آخرین دورهای که یک موسیقیدان جزو داوران جشنواره فیلم فجر بود هفت سال میگذرد؛ این جشنواره در حالی بر اهدای یکی از سیمرغهای خود به سازندگان موسیقی فیلمها تاکید میکند که داور تخصصی دخالتی در انتخاب گزینه برتر ندارد. سالهاست یکی از مهمترین جایزههای هنری ایران، به نام «سیمرغ» سینما زده شده است و شاید بتوان گفت این پرنده افسانهای روی شانه هر فردی بنشیند، در زمره افتخارات کاری او محسوب میشود؛ آهنگسازان فیلم نیز از این قاعده مستثنی نیستند. با وجود بخش «موسیقی متن فیلم» در جشنواره فیلم فجر، وقتی به اسامی داوران این جشنواره رجوع میکنیم، درمییابیم خبری از داوری از اهالی موسیقی نیست و همه داوران سینماگرانی هستند که در حوزههای کارگردانی، بازیگری، فیلمبرداری، تهیهکنندگی و... فعالیت میکنند.
روزنامه اعتماد در یادداشتی عنوان کرد: جشنواره سیوهفتم از نیمه گذشت؛ جشنوارهای که در این سن، همچنان مشغول آزمون و خطاست و هنوز امضا و شخصیتی هویتدار از آنِ خود ندارد، ذائقهاش با مد روز عوض میشود و بیش از آنکه تاثیرگذار باشد، تاثیرپذیر است. روند داوریها حداقل در این چند سال اخیر سمت و سویی خیلی مادرانه داشته است؛ گویی فیلمها بچهشان است و مسوولان نمیخواهند بین آنها فرقی بگذارند و راضی به ناراحت شدن هیچ کدام از آنها نیستند. برای همین اتفاقات محیرالعقولی میبینیم. در جشنواره امسال احتمالا کار هیات داوران برای پیشبرد سنت تقسیم سیمرغها راحتتر است. از یک سو جشنواره جولانگاه فیلمهای متوسط با همان گیرهای همیشگی است و از دیگر سو چند نامِ بزرگ و پیشکسوت که فیلم دارند، آنقدر همه سر نازل بودن فیلمشان توافق دارند که دعوا بر سر چرایی انتخاب اینها برای نمایش است و بعید است خودشان هم چیزی ورای نمایش فیلمشان بخواهند. ای کاش یکبار روندِ انتخاب و داوری جشنوارهای که با بودجه عمومی برگزار میشود مشخص شود. عجیب است که دیدن فیلمهای هنوز اکران نشده حق مردم است، اما روند انتخاب و داوری جشنوارهای که با پول آنها میچرخد، خیر. جشنواره انگار قصد کرده که هویتش را در محافظهکاری و خنثی بودن تعریف کند و البته با بازنمایی آن طبق ذائقه تودهها، همگان را مجاب کند که اتفاق مهمی در جریان است.
**نبود نظر کارشناسی از سوی منتقدان
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «فاصله بین صفر تا صد نظر منتقدان!» می نویسد: سینما هنری است گیرا و دوست داشتنی که هرکسی و با هر ذوقی می تواند به آن علاقه مند شده و از جاذبه اش لذت ببرد. هنر هفتم با توجه به دغدغه ها و علاقه مندی های مردم پاگرفته و رشد کرده است، اگر توجهی به این علاقه مندی ها نمی شد، بی شک جنین سینما در نطفه خفه می شد. پدید آمدن ژانرهای مختلف سینمایی نیز به همین دلیل ساده است. اگر سینمای هالیوود همیشه موفق بوده، برای این است که مطابق با ذوق هر گروه از مخاطبان و برای جذب حداکثری آنان، یک بسته کامل از فیلم های مختلف تولید کرده و روی پرده می برد. اغلب منتقدان ایرانی مانند سینمایش محدود به یک دایره تکراری در نقد شده اند. هرچند این مهم ناخواسته برای آنان پیش آمده اما آنان باید از عنصر ابتکار بهره گرفته تا نقدهایشان یک طرفه و جهت دار نباشد. در بیشتر نقدهای ایرانی، از همان آغاز معلوم است منتقد از فیلم بدش می آید یا خوشش! منتقدان کشورهای صاحب سینما نیز همواره نقدی فنی و منطقی داشته و هر فیلم را بیطرفانه به چالش می کشند. آنان نیز علایق خود را دارند، اما آن را هرگز وارد عرصه نقد نکرده و نمی کنند بلکه اکثر آنان نظر صریح خود را در انتهای نقد خود می آورند. وقتی در خارج از ایران، منتقدان فیلمی را نقد می کنند، بعضی از نظراتشان با یکدیگر موافق و برخی مخالف است اما در جمع منتقدان صاحب سبک و کاربلد خارجی، کمتر پیش آمده یکی از آنان درباره یک اثر نظر دهد فیلم بسیار خوبی بود و دیگری بگوید فیلم خیلی بدی است. این یعنی فاصله ای بین صفر تا صد که آنان از این رفتارهای غیرحرف های و کودکانه دوری می کنند. نقد نوشتن، تیغ از نیام برکشیدن نیست که بر سر و سینه صاحبان اثر فرود آورد، بلکه هشدار و تلنگری است که از کلام و قلم یک معلم دلسوخته و کاربلد بیرون می آید برای اصلاح فیلم یا هر اثر هنری دیگری. اگر منتقد دشمنی پیشه کند، طبیعی است که صاحب اثر نیز شمشیر در دست بگیرد. تا زمانی که منتقدان ایرانی بخواهند با شمشیرکشی و سیلی زدن به سر و صورت صاحبان اثر خودنمایی کنند، هرگز هنر این سرزمین پهناور به سامان نخواهد رسید.
ایسنا در یادداشتی به قلم «اکبر عبدالعلیزاده» روزنامهنگار و منتقد می نویسد: تلویزیون طی سالهای اخیر با برخوردی قشری و مخرب به سراغ سینما آمده است. از رویکرد برنامه فصلی و منقطع هفت در تخریب نقد و ساختار سینما که بگذریم، این رسانه در شبکه پنج تلاش دارد یک فراستی تازه تولید کند. «میلاد دخانچی» مهمان پای ثابت این برنامه فارغالتحصیل مطالعات فرهنگی است ولی شناخت و تجربهای در عرصه نقد ندارد. به همین دلیل دائم میگوید این چیز فیلم را دوست نداشتم و آن چیز فیلم را دوست داشتم. آنچنان خود را در حوزه نقد فیلم آشکار میکند که گویی لحظه به لحظه ناآگاهیاش را فریاد میزند. تا جایی که حتی بهروز افخمی هم که به غلط نقد را امری منتقدمحور میداند نه دانشمحور، روی دوربین زنده دائم او را دست میاندازد و بر ضد و نقیض بودن حرفهایش تأکید دارد. وضعیت رسانه ملی به گونهای است که اصولاً دیگر برنامههایش آدم را به تماشا هم دعوت نمیکند چه رسد به نقد و رفع اشکال اما دیگر خطاهایی تا این حد آشکار را هم نمیتوان ناگفته گذاشت. شاید بگویید چقدر در این امور دقت میکنی. اما واقعاً درباره محتوای برنامههای که اگر بخواهیم بگوییم میشود مثنوی ۷۰ من، دیگر راجع به خطایی که هر روز ۲ ساعت در چشممان است نمیتوان سکوت کرد.
**گلایه های معتمد آریا از وزارت ارشاد
فاطمه معتمدآریا در گفتوگو با روزنامه شرق گفت: نمیخواهم به کسی که به من محبت و توجه کرده، بیاحترامی کنم و ممنونم از همه، به خصوص دوستان و همکاران و همه کسانی که با حرفهای دلنشین واقعا مفتخر و شرمندهام کردند، ولی خیلی سال است که همهجوره در مورد سینما و من که جزئی از این سینما بودم بیانصافی و توهین شده و هر کس از هرجا و به هر شکلی که توانسته آن را مورد هجوم قرار داده است؛ ضعفهایش را بزرگ و موفقیتها و افتخارات بسیار بزرگش را حقیر و گاه سیاه نشان دادهاند. انتظار و بزرگداشت این است که زمانی که سینما مورد حمله قرار میگیرد، وقتی تیغ تیز حمله غیرسینماییها به طرف سینما میآید، وزارت ارشاد اولین جایی باشد که جلویش را بگیرد؛ وزارت ارشادی که حواسش به یک تار موی بازیگر تا فلان جمله در فیلمهاست باید پشت سینما بایستد و اصلا وظیفهاش این است که به اتکای همه افتخاراتی که سینما برای این سرزمین به دست آورده، پشتیبان آن باشد. متأسفانه این حمایت از سینما در وزارت ارشاد به عنوان متولیان سینما، آنگونه که شایسته این سینماست نبوده است. سینمای ما شاید چندسالی در کما بود و نمیتوانست چشمانش را باز کند و به اتفاقاتی که دوروبر یا درونش میافتاد، واکنش نشان دهد. انگار کمکم همه دارند سایه رفتارهای خیلی بد و خشن و ناپسند را پس میزنند. هرچه هست، دارد از روی سینما لایهبرداری میشود و از زیرش همینطور مدام شکوفههای جوان دانهدانه در حال بیرونآمدن است که امیدوارم بهجای پیرهای سینما در هوایی پاکتر و با اندیشهای عمیقتر رشد کنند.
تارنمای بهار نیوز به نقل از «فاطمه معتمد آریا» نوشت: لازمه کار فرهنگی این است که مسئولان فرهنگی حامیاش باشند، چون وظیفه من یا عوامل سینما نیست که ذهنیت ها و اطلاعات غلط نهادهای غیرسینمایی را پاک کنیم تا به بازیگری حمله نکنند یا سردر سینمایی را پایین نیاورند یا به توهین ها در رسانه ها جواب دهند، اینها وظیفه ارشاد است.
**انتقاد از لباس های بازیگران
آرمان در یادداشتی با عنوان «جشنواره فجر و بحران پوشیدن لباس!» نوشت: در شرایطی که حدود، هشتاد و سه درصد از ساکنین سرزمین اینستاگرام، مدل «وورک ات مدلینگ!» و طراح «گاهی خیاط، شاید دوزنده!» لباس تشریف دارند، نمی دانم چرا در یک همایش، رخداد یا جشنواره ما باید همواره شاهد پوشیدن سفره، دمکنی، پرده، رومیزی و روبالشی توسط شرکت کنندگان و حضار و مدعوین باشیم!؟ نمونه اعظم آن به همین جشنواره فیلم فجر برمی گردد که واقعا در حد دیوار مهربانی چهره شهر را زشت کرده است. شما جشنواره های فیلم این خارجی ها را ببینید، از بس بی پول و فقیر هستند که کلا یک دست کت و شلوار ساده می پوشند. ظاهرا چنین است که هنرمندان به یک فروشگاه می روند یا به یک طراح لباس پیغام می دهند: «زشت مشت! بدقواره! سفره یه بار مصرف طور، چی تو دست و بالت داری!؟ «اگر نه این حجم از بد لباسی و عجیب پوشی توجیه دیگری ندارد.
**لزوم تمرکز زدایی جشنواره از تهران
به گزارش آرمان، «سیدعباس صالحی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مشهد گفت جشنواره سینمایی فجر به عنوان بزرگترین اتفاق سینمایی کشور و به نوعی یکی از بزرگترین و بهترین برنامههای فرهنگی کشور است که همزمان با چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی طبعا اهمیت مضاعفی پیدا کرده است. تلاش شده به مرور در سالهای گذشته و به خصوص امسال، این جشنواره تنها متمرکز بر تهران نباشد و به اتفاقی تبدیل شود که در کل کشور دیده شود. در مجموع امسال در جشنواره سی و هفتم، نسل جوانی که رویشهای پس از انقلاب سینمای ایران هستند در فضای سینمای کشور دیده میشوند که رویشها و فرآوردههای انقلاب اسلامی است. بهنظر میآید ما هنوز با قله سینمایی خود از نظر مضمونی و فرم فاصله داریم اما پیشرفتهای خوبی را داشتهایم و امیدواریم که نقایص ما برطرف شده و پتانسیل ما افزایش پیدا کند.
**وظایف سینما از دیدگاه رییس جمهور
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: دکتر روحانی رییس جمهوری در پیامی به سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، خطرات موجود در مسیر بالندگی سینمای ملی ایران را گوشزد و تاکید کرد: سینما در عین تعهد به بازنمایی دغدغههای مردم، میتواند با امیدآفرینی هنرمندانه، محرم و مرهم مردم باشد و عبور از دشواریهای فعلی را آسانتر کند.
**توجه مجلس به سینمای حوزه جوانان
زهرا ساعی نماینده مجلس در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا عنوان داشت: جشنواره فیلم فجر یکی از بهترین فرصتهای فرهنگی کشور است که میشود در آن مسائل و دغدغههای اقشار مختلف مردم و به ویژه جوانان را در فیلمهای منتخب دید. فراکسیون جوانان مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفت از سویی در جهت همراهی و همیاری فیلمسازان جوان و سرمایههای فرهنگی کشور و از سوی دیگر با هدف توجه به دغدغهها مسائل و آسیبها و دل نگرانیهای جوانان در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کند. با پیشنهاد فراکسیون جوانان مجلس شورای اسلامی برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورینی به بهترین فیلم در حوزه مسائل مرتبط با جوانان تعلق میگیرد. نگاه کمیسیون فرهنگی مجلس نه دولتی کردن سینما بلکه همراهی با اهالی فرهنگ و هنر جهت انعکاس واقعی مسائل و دغدغههای جوانان است.
- رسانههای اصولگرا
------------------------
**لزوم اصلاح در روند انتخاب فیلم های بخش مسابقه
روزنامه فرهیختگان در یادداشتی عنوان کرد: هر ساله پیش از آغاز جشنواره فیلم فجر، با دو پدیده غالب مواجه هستیم؛ نخست تمایل سینما دوستان به تعدد فیلمهای بخش مسابقه و ایضا انتظار سینماگران مبنیبر شکسته شدن سقف ۲۲ فیلم بخش مسابقه و دوم، جریان رسانهای است که به نفع برخی فیلمها بهراهانداخته میشود تا آن فیلمها را جزء آثار شاخص آن دوره محسوب کنیم. در مورد اتفاق اول که انتظار مردم و سینماگران از فیلمهای بخش مسابقه است، استدلال بر این است که قانون نوشتهشدهای در ارتباط با انتخاب ۲۲ فیلم در این بخش وجود ندارد و این منطقی است که از میان تولیدات ۷۰ تا ۹۰ فیلم سالانه سینمای کشور، مثلا به جای ۲۲ فیلم، ۳۰ فیلم در بخش مسابقه حضور داشته باشد. این استدلالی است که نهتنها از سوی مردم بلکه از زبان کارگردانان و تهیهکنندگانی که فیلمهایشان وارد گردونه مسابقات جشنواره نشدهاند نیز شنیده میشود. در مورد دومی جریانسازی برخی آثاری است که میخواهند خود را جزء آثار مهم جشنواره جا بزنند. به لطف شبکههای اجتماعی بسیار، فراگیری آنها، اکرانهای خصوصی پیش از جشنواره و البته روابط خارج از عرف مالی با برخی رسانهها و فعالان این عرصه، این جریان خیلی زود خود را نشان داد و تبدیل به موج شد. طبیعتا هیاتانتخاب هم مستثنی از مردم نیستند و تحتتاثیر این جوسازیها قرار میگیرند. در چنین شرایطی، تنها یک راهحل، پاسخگوی تمامی این شائبهها و ادعاهایی است که علیه این بعد مهم از جشنواره مطرح میشود: روابط عمومی باید لیست تمام آثار متقاضی شرکت در جشنواره امسال را منتشر کند تا حداقل سال دیگر این موقع و زمانی که تقریبا بسیاری از فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره نمایش داده شدهاند، به این تشخیص همگانی رسیده شود که انتخاب این میزان فیلم برای سودای سیمرغ و نگاه نو، تنها بر مبنای شایستهسالاری و شاید هم حفظ آبرو برای پرکردن کنداکتور جشنواره بوده یا سیاستهای دیگری پشتپرده سینمای پرحرف و حدیث این روزهای ایران نهفته است.
**جشنواره فاقد استراتژی و برنامه مشخص
«رضا درستکار» منتقد سینما در گفت وگو با خبرگزاری فارس گفت: فضای جشنواره فیلم فجر امسال، متفاوت از سالهای پیش است. به نظر میرسد که این رویداد به عنوان بزرگترین رویداد سینمایی کشور در سالهای گذشته، برنامهریزی و اهدافی مشخصتر داشت. جشنواره را فاقد استراتژی مشخص میبینم و باید پرسید که برنامهریزیها چه بوده که به چنین سینمایی پریشان و ساکن رسیدهایم. مدیران به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول، مدیرانی که برای کارشان «برنامه» دارند و دسته دوم کسانی که برای انجام کارشان «ماموریت» دارند. به نظرم و البته با یک نگاه خطاپوش به جشنواره امسال، باید گفت که مدیران حوزه سینما، بهطور کلی فاقد برنامه بودهاند. آشفتگی و گسیختگی در فیلمها و محصولات کاملا مشهود است. البته در نهایت سه چهار فیلم قابل مراجعه وجود دارد، اما به نظرم در جشنواره امسال، فقدان شفافیت در مرحله انتخاب آثار، درجا زدن و بعد هم فضای گسترده خودنماییها حرف اول را میزند.
**سلبریتی های غافل از درد مردم
خبرگزاری فارس به نقل از «حجتالاسلام حسینی قمی» کارشناس دینی اعلام کرد: ما نباید طلبکار همه باشیم، واقعاً عجیب است وقتی جشنواره میشود یک عدهای در این ایام طلبکار این مردم مظلوم و پابرهنه میشوند، من یک سؤال دارم، هیچ کاری به حجاب، رفتار و عقاید و ... این قبیل امور نداریم، همه اینها به کنار! وی افزود: شماها که در این جشنواره رژه ثروت، تجمل و اشرافیگری میروید، مردم بیچاره الان گوشت در خانههایشان پیدا نمیشود. مرغ از سفرهها پریده، زیر ۲ میلیون تومان یک بازنشسته حقوق میگیرد، با هزار گرفتاری، بدختی، مستاجری که دارد. اصلاً حجابتان به کنار، ولی دلهای مردم را نسوزانید. بعد خودت میروی گزارش مینویسی که من پول لباسم چندین میلیون هست. اصلاً بحث حجابش هیچی! دل دیگران را نسوزانید.
**پیام رییس جمهوری
تارنمای مشرق گزارش داد: ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران در پیامی به سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بر لزوم افزایش سهم ایران از صنعت جهانی سینما تاکید کرد. هنر هفتم، زبانی گویا برای انتقال مفاهیم و از کارآمدترین ابزارهای توسعه فرهنگی است. صنعت سینما، زبان مشترک همه انسانها و بلکه نسلها و یکی از قدرتمندترین وسایل ارتباطی جهان است که به دلیل درهمتنیدگی با ذوق، سلیقه، هنر و نبوغ انسانی، میتواند در پیچیدهترین لایههای روح انسانها نفوذ کند و کاری که از هزاران صفحه متن و سخنرانی برنمیآید را در چند لحظه بر جان مخاطب بنشاند. قابلیتهای فراوان این هنر جامع و صنعت جهانی، سرچشمه بسیاری از روشنایی و داناییهایی است که میتواند جامعهها را به دنیایی بهتر و فرداهای روشنتر، رهنمون کند.
**جشنواره فیلم فجر سبب پویایی و نشاط اجتماعی
به گزارش تسنیم، «سیدعباس صالحی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه بازدید از پردیس سینمایی هویزه مشهد و روند برگزاری جشنواره فیلم فجر اظهار داشت جشنواره فیلم فجر همواره سبب پویایی و نشاط اجتماعی در این ایام میشود. امسال در جشنواره شاهد حضور چهرههایی هستیم که ثمره هنرمندان نسل انقلاب محسوب میشوند، مهمترین تلاش ما این است که عدالت توزیعی را در عرصه سینما گسترش دهیم اما قطعاً در این حوزه حرف اول و آخر را زیرساختهای موجود میزند
نظر شما