ثریا روزبهانی -خبرنگار: محسن هرگز فکر نمی‌کرد که لاف‌زنی در جمع دوستانش ۱۰ سال از زندگی‌اش را تباه کند.

محسن رستمی

حرفی توخالی که باعث شد دود و دم، راهش را به خلوت او باز کند و پای ثابت لحظه‌های از دست رفته زندگی‌اش شود. «محسن رستمی» هم‌محله‌ای بهبودیافته از اعتیاد اکنون ۱۱ سال است که از دام این بیماری رهایی یافته و می‌خواهد در دوران پاکی‌اش فرد مفیدی برای جامعه باشد. او مصصم است با فرصت دوباره‌ای که خداوند در اختیارش قرار داده، معتادان دیگری را به زندگی بازگرداند و به خانواده‌های آنها کمک کند چراکه باور دارد نجات یک معتاد، نجات یک جامعه است. به همین خاطر پس از بهبودی در رشته مددکاری اجتماعی خانواده شروع به تحصیل کرده است و از طرفی هم به‌عنوان مددکار خانواده انجمن مددکاری ایران، برای رها شدن سایر معتادان از چنگ دیو افیون تلاش می‌کند. او حتی در این زمینه کتابی نیز منتشر کرده است.

کسب عنوان‌های قهرمانی در رشته کشتی در مسابقات منطقه‌ای تهران و استان البرز خاطرات خوشی است که از دوران کودکی و نوجوانی برای محسن ۳۹ ساله باقی مانده است. دورانی که اگر حمایت بیشتری از او می‌شد، شاید در اوج جوانی وقتی که ۱۸ سال داشت، به جای اینکه معتاد شود، می‌توانست در عرصه ورزش کشتی افتخارات بسیاری برای منطقه۹ به دست آورد. «محسن رستمی» هم‌محله‌ای بهبودیافته می‌گوید: «از ۱۰سالگی ورزش کشتی را شروع و مقام‌های بسیاری هم در این رشته ورزشی کسب کردم.

به خاطر چابکی و مهارت‌هایم در این رشته، مربی‌هایم اعتقاد داشتند آینده روشنی پیش‌رو دارم، اما متأسفانه رفاقتم با دوستان ناباب، آینده تاریکی را برایم رقم زد.» او نخستین باری را که مواد مصرف کرده است، هرگز فراموش نمی‌کند و می‌گوید: «۱۸سالم بود که برای بار اول مواد مصرف کردم. آن روز به خانه یکی از دوستانم رفتم که به همراه چند نفر از دوستانش در حال مصرف مواد بود. به من هم مواد تعارف کردند.

نه نگفتم و همپای آنها مواد کشیدم و پای بساطشان نشستم. هیچ‌وقت آن روز را فراموش نمی‌کنم، برای آنکه جلو آنها قپی بیایم تا نگویند بچه است یا کم آورده، گفتم نخستین بار نیست که مواد می‌کشم. این جمله لافی بیش نبود و باعث شد تا ۱۰سال در راهی که انتهایش سیاهی بود، قدم بگذارم. اوایل پول موادم را از کارکردن در مغازه آرایشگری‌ام جور می‌کردم، اما بعد از گذشت چند سال به خاطر اینکه میزان وابستگی‌ام به مواد بیشتر شده بود و دیگر توان و رمقی برای کار کردن نداشتم، با فروشندگان مواد همکاری می‌کردم و برایشان مواد می‌فروختم.

در آن دوران میدان آذری و کوچه‌پسکوچه‌هایش پاتوق خرید و فروشم شده بود. هنوز هم جای چند سوزن سرنگ، از آن دوران در بدنم هست و من را به یاد آن روزهای سرد و تاریک که گوشه خیابان‌ها می‌خوابیدم، می‌اندازد.» او در ادامه می‌افزاید: «اوضاع بدم باعث شد تا یکبار پدرم از خانه بیرونم کند،

اما دوباره با وساطت دیگران بازگشتم و سرانجام گوشه عزلت گزیده بودم و از خانه بیرون نمی‌آمدم. حتی ایام محرم از پشت پنجره اتاقم هیئت‌های عزاداری را تماشا می‌کردم و با نوحه‌های آنها به حال خودم می‌گریستم و امام حسین(ع) را قسم می‌دادم تا کمکم کند که بتوانم از این تاریکی رها شوم. همین‌طور هم شد و با فردی آشنا شدم که توانسته بود از دام اعتیاد رهایی پیدا کند و بعد از بهبودی‌اش به معتادان دیگر کمک می‌کرد. خواست خدا بود که من دوباره از فرش به عرش برسم و اکنون بتوانم مانند او برای نجات معتادان دیگر تلاش کنم و انگیزه و نمونه خوبی برای معتادانی باشم که تصمیم دارند، ترک کنند. همچنین با تجربه‌هایی که در دوران بیماری و بهبودی به‌دست آورده‌ام به‌عنوان مددکار اجتماعی خانواده برای پیشگیری و درمان سوء‌مصرف موادمخدر و همین‌طور بالا بردن دانش و آگاهی جوانان فعالیت می‌کنم.»

  •  ۱۱ سال است که پاکم

محسن نزدیک به ۱۲سال و ۳ماه است که موادمخدر و بیش از ۱۱سال است که دیگر نیکوتین مصرف نمی‌کند و به جای آن دود و دم، اوقات فراغتش را با ورزش کردن پر می‌کند و علاوه بر آن کتاب هم می‌نویسد. اکنون اتاق محسن که روزی بساط مصرف مواد در آن پهن بود به پاتوقی برای انجام کارهای فرهنگی تبدیل شده و در آنجا سرگذشتش را می‌نویسد تا شاید این تجربه تلخ برای کسی مفید باشد و به کارش بیاید. «پایان اشک و درمان ماتریکس» عنوان کتاب رستمی است. «امروز که پاک هستم به همان اندازه که مادرم در زمان اعتیادم اشک می‌ریخت، او را می‌خندانم.» این جمله از کتاب اوست به قول خودش ملکه ذهنش شده و سعی می‌کند با یادآوری آن لحظه‌های شادی را برای خانواده‌اش بسازد. محسن می‌گوید: «در تلاشم تا جلد دوم این کتاب را هم منتشر کنم. چون در بین معتادها دکتر، خلبان، افراد تحصیلکرده و کتابخوان هم وجود دارد.» اکنون محسن، معتاد دیروز، دانشجو رشــــته مددکاری اجتماعی خانواده است و آرزو دارد روزی استاد دانشگاه شود.

کد خبر 431566

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha