«سینا سعادت» و «جمال اسلامی امیرآبادی» که از نزدیکان مرحوم اسلامی هستند حیوانات بیشماری را تیمار کرده و اوضاع و احوالشان را سروسامان دادهاند. مرحوم اسلامی بانوی تحصیلکردهای بود که عمر کوتاهش را وقف مبارزه با پدیده حیوانآزاری کرد. فقدان الزامات قانونی برای حمایت از حیوانات دغدغه سعادت و امیرآبادی شد تا با راهاندازی کمپینی توجه مسئولان را به لزوم تصویب این قانون جلب کنند. آنها دوچرخهسوارانی حرفهای هستند و ایران را رکاب میزنند تا کمپین را به دیگران معرفی کنند.
کنج همه تصاویری که از روزهای کودکی خود به خاطر دارند حیوانی خانگی جا خوش کرده که بخش عزیز و دوستداشتنی خاطرات آنها به شمار میآید. اهل یزد هستند و با هم نسبت خویشاوندی دارند. در خانواده اسلامی مرحوم فریبا سرآمد بود و اغلب به مسائلی توجه میکرد که دیگران از کنار آن بیتفاوت میگذشتند. او با دیدن نامهربانی انسانها در حق حیوانات تصمیم گرفت برای کمک به این موجودات زبانبسته قدمی بردارد.
فریبا مدرک دکترای روانشناسی داشت، اما وقتی هر روز سپیده نزده برای آذوقهرسانی و رسیدگی به حیوانات گوشه و کنار شهر را جستوجو میکرد فقط به پرستاری مهربان شباهت داشت که دلواپسی برای حال این موجودات آرام و قرارش را گرفته بود. درگذشت فریبا بر اثر سانحه رانندگی اتفاق سخت و غیرمنتظرهای بود که سینا و جمال را سخت پریشان کرد اما در لحظات غم و دلتنگی تنها چیزی که آنها را تسکین میداد محبت به مخلوقات زبانبسته بود. جمال در صنف فروش و توزیع خوراک حیوانات و پرندگان فعالیت میکرد. او هر روز پیش از شروع کاسبی سهم حیواناتی را که برای رسیدن رزق و روزیشان انتظار فریبا را میکشیدند کنار میگذاشت و سینا دورریز غذای رستورانها و فروشگاهها را جمعآوری میکرد.
- پویش حامیان حیوانات
ماهها طول کشید تا حیواناتی که به دستان مهربان فریبا خو گرفته بودند محبت آنها را بپذیرند اما آنچه سینا و جمال را غصهدار میکرد دیدن نامهربانی و ظلم بعضی از انسانها در حق این موجودات بیگناه بود؛ افرادی که باعث آزار و اذیت حیوانات میشدند وحیوانات و پرندگان خانگی بیمار و آسیبدیده را بدون مرهم و درمان در کوچه و خیابان رها میکردند. غمانگیزترین قسمت ماجرا جای خالی قانون برای پیشگیری از این اتفاقهای ناخوش بود. سینا و جمال به صرافت افتادند با راهاندازی پویش «حامیان حیوانات» ضرورت توجه به شرایط نابسامان این موجودات را یادآوری کنند. برگزاری نمایشگاهها و برنامههای مختلف برای معرفی پویش به پایتختنشینان کفایت میکرد اما ۲ جوان محله فرمانیه مصمم بودند نه تنها اهالی تهران بلکه همه مردم کشور را با خود همراه کنند. به ثمر نشستن این هدف، ساز و کاری مناسب میطلبید و برای سینا و جمال که دوچرخهسوارانی حرفهای هستند رکابزدن به نقاط دور و نزدیک کشور و ترویج اهداف پویش بهترین روش به نظر میرسید.
- رکابزنی از تهران تا مشهد
ایده بکر این دو جوان سنگ بنای کمپینی با عنوان «رکاب برای زندگی» شد و سفر سینا از تهران به مشهد نخستین قدم آنها بود. سینا در عرض ۴۰روز ۹۵۰ کیلومتر را رکاب زد و ۵۰ شهر کوچک و بزرگ را پشت سر گذاشت. درحالی که باروبندیل سفرش به پلاکاردها و بروشورهای آموزشی خلاصه میشد. وقتی سینا در شهری کمپ میزد پیامهای روی دوچرخهاش افراد مختلف را با اهداف کمپین آشنا میکرد. بسیاری از این اشخاص با سعادت همراه میشدند و امضای آنها در طوماری که قانونگذاران را به حمایت از حیوانات دعوت میکرد ثبت میشد. سینا به هر شهری میرسید فیلم آموزشی نمایش میداد، هدایای مروج پیامهای کمپین را توزیع و پیش از ترک محل همراه اهالی زبالههای معابر را جمعآوری میکرد.
او وقتی به تهران بازگشت ۲ توله سگ پشمالوی مصدوم را که در بیابان پیدا کرده بود برای درمان به همراهآورد. سعادت و اسلامی قصد دارند به یاد مرحوم فریبا در شهر کرمان نقاهتگاه حیوانات دایر کنند. سفر دوم آنها به سوی جنوب کشور است که بهزودی آغاز میشود. این بار اسلامی هم سعادت را همراهی میکند و چابهار تا اهواز را رکاب میزنند.
نظر شما