در این مطالعه، مشخص شده که در این مورد زنان و مردان باهم فرق دارند. به این ترتیب مردان در محلههای بادرآمد بالا، اندکی چاقتر از مردان محلههای فقیرترند در حالی که در مورد زنان کاملا برعکس این موضوع صدق میکند؛ یعنی زنان هرچه فقیرتر، چاقتر.
بررسی اطلاعات به دست آمده در این نظرسنجی، نشان میدهد که مردان ثروتمند، حدود 5 کیلوگرم چاقتر از مردانی هستند که درآمدشان کمتر است اما زنانی که در محلههای بالانشین زندگی میکنند، تفاوت بیشتری با همجنسان خود در محلههای فقیرتر دارند و تا 10 کیلوگرم چاقترند.
توجیه تحلیلگران این نتایج این است که مردان پولدارتر، مشاغل کمتحرکتر دارند و به همین دلیل بیشتر مستعد اضافهوزن و چاقیاند؛ در حالی که مردان بادرآمد کمتر، اغلب ناچارند برای به دست آوردن درآمد کافی، بیشتر فعالیت کنند و حتی گاهی چند شغل داشته باشند.
اما در مورد همسران این مردان، وضعیت متفاوت است. زنان پولدارتر، که دغدغه مالی ندارند، بیشتر در فکر حفظ تناسب اندام خود هستند و بیشتر به سالنهای ورزشی میروند و برای ورزش کردن، پول خرج میکنند.
در حالی که زنان فقیرتر، مدیریت کافی روی مسائلی که مستقیما به سلامت آنها مربوط میشود، ندارند.
کمتر ورزش میکنند و کمتر به فکر تهیه غذای سالم و مفید برای خود و خانوادهشان هستند. در این مطالعه مشخص شده این زنان بیشتر از زنان طبقه ثروتمند تمایل به مصرف فستفودها و غذاهای آماده دارند.
جزئیات این مطالعه در نشریه «علم و بهداشت اجتماعی» منتشر شده است. میتوان این مطالعه را با نتایج برخی مطالعات دیگر در همین راستا، مرتبط دانست؛ مطالعاتی که نشان میدهد جایی که در آن زندگی میکنیم و شرایط محیط زندگی ما میتواند روی سلامت و بیماری ما، بهخصوص روی چاقی یا تناسب اندام ما تأثیر بگذارد.
بهعنوان مثال برخی مطالعات نشان داده نوجوانانی که محل زندگی آنها به محلهای ورزشی یا پارکها نزدیک است، کمتر احتمال دارد که چاق شوند.
یک نظرسنجی دیگر نیز که چند ماه پیش در ایالت واشنگتن آمریکا انجام شده، نشان میدهد که زندگی در محلههای با سطح اقتصادی پایینتر، باعث میشود احتمال چاقی و اضافهوزن افراد بالاتر برود؛ به گفته محققان مجری این طرح در دانشگاه واشنگتن، تأثیر زندگی در این محلهها بر چاقی، به مراتب قویتر از درآمد خود فرد و نیز میزان تحصیلات اوست.
این ملاحظات میتواند در برنامهریزیهای بهداشتی و تهیه محتواهای آموزش سلامت برای مردم با فرهنگها و دیدگاههای مختلف مؤثر باشد.
همچنین برای مدیران شهری نیز مهم است تا بدانند که طراحی فضاهای شهری، اماکن ورزشی و پارکها و بوستانها، تا چه حد میتواند در سلامت مردم، تأثیر بگذارد.