ما نمیتوانیم کارکردهای مختلف شهر را به مدیریت منفک و بدون ارتباط با هم بسپاریم و انتظار بهبود وضعیت داشته باشیم. از شهرنشینی فراگیر و در حال رشد گریزی نیست و از طرف دیگر این رشد همراه با ناپایداریهایی است که تبعات این ناپایداریها، از ابعاد مختلف نگرانکننده است. پیچیدگی شهرها براساس تعامل دقیق دستگاهها و با مشارکت معنیدار شهروندان سازماندهی میشود تا تأمین ضرورتها و انتخاب اولویتها، پیشگیری از تهدیدها و مقابله با آسیبها بر مبنای همفکری و همکاری جمعی صورت پذیرد. توسعه مدیریت شهری و ایجاد مدیریت واحد شهری میتواند با کمکگیری از متخصصان ما را به آرمانشهر مطلوب نزدیک کند. آرمان شهری که متأسفانه به دلیل نبود مدیریت واحد شهری در پایتخت فاصله زیادی با آن داریم.
هر چند حدود یک قرن از تشکیل شهرداری در کشور میگذرد ولی امروزه در اذهان مردم، شهرداریها فقط متولی امور بر جای ماندهای هستند که دیگر دستگاهها حاضر به انجام آنها نیستند و در اصل میتوان گفت که در ایران شهرداریها بیشتر متولی سختافزار شهر به شمار میآیند (کالبدیـ فیزیکی) و در زمینه برنامهریزی و نرمافزار شهری (برنامهریزی استراتژیک و اجتماعی) دخالت چندانی ندارند. هرچند در سالهای اخیر شهرداریها و بهویژه شهرداری تهران در زمینههای فرهنگی و اجتماعی فعالیتهایی را آغاز کردهاند، اما برای پاسخگویی به مطالبات فزاینده فرهنگی و اجتماعی شهروندان ضروری است تا اسباب و تمهیدات لازم این امر فراهم شود. شهرداریها از جمله نهادهایی هستند که میتوانند جوابگوی مطالبات فراوان فرهنگی و اجتماعی اقشار و طبقات مختلف شهری و سازماندهنده امور فرهنگی و اجتماعی شهرها باشند. برای گسترش نقش و تأثیرگذاری شهرداریها در امور فرهنگی و اجتماعی لازم است شرایط آن اعم از شرایط قانونی، پذیرش اصل فایدهمند بودن ورود شهرداریها در این زمینه از سوی نهادها و سازمانهای دولتی مرتبط، بالا بردن ظرفیتهای فکری، مالی و انسانی شهرداریها، مشارکت قاعدهمند شهروندان در امور فرهنگی و اجتماعی و در نهایت تحقق مدیریت واحد شهری فراهم شود.
نظر شما