دیوارهای تکیه از فردای آتشسوزی به مدد اهالی محله دوباره محکم شد و بازسازی آن هنوز ادامه دارد. با این وجود چراغ تکیه در ماه محرم و صفر سال گذشته و امسال خاموش نمانده و عزاداری در آن برقرار است. از روزها قبل از آغاز محرم، اهالی محله تکیه را برای مراسم آماده میکنند و برنامهریزیها آغاز میشود. دیگر خبری از مراسم سنگزنی و طاق بستن هر طایفه زیر چادر تکیه نیست ولی با این حال، شور و شوق اهالی برای حضور در مراسم عزاداری هنوز هم شکل و شمایل گذشته را دارد.
انگار خانه خودمان در آتش سوخت
صبح همه اهالی درکه از ماجرا خبردار شده بودند؛ بعضیها از اعضای خانواده و همسایه خبر را شنیده و بعضی دیگر عکس تکیه سوخته در آتش را در فضای مجازی دیده بودند. همسایههای تکیه تا صبح خواب نداشتند و اشک چشمها خیال بند آمدن نداشت. همه چیز سوخته بود؛ از فرشهای دستبافت گرفته تا عکسهای قدیمی و لوستر بزرگ آویزان از سقف تکیه و پارچههای تکه دوزی شده و پرچمها. شیشههای شکسته گوشه و کنار پرت شده بود و کمتر وسیلهای جان سالم به در برده بود. «انگار خانه و زندگی خودمان در آتش سوخته بود.» این حس و حال همه اهالی درکه از وضع تکیه در آتش سوخته بود. «سیدذبیحالله مرتضوی» عضو هیئت امنای تکیه درکه میگوید: «تکیه درکه سالها پاتوق اهالی محله بود و روز و شب اهالی این محل در این تکیه میگذشت؛ تکیهای که ۴۰۰ سال پیش به دست نسلهای قبلی ساخته شده بود و قبل از آن هم طاقهایی که اهالی میساختند محل تجمع و عزاداری محرم در درکه بود. تمام تکیه در آتشسوزی ۲ سال پیش سوخت و تنها آشپزخانه سالم مانده بود. بعد از حادثه، تمام مسئولان برای بازدید از تکیه آمدند و اظهار تأسف کردند اما کسی قدمی برای بازسازی آن بر نداشت. از همان روز اهالی دوباره دستبهدست هم دادند تا دوباره تکیه را از نو بسازند.» بازسازی تکیه هنوز ادامه دارد و با وجود نیمهکاره بودن آن مراسم عزاداری ماه محرم در آن برقرار است. مرتضوی میگوید: «بازسازی آشپزخانه به پایان رسیده است. در ساختوساز جدید تکیه درکه، یک طبقه به ساختمان اضافه کردهایم برای استفاده بهعنوان سالن اجتماعات. بقیه طبقات در مرحله سفتکاری و مراحل پایانی هستند. با وجود ناتمام بودن ساختمان، هم امسال و هم سال گذشته مراسم عزاداری ماه محرم در تکیه برگزار شد. مردم تعلق خاطر زیادی به این تکیه دارند و تلاش ما این است هرطور شده چراغ عزاداری امام حسین(ع) در این تکیه خاموش نشود.»
خانواده بزرگ درکهایها
پارچههای سیاه، دیوارهای گچکاری نشده تکیه را پوشاندهاند. «معصومه آزادپرور» آخرین تکههای پارچه سیاه را دوردوزی میکند تا جوانهای محله آن را روی در و دیوار حسینیه آویزان کنند. صدای چرخ خیاطیاش در میان همهمه کارگرها و صدای جابهجایی استکانهای چای و برش سنگ نماهای ساختمان تکیه گم میشود. او میگوید: «همه اهالی درکه از کودکی، خاطراتشان با این تکیه گره خورده است. از کودکی همراه مادرمان به اینجا میآمدیم و کارهای کوچکی که از دستمان بر میآمد را انجام میدادیم. از پخش کردن خرما و جمع کردن استکانهای چای تا بعدها که در پذیرایی و کمک به برگزاری مراسم گوشهای از کار را گرفتیم. » ۶۲ سال دارد و همه این سالها، محرمی نبوده که شبهایش را با عزاداری در تکیه نگذرانده باشد. بعد از آتشسوزی، همه پارچهها و پرچمهای تکیه از بین رفته بود و حالا برای آماده کردن آن برای ایام محرم، باید پارچههای سیاه تازهای روی دیوارها جا میگرفت. معصومه خانم که سال گذشته دوخت ودوز پارچههای سیاه تکیه درکه را برعهده گرفته بود امسال هم پیشقدم شده و با چرخ خیاطیاش، گوشهای از تکیه مستقر شده است. او میگوید: «کار برای امام حسین(ع) خستگی ندارد. هر روز از صبح به تکیه میآیم و تا غروب اینجا مستقر هستم. دوختودوز پارچهها را از ۱۰ روز قبل از آغاز محرم شروع کردهام.» خانهاش کمی دورتر از تکیه قرار دارد و گاهی که برای تعویض قرقرهها سراغ همسایهها میرود به اصرار آنها ساعتی در خانهشان استراحت میکند و دوباره کار را از سر میگیرد. او میگوید: «اهالی قدیمی درکه همه همدیگر را میشناسند و مثل اعضای یک خانواده بزرگ، همیشه هوای همدیگر را دارند. اگر کسی نیاز به کمک داشته باشد همه پیشقدم میشوند و مشکل یک نفر، دغدغه و مشکل همه اهالی است.»
هر طایفه یک طاقنما داشت
درهای تکیه چهارطاق باز است و همه در رفتوآمد هستند تا مراسم عزاداری در نخستین شب محرم را برگزار کنند. «سیدعلی مرتضایی» ۷۰ سال دارد و از اهالی قدیمی درکه است. او میگوید: «درکه روستایی بسیار قدیمی است و تاریخچه آن به زمان سکونت امامزاده سید محمد والی در اینجا برمیگردد. بقعه امامزاده در درکه شاهد مدعاست. اغلب طایفههایی که در این روستا زندگی میکنند از سادات هستند و آیین مذهبی و بهخصوص عزاداری در ایام محرم برایشان ارج و قرب زیادی دارد.» عزاداری در محرمهای قبل از ۱۳۴۶ را به خاطر میآورد که هنوز تکیه درکه ساخته نشده بود اما اهالی محله مراسمی خاص برگزار میکردند: «تا قبل از ساخته شدن تکیه، اهالی محله عزاداری خود را بهصورت خاصی انجام میدادند. دورتا دور میدانگاهی محل عزاداری، طاقنماهایی بود که هرکدام از آنها مختص یک طایفه بود. هرکدام از این طایفهها مسئولیت تزیین و پرچم زدن به طاقنمای خود را داشتند. از چلچراغ و پرچمهای تکهدوزی شده گرفته تا تزیینات دیگر مثل گل و... که برای زیباتر کردن طاقنمای خود از آن استفاده میکردند. مردها در طبقه پایین مقابل طاقنمای طایفه خود و زنها در طبقه بالا به عزاداری مشغول میشدند.» بعد از ساخته شدن تکیه درکه همه طایفههای محله در همین تکیه عزاداری میکردند.
به یاد سیدمحمدتقی
اهالی سالهاست به پیشواز ماه محرم میروند؛ تکیه را برای آغاز مراسمی ۲ ماهه آماده میکنند و مجالس روضه خانگی گرمتر میشود. بساط پخت نذری در هر خانهای پهن میشود. کودکان هم در این میان هیئتهای کوچک خود را راه میاندازند و رسوم قدیمی محله را به جا میآورند. «حسین اللهوردی» از اهالی درکه که امام جماعت حسینیه و تکیه درکه است میگوید: «به دلیل بافت مذهبی محله، ماه محرم در اینجا با شور زیادی آغاز میشود. در سن کودکی و نوجوانی، با بچههای همسن و سالمان ۱۰ روز قبل از آغاز ماه محرم به امامزاده میرفتیم و آنجا با هم نوای «یا حسین» سر میدادیم. این روز برای اهالی محله، روز آغاز استقبال از ماه محرم بود. این رسم از گذشته دور در درکه رایج بود و تا اکنون هم ادامه پیدا کرده است.» سالهای اول ساخت تکیه، تعداد اهالی محله درکه به ۱۵۰ نفر هم نمیرسید اما این روزها بیش از ۳ هزار نفر در روز تاسوعا و عاشورا در مراسم عزاداری تکیه درکه شرکت میکنند. تعدادی از آنها اهالی درکه هستند و تعدادی از گوشه و کنار تهران و شهرهای دیگر برای عزاداری به این تکیه میآیند. اهالی درکه هنوز یاد «سیدمحمدتقی یکرنگیان» را زنده نگه میدارند که از اهالی درکه بود و خانه خود در این روستا را فروخت و با پول آن زمین کنونی تکیه را خریداری کرد و مسجد و حسینیه را ساخت. تصویر سید محمدتقی با عبایی که همیشه روی دوشش بود و در کوچههای پر شیب محله راه میرفت در ذهن همه اهالی درکه به جا مانده است.
علامتبندان و سنگزنی؛ آداب کهن درکه
شب اول محرم، مراسم «علامت بندان» برپا است؛ نمادهای علامت بزرگ تکیه را با ذکر و روضهخوانی روی علامت سوار میکنند و سینهزنی و نوحهخوانی آغاز میشود. «سیدیحیی میراسماعیلی» از اهالی قدیمی درکه میگوید: «علامت بندان از رسمهای قدیمی تکیه است و با برنامه و آداب خاصی انجام میشود. روضهخوانی و مداحی در هنگام علامت بندان با شور و حرارت انجام میشود و همه اهالی درکه در این مراسم حضور دارند. قبل از ساخته شدن تکیه، محل برگزاری مراسم را با چادر بزرگی مسقف میکردند که آن هم با حضور و کمک اهالی محله انجام میشد. یکی از مهمترین ویژگیهای برگزاری مراسم محرم در درکه، دورهم جمع کردن اهالی و همدل کردن آنها با یکدیگر بوده و هست.» از سخنرانی و روضهخوانی علما و روحانیون نامدار در تکیه درکه میگوید: «افرادی مثل آیتالله حائری شیرازی، شهید مطهری، علامه طباطبایی، محدثزاده قمی و... که معمولاً تابستانها در درکه سکونت داشتند، مراسم سخنرانی و روضهخوانی در تکیه درکه را برعهده میگرفتند. برای همین بسیاری از اهالی تهران برای شرکت در این مراسم خود را به تکیه درکه میرساندند.» از رسوم قدیمی عزاداری در درکه یاد میکند که یکی از به یاد ماندنیترینهایش، مراسم سنگزنی بود: «سنگزنی مراسمی بود شبیه به سینهزنی و زنجیرزنی. اما به جای استفاده از زنجیر، افراد ۲ سنگ در دست میگرفتند و آن را بر هم میکوبیدند. سنگزنی اشعار خاص خود را هم داشت. یکی از معروفترین شعرهای آیین سنگزنی این بود: «سنگ بر کف بین که چه صدا میکند/ ذکر شه کربُبلا میکند» و سنگ را در مقابل جای جای بدنشان به هم میکوبیدند؛ از مقابل صورت گرفته تا جلو زانو و پشت سر و... که کار هرکسی هم نبود.» میدان اصلی محله که روزگاری آرامستان درکه بود، مقصد دسته عزاداری است که روز تاسوعا و عاشورا خود را به آن میرسانند و عزاداران یادی از درگذشتگان میکنند.
- شیشههای شکسته گوشه و کنار پرت شده بود و کمتر وسیلهای جان سالم به در برده بود. «انگار خانه و زندگی خودمان در آتش سوخته بود. » این حس و حال همه اهالی درکه از وضع تکیه در آتش سوخته بود
مسجدی که محرم سبزپوش میشود
این روزها که همه شهر به رنگ عزای سالار شهیدان سیاهپوش شده، مسجد «سادات» ولنجک اما رنگ متفاوتی به خود گرفته است. در و دیوار این مسجد قدیمی و حتی منبر چوبی ۳ پله آن، سبزپوش است. رسمی که چند دهه است همزمان با فرا رسیدن ماه محرم، از سوی اهالی ولنجک و عزاداران حسینی انجام میشود. نه تنها موسفیدان مسجد، بلکه جوانها هم پای کار میآیند تا این رسم قدیمی، که از یادگار نسل گذشته عزاداران محله است، برای همیشه زنده بماند. نشانی اجرای این رسم قدیمی را که هر سال اهالی محله را گردهم میآورد، باید در قرآن وقفی مسجد جستوجو کرد. در حاشیه این قرآن قدیمی، به فردی به نام سید اسماعیل اشاره شده است. کسی که وصیت کرده مسجد قدیمی ولنجک، هر سال با فرا رسیدن ماههای محرم و صفر، به احترام سادات ۲ ماه یا ۵ ماه سبزپوش شود. اکنون حدود یک قرن از این وصیت میگذرد و هنوز اهالی قدیمی ولنجک محرم هر سال گرد هم میآیند تا مسجد سادات به رسم قدمای محله سبزپوش شود. «محمدرضا ندایی» یکی از اهالی ولنجک درباره این رسم قدیمی میگوید: «اهالی محله احترام خاصی برای سادات قائلند. نشان به این نشان که هنوز هم رسم سبزپوش کردن مسجد بدون کم و کاست مانند گذشته ادامه دارد. این علاقه به سادات به اندازهای بود که وقتی کودک بودیم، از پارچههای سبز برای ما لباس میدوختند تا در روز تاسوعا و عاشورا آن را بر تن کنیم.»
نظر شما