دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۷ - ۱۸:۱۸
۰ نفر

رؤیا صدر: طنز، از گونه‌های ادبی مهم و اثرگذار در وبلاگستان به‌شمار می‌آید.

 درحال‌حاضر این امکان برای کاربران اینترنت فراهم است که بی‌هیچ محدودیت و مانعی، به تناسب فضای ذهنی و دغدغه شخصی خود، همواره یا در پاره‌ای از اوقات، در وبلاگ‌هایشان از زبان طنز استفاده کنند و امکان ارائه بی‌واسطه مطالب خود را بدون گذر از فیلترهای معمول رسانه‌های جمعی داشته باشند.

امکان استفاده از نام مستعار و ناشناخته‌ماندن در وبلاگستان، برای وبلاگ‌نویس این امکان را فراهم می‌سازد تا از حصارها و محدودیت‌های زندگی فردی و اجتماعی بگریزد و امکان انعکاس نیمه پنهان شخصیت خود را بیابد. هنجارگریزی و تابوشکنی طنز، زمینه این محدودیت‌گریزی را فراهم می‌سازد.

از سوی دیگر، تنگ‌شدن محدوده و دایره نقد در رسانه‌های رسمی و بالارفتن ضریب حساسیت مسئولان در رویارویی با ارائه نظرات انتقادی، به مرورمخاطب را به جست‌وجوی منابع اطلاعاتی و ارتباطاتی(!) فراتر از رسانه‌های رسمی وا می‌دارد که وبلاگستان نیز یکی از این منابع به‌شمار می‌رود و در نبود زمینه اجتماعی و سیاسی برای تبادل آزاد نظر و تحلیل، امکان ارائه نظر و خبر را فراتر از سطح سلیقه حاکم فراهم می‌سازد؛

از این رو، به‌مرور شاهد رشد و گسترش پدیده‌ای در طنز هستیم که «طنز وبلاگی» نام دارد و ویژگی‌هایی که در ادامه مقاله برخواهیم شمرد، آن را از طنزهای مکتوب رسانه‌های جمعی متمایز می‌سازد.

 آغاز ماجرا

بررسی دقیق آماری وبلاگ‌های فارسی زبان، باتوجه به گستردگی و روند رو به رشد وبلاگستان، امری ناممکن است؛ به‌خصوص اینکه اکثریت قریب به اتفاق وبلاگ‌ها، گونه‌های مختلف ادبی(ازجمله طنز) را به‌کار می‌گیرند و طنز وبلاگی، تنها شامل وبلاگ‌های اختصاص‌یافته به طنز نمی‌شود. از سوی دیگر، طنز امری نسبی است.

ممکن است اثری از سوی پاره‌ای از مخاطبان طنز تلقی شود، در حالی که حتی نویسنده مطلب آن را به جد نوشته باشد ولی درهرحال، باتوجه به وجود حلقه‌های وبلاگی یا سیستم‌های اطلاع‌رسانی در وبلاگستان، می‌توان با هدف تبیین شاخص‌هایی برای طنز وبلاگی، به بخش قابل توجهی از آثار طنز در وبلاگستان و همچنین وبلاگ‌های طنز دست یافت.

با ردیابی اولین وبلاگ‌های طنز یا آثار طنزآمیز در وبلاگ‌ها، به ماه‌های ابتدایی فعالیت وبلاگ‌های فارسی‌زبان می‌رسیم. با توجه به اینکه اولین وبلاگ‌نویسان فارسی برای نزدیک‌شدن به مفهوم و قالب وبلاگ به‌طور معمول از قالب «روزنوشت» یا خاطرات روزانه استفاده کرده‌اند، اولین طنزهای وبلاگی را باید در همین روزنوشت‌ها جست.

طنز در این‌گونه مطالب، به تناسب شیوه نگارش یا نگاه وبلاگ‌نویس، متفاوت است. گاه ذهن طنزاندیش یک وبلاگ‌نویس، روزنوشت‌های او را (ناخواسته) به سمت و سوی طنز هدایت کرده و چه‌بسا قوت و قدرت قلم، از آن اثری ادبی، فراتر از یک خاطره صرف ساخته است.

از میان معروف‌ترین و قدیمی‌ترین این وبلاگ‌ها، می‌توان به «الواح شیشه‌ای» نوشته رضا قاسمی اشاره کرد.

به مرور، با گسترش تعداد و طیف نویسندگان وبلاگ‌ها، قالب‌های طنز به کار رفته در پست‌های وبلاگی نیز گسترش یافت و شکلی تخصصی به خود گرفت.

تکثر آرا و نظرات و حتی قالب‌ها، ویژگی محوری در طنز وبلاگی است که از آن با عنوان «مرکزیت‌زدایی» نام می‌بریم.

 مرکزیت‌زدایی در طنز وبلاگی

در وبلاگستان، از تبعیض‌ها و محدودیت‌های معمول در منابع رسانه‌ای خبری نیست و ازاین‌رو، می‌توان گفت وبلاگستان فضای تک‌صدایی رسانه‌ای را به دموکراسی دیجیتال تبدیل کرده و به مرکزیت‌زدایی در تقابل با گفتمان‌های مرکزی دست زده است.

مرکزیت‌زدایی در طنز وبلاگستان بر عوامل زیر استوار است:
- گستردگی طیف بلاگرها از نظر فکری، اطلاعاتی، شغلی و سنی، در قیاس با رسانه‌های رسمی.

- امکان ارائه سریع و بی‌واسطه مطلب بدون گذر از فیلترهای معمول کار روزنامه‌نگاری.

- احساس آزادی بی‌قید و شرط در وبلاگستان و برخورداری از قدرت انتخاب مطلق در قالب، موضوع، زبان و امکان گریز از پیچیده‌نویسی.

این امر سبب بروز تنوع و تکثر در آثار طنز شده‌است؛ همچنین بروز گونه‌ای تساهل و تسامح را در انتخاب قالب، شیوه نوشتار و حتی املای لغات باعث شده است و سبب شده که نویسندگان وسواس و تعمق کمتری (در قیاس با نویسندگان رسانه‌های رسمی) در ارائه مطلب داشته باشند.

پایین‌بودن متوسط سنی بلاگرها و تجربی‌بودن نگارش آثار ادبی و طنز در وبلاگستان، به این امر دامن زده است.

جدا از اشتباهات غیرعمدی در املا و انشا که در پاره‌ای مطالب طنز وبلاگی مشاهده می‌شود و نشانه کم‌سوادی نویسنده است، در پاره‌ای آثار طنز وبلاگی، شاهد گونه‌ای غلط‌نویسی عمدی هستیم که با هدف دستیابی به طنز عبارتی نوشته می‌شود و در مطبوعات به خاطر تعهد رسانه‌ها به درست‌نویسی، حداقل به‌صورت گسترده نمود پیدا نمی‌کند. اصطلاح «خودافظ» به جای «خداحافظ» از مصطلح‌‌ترین این‌گونه غلط‌هاست که بیشتر در روزنوشت‌های طنزآمیز به‌کار می‌رود.

 طنز وبلاگی و اثرگذاری بر فضای طنز

شاید هیچ‌کس در ابتدای شکل‌گیری اولین وبلاگ‌های طنز فکر نمی‌کرد پدیده‌ای به نام طنز وبلاگی طی زمان به شکل جریانی ادبی در اینترنت درآید و بتواند بر فضای طنز جامعه اثر بگذارد.

به مرور با به‌میدان‌آمدن نویسندگان و چهره‌های جدید، طنز وبلاگی، به جریانی تبدیل شد که نه‌تنها از نقطه نظر تاثیرگذاری بر جریان ادبی طنز در جامعه امروز قابل بررسی است بلکه به خاطر برخورداری از وجوه روان‌شناختی و جامعه‌شناختی نیز قابل اعتناست.

برشمردن پیامدهای طنز وبلاگی، گستردگی این اثرگذاری را آشکارتر می‌سازد.

طنز وبلاگی:

الف- امکان دستیابی بی‌واسطه به لایه‌های پنهان شخصیتی بخش‌های تاثیرگذاری از جامعه(قشر جوان) را فراهم می‌سازد. به یاد بیاوریم که طنز به علت ویژگی‌های ممتازی که در ساختارشکنی و شالوده‌گریزی دارد، این پتانسیل را در حد بالاتری نسبت به دیگر گونه‌های ادب و کتابت داراست.

ب- به آفرینش قالب‌های نو منجر می‌شود و قالب‌های پیش را تعمیق می‌بخشد.
ج- به موضوعات روز که امکان بازتاب در رسانه‌های رسمی را ندارند - بی هیچ مانع و رادعی‌- می‌پردازد.

د- امکان تبادل آزاد تجربه را در طنز فراهم می‌آورد.

ه‍- با توجه به سرعت انتقال پیام در اینترنت، امکان برخورد به‌هنگام و سریع را با مسائل روز (در قیاس با رسانه‌های رسمی) فراهم می‌آورد.

و- نقش سوپاپ(!)را در وانفسای نبود تریبون شخصی برای انتقال نظرات و مشکلات جوانان بازی می‌کند.

ز- برای نویسندگان این امکان را فراهم می‌آورد که فارغ از تنگی محدوده موضوعات، به طرح دغدغه‌های ذهنی خود بپردازند و ورود به عرصه‌های گسترده‌ای از موضوعات را در آثار طنز تجربه کنند؛ امری که در رسانه‌های رسمی امکان آن نیست، چرا که زبان وبلاگ، نه معطوف به مخاطب بلکه متوجه انعکاس هرچه صریح‌تر و دقیق‌تر شخصیت درونی افراد است و این، یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های وبلاگستان با رسانه‌های جمعی است.

ح- امکان ارتقای سطح طنز را در جامعه از طریق ارائه، آزمایش و کشف قالب‌های متعدد فراهم می‌آورد.

ط- برقراری ارتباط دوسویه میان بلاگرهای طنزنویس و تشکیل جامعه ارتباطی(شبکه)، گروه وبلاگی و انتشار مجله الکترونیک را امکان‌پذیر می‌سازد که این امر، به بالابردن سطح درک جامعه نسبت به طنز و پی‌ریزی ارتباطات منسجم‌تر در عرصه طنز از طریق برقراری شناخت متقابل میان فعالان یا استعدادهای این عرصه منجر می‌شود.

ی- به شکل‌گیری نوعی زبان شخصی در طنز می‌انجامد و به ارائه تصویری خودمانی از اندیشه‌ها و روحیات شخصی در این عرصه منجر می‌شود.

ک- به استفاده از ظرفیت‌های زبان منجر می‌شود. در توضیح این امر باید گفت به علت گستردگی طیف کاربران اینترنت، جوان‌بودن بلاگرها و رهایی آنها از خودسانسوری، به‌کارگیری لایه‌های مختلف زبان در وبلاگ‌ها، در قیاس با رسانه‌های رسمی در حد بالایی قرار دارد.

این امر با شکستن رسم‌الخط معمول و یکسان رسانه‌های رسمی همراه است و به‌کار‌گیری گویش‌های محلی در آثار طنز، استفاده از زبان و ادبیات نسل سومی، عامیانه‌نویسی و ورود به حریم‌های ممنوع اخلاقی و مذهبی، وارد ساختن واژگان تخصصی و اصطلاحات حرفه‌های مختلف، از نمودهای آن است.

این امر اگرچه به استفاده از ظرفیت‌های مختلف زبان منجر شده ولی در بسیاری از اوقات نوعی آشفتگی زبانی و ابتذال را نیز با خود در طنز وبلاگی به همراه آورده است.

  گونه‌های طنز وبلاگی

در یک پیش‌داوری، شاید به‌نظر برسد که به خاطر امکان گریز از خط قرمزها، طنز سیاسی، بالاترین سهم را نسبت به موضوعات دیگر در وبلاگستان داشته باشد ولی واقعیت این است که اگر نگوییم سهم سیاست در وبلاگستان ناچیز است، حداقل می‌توان گفت تنوع و تعدد موضوعات طنز در وبلاگستان، باعث می‌شود که سیاست گاه در سایه قرار گیرد.

در یک جمع‌بندی، می‌توان در تقسیم‌بندی موضوعی طنز در وبلاگستان، به سرفصل‌های زیر رسید:

- طنز سیاسی

در وبلاگستان،گستره طرح مسائل سیاسی وسیع است و گاه حتی به نقد درون‌گروهی میان نیروهای اپوزیسیون نیز کشیده می‌شود (یکی از سوژه‌های مهم طنز در ماه‌های پایانی سال1383 در وبلاگستان، پدیده هخا بود).

اصولا برخورد با مسائل سیاسی در وبلاگستان، بیشتر رنگ هجو دارد و طنزهای سیاسی، به نسبت آثار طنز در حیطه‌های دیگر (مثل شعر و داستان) از ارزش ادبی کمتری برخوردارند و بیشتر ارائه مستقیم و صریح پیام، با به‌کارگیری عبارات هجوآمیز را در نظر دارند.

گویی فضای صریح وبلاگستان، برخورد ایهام‌آمیز و استعاری با مسائل روز جامعه را برنمی‌تابد.

در این میان، آثاری نیز وجود دارند که از ارزش ادبی بالایی برخوردارند ولی همین آثار نیز عمدتا به‌خاطر برخورد با تابوها، چه در موضوع و چه در واژگان، با طنز رسانه‌های رسمی فاصله می‌گیرند.

از نظر قالب، آثار طنز سیاسی وبلاگی، معمولا از قالب‌های شناخته‌شده و معمول استفاده می‌کنند و کمتر قالب‌آفرینی در این‌گونه مطالب مشاهده می‌شود.

- روزنوشت

حجم عمده‌ای از آثار طنز وبلاگی، قالب روزنوشت دارند. به‌کارگیری قالب روزنوشت، از جهت برخورداری از ظرفیت بالا در واردساختن زبان و اصطلاحات محاوره‌ای و زبان روز، قابل‌توجه است. همچنین به علت واقعی‌بودن و درگیری مستقیم نویسنده با آن، به‌خصوص برای نویسندگان تازه‌کار، از اصالت بیشتری برخوردار است.

برخی از این‌گونه آثار، در رده بهترین طنزهای وبلاگی جای می‌گیرند یا اینکه تا حد یک اثر ادبی پیش می‌روند:

* گوسفند عزیز! امروز یک تکه از راسته‌ات را درون ماهی‌تابه سرخ کردم و خوردم. دست‌ات درد نکند، خیلی خوشمزه بود! مطمئنم تو هم از اینکه اشرف مخلوقات می‌خوردت خوشحالی! (از وبلاگ آدم نصفه- نیمه)

* امروز کنار پدال ترمز، یک تکه برگ زرد و خشک پیدا کردم. انگار پاییز پیک فرستاده بود که آمدم. قدمش روی چشم. (از وبلاگ میرزا پیکوفسکی)

- شعر، داستان و دیگر قالب‌های ادبی

به خاطر گستردگی طیف کاربران اینترنت، انواع قالب‌های طنز یا آثار طنز در قالب‌های ادبی گوناگون در اینترنت مشاهده می‌شود که با پیوستن افرادی که به‌طور حرفه‌ای طنز و نگارش را دنبال می‌کنند، این امر روندی فزاینده دارد.

ازاین‌رو شاهد مطالب گوناگون طنز در قالب‌های مختلف و در سطوح متفاوت از سوی نویسندگان یا روزنامه‌نگاران هستیم که چه از نظر قالب و زبان و چه موضوع و درونمایه متفاوت است.

پاره‌ای، به آثار انتشاریافته نویسنده اختصاص دارد و گاه نویسنده، به علت فضای خاص وبلاگستان، ترجیح می‌دهد مطالبی را برای پست‌های وبلاگی خود برگزیند که امکان درج در نشریات رسمی را ندارد. برخورداری از ارزش‌های ادبی، ویژگی مشترک این‌گونه مطالب است.

- طنزهایی به اقتضای فضای وبلاگستان

پاره‌ای از مطالب طنز وبلاگستان، «درون گروهی» هستند. برای مثال وبلاگ «آبکش»، وبلاگی بود که سربه‌سر بلاگرها می‌گذاشت.

وبلاگ‌هایی با هدف هجو یا نقد وبلاگ‌های معروف یا بخش‌هایی از فضای وبلاگستان ایجاد شدند که «شوهر خورشید خانم» از معروف‌ترین آنهاست که مطالب آن، یکسره به نظیره‌نویسی مطالب وبلاگ «خورشید خانوم» اختصاص داشت.

به‌کارگیری قالب‌های آشنا برای طرح مسائل وبلاگستان نیز بخشی از طنزهای درون وبلاگی است که برای مثال می‌توان از مطالب «تذکره البلاگرین» که به شیوه تذکره‌المقامات در شوخی با بلاگرها (برای مثال در وبلاگ بچه جنوب شهر) نوشته شده است، اشاره کرد. نقد پاره‌ای از رفتارها در فضای وبلاگستان تجلی دیگری از این مسئله است.

«لینک دادن و لینک گرفتن» از پدیده‌هایی است که بالاترین بسامد را در طنزهای درون وبلاگی داشته است!

از این مقوله که بگذریم، ساخت و به‌کارگیری قالب‌هایی که متناسب با فضای اینترنت و وبلاگ‌نویسی باشد، سویه دیگر آثار طنزی است که به اقتضای فضای وبلاگستان پدید آمده‌اند. شیوع و استقبال از «مینی‌مال‌نویسی» به‌خاطر برخورداری از ایجاز و سرعت در انتقال پیام متناسب با اقتضائات عصر ارتباطات نمودی از این امر است.

وبلاگ‌هایی که تنها در قالب کاریکلماتور، جملات کوتاه یا داستان‌های مینی‌مال به ارائه اثر می‌پردازند، از نظر نوع نگاه و موضوع و قوت و ضعف متفاوتند ولی از جهت تلاش برای آفرینش قالب و زبانی متناسب با نیاز مخاطب، قابل توجهند:

* از خواب بیدار می‌شوم؛ کابوسی به نام زندگی دیده‌ام. (از وبلاگ مینی مالیده)
* گربه سگ
تنها موجود عالم است
که عشق افلاطونی را
تجربه می‌کند.

(از وبلاگ تراوشات ذهن من)
* آفتاب‌پرست مشرک به چراغ قوه‌ای سجده کرد. (از وبلاگ تراوشات ذهن من)
* نویسنده‌ای آن‌قدر خودش را سانسور کرد تا ناپدید شد. (از وبلاگ کاریکلماتور، نوشته ناصر خالدیان)
* زیر باران ایستاده‌ام
چتر ندارم
احساس عاشقانه هم... (از وبلاگ ناتور)
 در یک جمع‌بندی، اگرچه طنز وبلاگی در فراغت از خط قرمزهای پذیرفته‌شده در رسانه‌های رسمی، تاثیر مثبتی بر طنز جامعه، باتوجه به تنوع و تکثر آثار ارائه شده دارد ولی خطر بروز نوعی ابتذال را در طنز در سایه سهل‌گرفتن کار طنز و هدایت‌نیافتن نویسندگان آن در وبلاگستان فراهم می‌آورد که نیازمند توجه جدی است؛ هرچند طی زمان، شاهد رشد و ارتقای سطح طنز وبلاگی در سایه حضور پاره‌ای از نیروهای حرفه‌ای و نیز ارتقای سطح کار علاقه‌مندان در سایه امکان ارتباط دوسویه و انتقال تجربه در وبلاگستان هستیم

کد خبر 47073

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز