همشهری آنلاین- سمیرا رحیمی: پسردار شدن از گذشتههای دور تا به امروز در میان اقوام و فرهنگهای مختلف از چنان اهمیتی برخوردار بود که پدر و مادرها برای اطمینان از دخترنشدن فرزندشان به طبیب و حکیم و حتی جادوگر قوم و قبیله خود پناه میبردند تا راهی برای پسردارشدن بیابند. منشأ روشهای خانگی و سنتی متفاوتی که برای «دختر» یا «پسر»شدن فرزند در میان خانوادهها دست بهدست میچرخند از همان دوران است؛ مشهورترین آنها استفاده از شیوههای تغذیهای خاص و درمانهای طب سنتی است: سردی مزاج بچه را دختر میکند و گرمی مزاج پسر. برای دختردارشدن انار، آلو، هندوانه و آلبالو توصیه شدهاست و برای پسردارشدن مغزهای آجیلی، گوشت گوسفند و تخممرغ عسلی. با اینهمه اثرگذاری تکنیکهای سنتی چندان قابل اطمینان و قطعی نیستند و اینجاست که بازار تکنیکهای علمی جدید داغ میشود.
انتخاب جنسیت جنین از نظر علمی و بهواسطه پیشرفت تکنیکهای درمان ناباروری که امکان شناسایی جنسیت جنین را به محققان داده، ممکن شده است. تکنیک انتخاب جنسیت در اصل با هدف جلوگیری از انتقال بیماریهای ژنتیک مرتبط با جنسیت بهکار گرفته میشود، اما زوجها در کشورهای مختلف، ازجمله ایران، این تکنیک را بهعنوان گزینهای برای اعمال سلیقه در جنسیت فرزندانشان مورد استفاده قرار میدهند؛ اگرچه در کشورهایی مانند بریتانیا اینکار بدون داشتن دلایل پزشکی قانعکننده (مانند سابقه وجود بیماری ژنتیک در خانواده مرتبط با یکی از جنسیتها) ممنوع است.
از آنجا که نوع کروموزومها تعیینکننده جنسیت جنین است، مطمئنترین تکنیک روز برای انتخاب جنسیت جنین جداسازی اسپرمهایی است که ۲کروموزوم طلاییشان مطابق میل پدر و مادر است. هر سلول انسان دارای ۴۶کروموزوم است که تنها ۲کروموزوم در میان آنها تعیینکننده جنسیت است، اگر این ۲کروموزوم X باشند، فرزند دختر و اگر XY باشند فرزند پسر خواهد بود.
کلینیکهای درمان ناباروری معمولا این تکنیک را در کنار شیوههای بارداری مصنوعی، بهویژه لقاح مصنوعی یا IVF انجام میدهند. در این تکنیک تخمدان مادر با کمک داروهای باروری تحریک میشود تا به جای یک تخمک، چندین تخمک آزاد کند. این تخمکها در کلینیک از بدن مادر خارج میشوند و در فضای آزمایشگاهی با اسپرمهای پدر لقاح یافته و جنین شکل میگیرد. ۳تا ۵روز پس از تشکیل جنینها، یک سلول از آنها جدا شده و مورد آزمایشهای ژنتیک قرار میگیرد تا نوع کروموزومهای جنسیتی آن و اختلالات ژنتیک احتمالی مانند «سندروم داون» شناسایی شود و درنهایت جنین سالم با جنسیت مورد نظر زوج، وارد رحم مادر میشود.
این تکنیک به ۲روش PGD به معنی «تشخیص ژنتیک پیش از کشت» و PGS به معنی «کنترل ژنتیک پیش از کشت» انجام میشود که دقت هردوی آنها در زمینه تعیین جنسیت تقریبا ۱۰۰درصد است اما هریک از این دو تکنیک از نظر بازبینی ساختار ژنتیک جنین کاراییهایی متفاوت دارند؛ برای مثال PGD برای زوجهایی مورد استفاده قرار میگیرد که سابقه بیماریهای ژنتیک وراثتی را در خانواده داشتهاند.
استفاده از این تکنیکها آنقدر که روی کاغذ ساده بهنظر میآیند، بیدردسر نیستند. اگرچه استفاده از تکنیکهای انتخاب جنسیت نوزاد برای همه زوجها و در همه کشورها مجاز نیست، هزینه بالا و دشواریهایی که پدر و مادر- بهویژه مادر- باید برای انجام این فرایند متحمل شود، خود میتواند بازدارندهای بزرگ برای استفاده بیدلیل از تکنیکهای لقاحمصنوعی و انتخاب جنسیت جنین باشد. از معایب استفاده از این تکنیک میتوان به این موارد اشاره کرد: هزینه بالای یکبار استفاده از تکنیک لقاح مصنوعی (معمولا برای نتیجه بخش بودن، تکنیک باید چندین بار تکرار شود)، تهاجمی و دردناک بودن جداسازی تخمکها از تخمدان، عوارض جانبی ناخوشایند داروهای باروری ازجمله اضافه وزن، مختل شدن دید، ورم کردن بدن و نفخ معده، افزایش احتمال چندقلو شدن فرزندان و درنهایت بلاتکلیف ماندن جنینهای اضافی که در آزمایشگاه ایجاد شدهاند و پدر و مادر باید درباره دور انداخته شدن، منجمدشدن یا اهدا کردن آنها تصمیم بگیرند.
نظر شما