اما در مقابل سطح درآمد واقعی رشدی نداشت در چند هفته اخیر شاهد کاهش مداوم ارزش دلار آمریکا در برابر یورو بودهایم و هر روز این روند نزولی شتاب بیشتری گرفته است.
در کنار سقوط دلار، مؤسسات مالی آمریکا بهعلت آنکه اقتصاد این کشور در آستانه رکود قرار گرفته، هماکنون برای ادامه حیات مبارزه میکنند. چرا بحران اقتصادی آمریکا اوج گرفته است؟
پیامد سقوط دلار آمریکا چه خواهد بود؟ سالها بود که ایالات متحده و متحدانش فراتر از تواناییها و ظرفیتهای اقتصادی خود زندگی میکردند و برای تامین مالی مصرف داخلی و هزینههای نظامی خارج از مرزها به استقراض پول از اعتباردهندگان خارجی اتکا داشتند.
این روند موجب شد پسانداز داخلی در این کشورها تقریباً به صفر کاهش یابد، چرا که بخش عمده درآمدها برای پرداخت بدهی به بانکهای بینالمللی صرف شد.
چاپ پول بیپشتوانه
برای تداوم رشد اقتصادی ایالات متحده، بانک مرکزی (فدرال رزرو) به سیاست تزریق پول به شبکه بانکی بهمنظور ارائه وام به مردم با هدف تحریک تقاضا ادامه داد.
در شرایط طبیعی، این اقدام بایستی اثر تورمزا میداشت اما از آنجا که آمریکا این دلارها را برای واردات خود استفاده میکرد، اثر این تزریق پول بیپشتوانه تاکنون ناچیز بود. اما اکنون اوضاع تغییر کرده است.
«دلارهای صادراتی» آمریکا (دلارهایی که برای واردات کالا از دیگر کشورها به آمریکا مصرف میشوند) کانون اصلی رشد سریع اقتصادی کشورهای آسیایی خصوصاً چین و هند شدند.
به هر حال، از آنجا که عرضه دلار در خارج از مرزهای ایالات متحده از میزان تقاضای کشورهای آسیایی فراتر رفت، این کشورها دلارهای اضافه را به کشورهای غربی بهصورت وام و اعتبار بازگرداندند.
این مسئله، بانکهای آمریکایی و انگلیسی را قادر ساخت که به بخشهای داخلی نظیر مسکن، خودرو و دیگر مصارف عمومی کشورهای خود نقدینگی را از طریق وام، تامین کنند.
بدین ترتیب، هر سال سرانه بدهی بانکها و مؤسسات آمریکایی و انگلیسی افزایش یافت و متقابلاً هزینه بازپرداخت این بدهی نیز بیشتر شد. این مسئله اکنون به حدی رسیده که آمریکا دیگر نمیتواند با استقراضهای فوری و استفاده از دلارهای سرگردان خارجی، مشکل بدهیهای خود را مجدداً فروبخواباند.
ورشکستگی مالی
بحران کنونی اقتصاد آمریکا زمانی ایجاد شد که بدهی انباشته شده از قبل به حد غیرقابل کنترلی رسید و هزینه بازپرداخت آن نیز افزایش یافت اما در مقابل، سطح درآمد واقعی در آمریکا رشدی پیدا نکرد و حتی در بسیاری موارد، سطح واقعی درآمدها کاهش هم یافت.
در نتیجه، وامگیرندگان با توجه به کاهش سطح واقعی درآمدشان دیگر قادر به بازپرداخت وامهای خود یا پرداخت جرائم دیرکرد نبودند. متعاقباً، مؤسسات مالی که به آسانی به این عده وام دادهاند، اکنون قادر به وصول مطالبات خود نیستند.
وامگیرندگانی که قادر به بازپرداخت بدهیهای خود نیستند یکی پس از دیگری اعلام ورشکستگی میکنند.
این مسئله به نوبهخود مؤسسات مالی را مجبور میسازد برای جبران زیانهای خود برای مصادره اموال بدهکاران اقدام کنند که عدمتوفیق در این راهکار نیز موجب میشود مؤسسات مالی آمریکایی به طلبکاران خارجی خود اعلام کنند قادر به بازپرداخت مطالبات آنان نیستند.
این مشکل زمانی بدتر شد که بسیاری از مؤسسات مالی با تکیه بر وثائقی که از وامگیرندگان دریافت کرده بودند اقدام به سرمایهگذاری در بازار اوراق بهادار کردند. مشکلی که الان بروز کرده این است که با سقوط ارزش داراییهای مالی و اوراق بهادار، این مؤسسات مالی از لحاظ فنی ورشکسته شدهاند.
بنابراین بانک مرکزی آمریکا برای ممانعت از ورشکستگی حقوقی این مؤسسات اقدام به چاپ پول کرد و آن را در ا ختیار بانکها قرار داد تا همچنان به مصرفکنندگان وام بدهند تا بدین طریق از سقوط آزاد اقتصاد آمریکا جلوگیری کند، چرا که در غیراین صورت، ورشکستگی بانکهای تجاری و مصرفکنندگان دور از انتظار نبود.
سرمایهگذاران از بازار آمریکا روی میگردانند
درهمین حال، وامدهندگان بینالمللی از وخامت اوضاع اقتصادی آمریکا بسیار مضطرب شدند و با توجه به کاهش ارزش دلار و فروپاشی مؤسسات مالی، نگران سرمایهگذاریهای خود در ایالات متحده شدند.
آنها با ناامیدی بهدنبال مناطق جایگزین دیگری گشتند تا دلارهای مازاد اما تضعیفشده خود را پیش از آنکه ارزشش را بیشتر از دست بدهند، سرمایهگذاری کنند. این مؤسسات دیگر علاقه و امیدی به سرمایهگذاری در بازار آمریکا ندارند و ترجیح میدهند طلا و نفت خام و گندم و فلزات مختلف خریداری کنند.
آنها بهطور روزافزونی اقدام به خرید یورو بهعنوان یک ذخیره ارزی به جای دلار آمریکا کردهاند و این پدیده موجب کاهش روزافزون ارزش دلار در برابر یورو شده است.
وضع بدتر خواهد شد
هفته گذشته سقوط اقتصادی دلار آمریکا شتاب دوچندان گرفت. عموم شهروندان آمریکایی هنوز کاملاً به تبعات سقوط دلار آگاه نیستند.
به هر حال، یک اثر این پدیده آن است که قیمت کالاها و خدمات ضروری همچون سوخت، حملونقل، خدمات درمانی و مسکن به سرعت افزایش خواهد یافت. با توجه به آنکه بسیاری از تجار از دسترسی به تسهیلات جدید بانکی ناکام میمانند، سطح درآمدها نزول پیدا میکند.
نقدینگی اضافی تزریق شده توسط بانک مرکزی آمریکا به اقتصاد رو به افول این کشور فقط به تضعیف بیشتر ارزش دلار کمک میکند. حتی میتوان شرایط امروزی زیمبابوه را برای آینده آمریکا پیشبینی کرد.
هماکنون تورم چند هزار درصدی در زیمبابوه موجب گسترش شدید فقر و بیماری شده و مردم از گرسنگی شدید رنج میبرند.
اروپا، برنده اصلی
آمریکائیان بهزودی خواهند فهمید که دیگر در دنیا کسی تمایلی به پذیرش دلارهای آمریکایی در مبادلات بینالمللی نخواهد داشت، زیرا دلار روز به روز بیارزشتر میشود.
کشورهایی همچون چین که واحد پولشان به دلار آمریکا متکی است، بهزودی مجبور خواهند شد ذخایر ارزی خود را به یورو تبدیل کنند و بابت سرمایهگذاریهای دلاری خود زیان زیادی را متحمل شوند.
بهعلاوه، اینگونه کشورها به کانون فرار سرمایه به سمت اروپا تبدیل خواهند گشت که رشد اقتصادی اروپا را بهدنبال خواهد داشت.
بدین ترتیب، پیشبینی میشود با ایجاد یک نظام جدید مبادله جهانی براساس واحد پول یورو، اتحادیه اروپا به قدرت اقتصادی برتر جهان تبدیل خواهد شد.
همانطور که سالهاست در نوشتههایم اشاره میکنم، افول اقتصادی کشورهای آنگلوساکسون نتیجه مستقیم بیتوجهی صرف به قوانین اقتصادی و اصول اجتماعی ذکرشده در کتاب مقدس است.
اکنون آمریکا به وضعیتی رسیده که دیگر در کیف شعبدهبازی بانک مرکزی هیچ تردستی جدیدی پیدا نمیشود که مشکلات پولی ایجاد شده را حل کند.
افول اقتصادی آمریکا ناگهانی خواهد بود و پیامدهای فاجعهباری بر مردم این کشور خواهد داشت.