در این برنامه بر حفظ جایگاه دومین تولیدکننده نفت در اوپک که مستلزم حفظ فاصلة مناسب از نظر ایجاد ظرفیت تولید با سایر رقبای این جایگاه است تأکید شده است.
همچنین دستیابی به جایگاه دوم جهانی در تولید گاز طبیعی با توجه به ضرورت استفاده از مخازن مشترک و دستیابی به جایگاه اول منطقه از لحاظ ارزش تولید مواد و کالاهای پتروشیمیایی بهمنظور ایجاد بالاترین ارزش افزوده از منابع هیدروکربوری کشور و نیل به جایگاه اول فناوری نفت و گاز در منطقه از دیگر تأکیدات این برنامه است.
بیشک مشکلات جاری در این صنعت مانع مهمی در رسیدن به این اهداف است که برای رفع آنها به دوراندیشی و تلاش فراوانی نیاز است.
۴ معضل مهم مانع تحقق اهدف چشمانداز بیست ساله توسعه صنعت نفت ایران است. این ۴ معضل شامل کمبود سرمایه، یارانههای غیرهدفمند در بخش انرژی کشور، افت تولید نفت خام و فقدان یک تعریف دقیق و راهبردی از نفت و جایگاه آن در اقتصاد ایران است. در این گزارش به این معضلات بهطور اجمالی نگاهی انداخته شده است.
مشکل تأمین سرمایه در صنعت نفت ایران از ابتدای آغاز کار دولت نهم بهعنوان یک معضل با طرحی با نام صندوق سرمایهگذاری پارس جنوبی از سوی اکبرترکان، مدیرعامل وقت شرکت نفت و گاز پارس چهره خودرا نشان داد.
تأمین سرمایه همواره برای اجرای طرحهای صنعت نفت بهعنوان یک مشکل مطرح بوده است، ولی این معضل چهره جدید خود را نیز نشان داد بهطوریکه حتی عامل اصلی بحران گاز در زمستان سال ۸۶ شناخته میشود.
قطع گاز وارداتی ترکمنستان مشکل تأمین سرمایه در تولید گاز کشور را تحت الشعاع قرارداد ولی بیشک تأخیر در تأمین سرمایه برای توسعه طرحهای نفت و گاز در سال ۸۶ مشکلی بود که لاینحل باقی ماند و سال ۸۷ نیز مهمترین معضل دستاندرکاران این صنعت خواهد بود.
طرح صندوق سرمایهگذاری پارس جنوبی در برنامه غلامحسین نوذری، وزیر جدید نفت-که پس از خاتمه همکاری وزیری هامانه بهعنوان پنجمین وزیر پیشنهادی دولت نهم از مجلس رای اعتماد گرفت- به بانک صنعت نفت تغییرنام داد.
در برنامه وزیرجدید کل سرمایه مورد نیاز صنایع نفت، گاز و پتروشیمی تا افق سال ۱۴۰۳ حدود ۴۷۲ میلیارد دلار برآورد شده است.
غلامحسین نوذری راهبردها و روشهای تجهیز منابع مالی مورد نیاز صنعت نفت را نیز در بخش هایی شامل، ایجاد و گسترش مرکزیت نهادهای مالی، خدمات مالی، بازارهای پولی و بیمه، ایجاد بورس نفت خام و فرآورده، تشکیل بانک توسعة صنعت نفت، استفاده از ظرفیت اعتباری شرکتهای تابعة وزارت نفت جهت تضمین و تأمین مالی صنایع پاییندستی، توسعة مشارکت بخش خصوصی در صنایع پشتیبان و مکمل صنایع نفت و گاز و همچنین در صنایع پاییندستی نفت، گاز و پتروشیمی، افزایش همکاریهای اقتصادی با شرکتهای نفت و گاز سایر کشورها و بهخصوص کشورهای منطقه دسته بندی کرد که راهاندازی بورس نفت در اواخر سال گذشته عملی شد ولی تأسیس بانک صنعت نفت همچنان درهاله ابهام است.
هدفمند کردن یارانهها
صنعت نفت ایران براساس آخرین آمار اعلام شده در سال ۸۶ بیش از ۷۰ میلیارد دلار درآمد ارزی کسب کرد ولی با وجود این از امکان تأمین سرمایه مورد نیاز برای خاتمه برخی طرحها از جمله ضروریترین آنها که خاتمه طرح تولید گاز در 5 مرحله پارس جنوبی بود، محروم ماند.
همین امر موجب بروز بحران تأمین گاز در زمستان امسال شدو ساکنان برخی شهرهای کشور را با کمبود گاز برای تأمین گرما مواجه کرد. هرچند این مشکل سراسری نبود ولی جایگاه و اهمیت تأمین انرژی را در کشور گوشزد کرد و در عین حال راهبرد توسعه مصرف گاز در کشور را زیر سؤال برد.
گاز سوخت پاک و مفیدی است ولی توسعه آن باید با برنامهریزی مشخص و براساس رویکردهای اقتصادی عملی شود.
جایگزین شدن گاز و حذف دیگر انواع انرژی از سبد مصرف خانوارهای شهری و روستایی و ایجاد وابستگی به یک نوع سوخت سیاستی است که با اعمال قیمتهای یارانهای در بخش انرژی کشور عملی نیست.
عرضه گاز به قیمت ارزان همه انواع انرژی را در سبد مصرف خانوارها بدون وجود یک بازار رقابتی از بازار حذف میکند و مشکلات غیرقابل جبرانی را در کشور بهوجود خواهد آورد.
در برنامههای وزیر نفت این مسئله با عنوان اصلاح نظام قیمتگذاری حاملهای انرژی هیدروکربوری مطرح شده است و بر ضرورت اصلاح نظام قیمتگذاری و حرکت به سوی قیمتهای جهانی و هدفمند کردن یارانه حاملهای انرژی هیدروکربوری در جهت ساماندهی بازار انرژی، بهینهسازی انرژی، تحقق عدالت اجتماعی و افزایش کارآیی اقتصادی بخش انرژی با همکاری سایر نهادهای حاکمیتی تأکید شده است.
رشد بیرویه مصرف انرژی در ایران که ناشی از پرداخت غیرهدفمند یارانه است و میزان آن تا ۴۰ میلیارد دلار برآورد میشود بسیاری از سیاستهای جاری در این بخش را در معرض خطر قرارداده است.
در سال ۸۶ با بروز بحران تأمین گاز تاحدی زمینه برای اصلاح اساسی قیمت و هدفمند کردن یارانهها فراهم شد ولی اینکه در سال ۸۷ تا چه میزان به این سو حرکت عملی صورت گیرد باید منتظر شد و دید که چه سیاستی در پیش گرفته میشود.
حفظ توان تولید نفت خام
غلامحسین نوذری در برنامه خود رساندن ظرفیت تولید نفت خام از ۴.۲ میلیون بشکه در روز در سال ۱۳۸۶ به ۴.۵ میلیون بشکه در روز در سال ۱۳۸۸ را ضمن جبران افت تولید و شروع طرحهای بزرگ صنعت نفت اعلام کرده است.
وی کاهش طبیعی توان تولید مخازن نفتی را در این مدت سالانه حدود ۳۵۰ هزار بشکه در روز محاسبه کرده است و از برنامهریزی برای افزایش کلی ظرفیت تولید نفت خام تا یک میلیون بشکه در روز خبرداده است.
نوذری برنامهریزی برای افزایش تولید را از طریق افزایش ضریب بازیافت از میدانهای نفتی از طریق تولید ثانویه و اجرای برنامههای تزریق گاز به چاههای نفت و همچنین تولید با استفاده از فناوریهای جدید و تسریع در تولید از میادین مشترک نفتی اعلام کردهاست.
هرچند در مورد فرسایش تولید نفت ایران آمارهای مختلفی مطرح شده و برخی آن را تا سالانه ۴۰۰ هزار بشکه در روز پیشبینی کردهاند ولی مسئله اصلی در افزایش تولید نفت خام اختلاف آمارها نیست بلکه تأمین سرمایه و کسب فناوریهای لازم است.
در حال حاضر علاوه براینکه رشد مصرف داخلی توان تولید نفت خام کشور را در معرض خطر قرارداده است ولی ۸۰ درصد نفت کشور از میدانهای نفتی تأمین میشود که نیمه دوم عمر خود را میگذرانند و همه برای افزایش ضریب بازیافت نیازمند سرمایهگذاریهای بزرگی است که بیشک برای جذب فناوری لازم باید این سرمایهها از خارج تأمین شود.
با وجود آمارهای که از توان تولید نفت کشور از سوی وزیر نفت اعلام شده است ولی سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک، در آخرین آمار ماهانه خود، تولید نفت ایران را در فوریه سال ۲۰۰۸ تنها ۳ میلیون و ۸۶۶ هزار بشکه در روز اعلام کرده است.
برهمین اساس میانگین تولید روزانه نفت ایران در سال ۲۰۰۷ حدود ۶۴ هزار بشکه کمتر از سال ۲۰۰۴ میلادی بوده است.
بی شک این آمار دقیق نیست ولی بر ضرورت توسعه و تسریع در سرمایهگذاری در افزایش تولید نفت خام کشور بهویژه برنامهریزی برای کنترل مصرف داخلی تأکید میکند.
صد سالگی نفت در ایران
نگاهی به رویدادهای مهم صنعت نفت بدون توجه به یک رویداد تاریخی نمیتواند معنا داشته باشد و آن صدمین سال کشف نفت در ایران است.
خردادماه امسال سالگرد صدمین سال اکتشاف نفت در مسجد سلیمان است؛ مادهای که در این مدت شئون مختلف زندگی ایرانیان را دگرگون کرد و از اقتصاد تا سیاست و فرهنگ را به نوعی تحتتأثیر خود قرار داد. در حالیکه تصور سرنوشت ایران امروز بدون وجود نفت دشوار است اما این ماده بهعنوان اصلیترین تأمینکننده نیاز مادی اتباع کشور هیچگاه از جایگاه مهمی برخوردار نبوده است.
در میان همه ابنای بشر براساس بررسیهای تاریخی و باستانی منابع و عواملی که در زندگی مادی مردم به نحوی تأثیر داشته و به شکلی نیاز آنان را تأمین کرده در میان اقوام و گروههای اجتماعی به جایگاهی مهم در فرهنگ آنان رسیده و روزی را به گرامیداشت و بزرگداشت آن پدیده یا ماده میپرداختند و یا آیینی برای قدردانی از این ماده وجود داشته و دارد.
ولی در ایران با وجود نقش و جایگاه مهمی که نفت در زندگی ما داشته و دارد، از اقتصاد گرفته تا سیاست و یا فرهنگ ، از توجه و اهمیت کافی و مساوی با نقشی که در زندگی ما دارد، برخوردار نیست.
نفت در ایران هیچگاه بهعنوان یک پدیده اقتصادی انگاشته نشده و در جایگاه واقعی و طبیعی خود قرار نگرفته است.
فوران نفت از نخستین چاه حفاری شده در مسجد سلیمان و فوران پیاپی نفت از چاههای دیگری که در گوشه و کنار جنوب کشور به بهرهبرداری رسیدند پیامدهای عمیق اقتصاد ی داشت که بر دیگر ابعاد زندگی اتباع کشور تأثیر داشت و آثار رفتاری و تربیتی نیز بر زندگی مردم گذاشت.
با وجود همه آثار اما جایگاه این ماده در اقتصاد ایران هنوز مشخص نیست. هنوز هیچ تعریف مشخص و جامعی که نحوه بهرهبرداری از این ذخایر خدادادی را در اقتصاد ایران مشخصکند ارائه نشده است.
جا دارد فرارسیدن صدمین سال کشف نفت در کشورمان بهانهای شود تا جایگاه این ماده در اقتصاد کشور نیز تعریف شود و برای آن برنامه راهبردی و درازمدتی ارائه شود.