در این نمایشگاه که پیکاسو و روبن – مدرنیسم در برابر باروک نام گذاری شده بیش از 60 اثر دیدنی از این دو هنرمند در معرض نمایش عموم قرار داده می شود.
این آثار شامل 40 اثر لیتوگرافی متعلق به پیکاسو و 20 اثر گرافیک چاپی به همراه 7 تابلوی نقاشی متعلق به پاول روبن است که توسط خود او و برخی از شاگردان و همکارانش در کارگاه شکل گرفته است.
این نمایشگاه قصد دارد با رو در رو قرار دادن شاهکارهای خلق شده از سوی این دو پدیده نقاشی و طراحی جهان تشابهاتی را میان این آثار کشف کند.
به گفته کارشناسان علاوه بر گزینش هوشمندانه آثار به نمایش در آمده در این نمایشگاه، شیوه چینش تابلوها در رویارویی با یکدیگر به گونه ای است که هم ویژگیهای کلاسیک آثار گرافیک چاپی و هم تابلوهای نقاشی را در مواجهه با یکدیگر برای بیننده آشکار می سازد.
به گفته دکتر مولر، مدیر موزه ،هیچگونه دلایل عینی برای نمایش این آثار در کنار یکدیگر و در حقیقت اختصاص یک نمایشگاه بهطور مشترک به آثار دو هنرمند وجود ندارد.
فاصله زمانی میان این دو هنرمند بیش از 300 سال است و هیچگونه مدرک قابل استنادی مبنی بر الگوبرداری هنرمند جوانتر- پابلو پیکاسو- از آثار هنرمند بزرگتر – پاول روبن- وجود ندارد بهطوریکه به گفته بتینا دورن یکی از اعضای هیات مدیره موزه مونستر، هیچگونه اطلاعات مکتوبی حتی از سوی خود پیکاسو مبنی بر اقتباس از آثار روبن تا کنون دیده نشده است.
ضمن آنکه پیکاسو در موارد بسیاری نسبت به روبن، این هنرمند سبک باروک موضعی انتقاد آمیز داشته است. با تمامی این اوصاف تحقیقات انجام گرفته از سوی محققان و کارشناسان هنری گویای تشابهات موضوعی بسیاری میان آثار این دو هنرمند است.
آثار پیکاسو به عقیده هنرشناسان با درونمایه ای غنی در حقیقت انعکاس ایده های موتیف وار، سبک گونه و موضوعی این هنرمند است که از طریق نوعی دگرگونی خلاقانه در قالب زبان مصور ویژه ای به پدیده کاملا نویی مبدل شده است.
به گفته مارکوس مولر، پیکاسو از همان آغاز سالهای فعالیت هنری اش همواره در جستوجوی ستیزی خلاقانه با استادان بزرگ تاریخ هنر بوده بهطوریکه تمایل عمیق وی به این مسئله زمینه ورود او را به میدان رقابت بزرگ هنری فراهم ساخته است.
دکتر مولر که از پیکاسو بهعنوان یک سنت گرای مدرنیست یاد میکند همواره بر این موضوع تاکید دارد که آثار به نمایش در آمده روند شکل گیری شاهکارهای پیکاسو را در چارچوب یک سنت نقاشی و نه در خلأ آشکار می سازد.
این در حالی است که به گفته محققان گزینش و نحوه چینش آثار به نمایش در آمده در این نمایشگاه که غالبا آثار خلق شده بر روی کاغذ این هنرمندان را دربرمیگیرد برهمخوانی موضوعی آثار این دو هنرمند تاکید میکند، ضمن آنکه بر اقتباس محتوایی و موتیف وار پیکاسو از روبن و بهطور کلی از مجموع موتیفهای به کار رفته در آثار هنری قرن هفدهم صحه میگذارد.
این تشابهات که غالبا در بر گیرنده موضوعاتی از حوزه افسانه و اسطوره، پرتره،تصاویری از مادر و فرزند و همچنین موضوعات دینی از انجیل است به طرز غافلگیر کنندهای نه تنها در حالات آثار که در پس زمینه آنها نیز چشمگیر است به گونه ای که بازدید کننده این آثار گاهی در ذهن خویش با این پرسش روبهرو می شود که قرن هفدهم به تجربه شخصی نزدیکتر است یا قرن بیستم؟
از مشترکات میان این دو هنرمند می توان به تصویر برگردان های بیشماری که این دو از خود بر جای گذاردهاند اشاره کرد.
اما بیشترین تشابهات در این میان در آثاری به چشم می خورد که محوریت موضوعی آنها نبرد و جنگ است؛ از جمله اثر لیتوگرافی شده نبرد کنتائو اثر پیکاسو و نبرد شیرزنان اثر روبن که بر روی مس حکاکی شده است به وضوح نشانگر خصوصیات ترکیبی در هر دو اثر است.
علاوه بر آن کارشناسان تشابهاتی را نیز در تابلوی گرنیکا اثر پیکاسو و تابلوی پیامدهای جنگ که از آن بهعنوان نماد روبن یاد می شود یافتهاند.
در میان پرتره های خلق شده از سوی این دو هنرمند نیز تشابهات و همخوانی های بسیاری وجود دارد که بهترین نمونه در این رابطه پرتره نیمه کاره کشیده شده از زنان نشسته و پرتره های نقاشی شده از نیمرخ افراد است.
در حقیقت نمایشگاه مونستر با کنار هم قرار دادن آثار این دو هنرمند که نامشان هم سنگ و همتراز با دوره مدرنیسم و باروک است زمینه رویارویی این دو دوره را در قالب مقایسه این آثار فراهم می کند.
بر این اساس مجموع این آثار حاکی از آن است که پیکاسو روبن را می شناخته و موتیفهای او را بهعنوان الگویی موضوعی در خلق آثارش به کار میگرفته است، بهطوریکه در جای جای این نمایشگاه تمایل این دو هنرمند صاحب نام به گزینش موتیف های مشترک در خلق آثارشان به خوبی قابل تشخیص است.
از دیگر سو در حالیکه استادان پیشین همواره برای پیکاسو در حکم منبع الهامی مؤثر در خلق آثارش به شمار می رفتهاند هنرمند معاصر وی هنری ماتیس که چندی دیگر نمایشگاه مونستر میزبان آثاری از وی خواهد بود بر این باور است که یک هنرمند می بایست تمامی تصورات پیشین خویش را به فراموشی سپرده و همواره از صفر آغاز کند.
هرچند این مسئله را نیز نمی توان از نظر دور داشت که روبن و شاگردانش در خلق آثار از روی مدل به گونه ای متفاوت از پیکاسو عمل کرده اند؛ بر این اساس در حالیکه طریقه روبن در خلق آثار عمیقا بر شیوه متداول آن زمان مبنی بر نقاشی مو به مو و دقیق از واقعیت استوار بوده پیکاسو با اندیشه ای آبستره به ترسیم خطوطی اندک در آثار گرافیکی اش بسنده می کرد.
این سبک را میتوان بیش از همه از تابلوی زنی در صندلی راحتی اثر پیکاسو دریافت که در آن وی به بازی با سطوح تاریک و روشن پرداخته و خطوط چهره را تنها با حرکت ناچیز قلم به تصویر کشیده است.
در حالیکه در پرتره خلق شده توسط روبن با همان موضوع که به سال 1615 باز می گردد مدل نقاشی با چنان دقت و ظرافتی ترسیم شده که گویی عکاسی شده باشد.
گفتنی است بخشی از آثار به نمایش در آمده در موزه مونستر متعلق به موجودی خود موزه و بخشی دیگر (آثار روبن) متعلق به موزه زیگرلند در شهر زیگن است که به عاریت به این نمایشگاه آورده شده است.
برپایی این نمایشگاه در حقیقت گامی دیگر در جهت مشارکت های چند جانبه میان موزه پابلو پیکاسو در مونستر و موزه زیگرلند در زیگن(زادگاه روبن) به شمار می رود.
اما نکته قابل توجه در این میان شاید این باشد که نمایشگاه حاضر در حقیقت فراخوانی انسانی به اندیشیدن پیرامون مشترکات و تشابهات شخصیتی میان این دو هنرمند است که طی قرن های متمادی از پس تصاویر زیبا و دراماتیک ظهور کرده است.
به گفته مدیر موزه مونستر این موزه بلافاصله پس از نمایشگاه پیکاسو و روبن که تا 4 مه 2008 (اواسط اردیبهشت ماه) ادامه خواهد داشت میزبان 5 نمایشگاه دیگر خواهد بود. از جمله نمایشگاهی از آثار عکاس فرانسوی هنری برسون که به مناسبت صدمین سال تولد وی بر پا خواهد شد.
derwesten.de -مارس 2008