اما نمیتوان جایگاه والدین و ضرورت مشارکت آنها در آموزش و پرورش و موفقیت کودکان را نیز نادیده گرفت؛ نقشی حیاتی و تاثیرگذار که بیشک بدون مشارکت والدین بخشی از اهداف آموزشی و پرورشی ناکام مانده و کودکان نیمی از آموزشهای لازم را دریافت نمیکنند.
پژوهشگران دپارتمان آموزش و علوم تربیتی دانشگاه میشیگان و دپارتمان آموزش و علوم تربیتی دانشگاه جان هاپکینز، مواردی را به عنوان نکات کلیدی برای برقراری ارتباط بیشتر و بهتر والدین و اولیای مدرسه و والدین و کودکان ارائه کردهاند که با آنها آشنا میشویم.
پژوهشها نشان میدهد دانشآموزان 70درصد از زمان مفید خود را خارج از منزل و عمدتاً در مدرسه و یا مراکز آموزشی- تفریحی میگذرانند که این رقم خود به تنهایی گویای اهمیت برنامهریزی درست برای آموزش و پرورش دانشآموزان است.
یکی از نکاتی که بسیاری از پژوهشگران علومتربیتی بر آن اتفاق نظر دارند، آموزش بر مبنای برنامهریزی صحیح و از سن پایین است. از طرفی بخش عمدهای از آموزش نیز در منزل به اجرا درمیآید؛ به عبارتی والدین خواسته یا ناخواسته تکمیل کننده و یا مختل کننده آموزشهای ارائه شده در مدرسه هستند، بنابراین والدین نیز به همان اندازه و یا شاید در مواردی بیشتر از اولیاء مدرسه در آموزش و پرورش کودکان دخیل هستند و این یکی از دلایل و لزوم تسلط والدین بر مسائل درسی و لزوم ارتباط مستمر آنها با مدرسه فرزندشان است.
حضور والدین
قریب به اتفاق پژوهشگران بر این باورند که والدین نقش مهمی در روند فراگیری و آموزش و پرورش دانشآموزان داشته و ارتباط آنها با اولیاء مدرسه یکی از واجبات امر آموزش است، بنابراین معتقدند که
1 - عدم حضور والدین و ارتباط مستمر آنها با اولیاء مدرسه یکی از بزرگترین معضلات آموزشی و موثرترین عامل جهت ایجاد اختلال در روند آموزش است.
2 - پژوهشها نشان میدهد ارتباط مستمر اولیاء دانشآموزان با اولیاء مدرسه اثرات مثبتی به این شرح به دنبال دارد:
* افزایش موفقیت تحصیلی دانشآموزان با کسب نمرات بالا، موفقیت در آزمونهای مختلف به ویژه آزمونهای سنجش هوش و استعداد تحصیلی و در نهایت رشد و بالندگی شخصیتی دانشآموز.
* علاقه به درس و مدرسه و توجه دقیق به مسائل آموزشی- تربیتی از سوی دانشآموز.
* افزایش چشمگیر انگیزه دانشآموز برای فراگیری مباحث درسی و به دنبال آن کاهش خطر ترک تحصیل دانشآموز.
* کاهش چشمگیر امکان روی آوردن دانشآموز به مواد مخدر، سیگار، قرصهای روانگردان و... در سن بلوغ و پس از آن.
* تعادل رفتار کودک و جلوگیری از بروز رفتارهای نابهنجار به ویژه بیشفعالی در کودکان.
3 - تحصیلات بالای والدین موفقیت کودک را تا دو برابر افزایش میدهد: که اگر تحصیلات بالای والدین با ارتقاء سطح اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همراه شود (که معمولاً نیز این طور هست) احتمال موفقیت کودک تا ده برابر افزایش مییابد.
4 - به هر میزان والدین روی مسئله آموزش و پرورش فرزندشان حساسیت بیشتری داشته باشند - حساسیت به جا و منطقی- به همان میزان فرزند موفقتری خواهند داشت.
5 - ارتباط والدین با اولیاء مدرسه باید ارتباط مستمر و دوستانه باشد. این ارتباط باید در همه سطوح شامل تصمیمگیری در مسائل آموزشی- پرورشی، مشارکتهای اقتصادی، فرهنگی و... جلوهگر شود. به عبارتی ارتباط اولیا با مدرسه باید در حدی باشد که کودک واقعاً مدرسه را خانه دوم خود دانسته و در مدرسه احساس اطمینان و آرامش کند.
6 - توقع و انتظار والدین باید به طور صحیح، کامل و واضح با کودک در میان گذاشته شود تا کودک بر همان اساس، حرکت کند.
7 - والدین دانشآموزان موفق همواره برنامهریزی دقیقی دارند، برنامهای که روی اجرای آن نیز تاکید دارند. اما والدین کودکان ناموفق یا برنامهریزی صحیحی ندارند و یا این که اصراری بر اجرای برنامهها نداشته و خود نیز دچار سهلانگاری هستند. بنابراین برای موفقیت تحصیلی دانشآموزان باید اولاً با برنامهریزی صحیح، هدفها را مشخص کرد و ثانیاً روی اجرای دقیق و کامل برنامهها تاکید کرد.
باورهای والدین، موفقیت فرزند
سه عامل به عنوان مهمترین عوامل جهت موفقیت تحصیلی دانشآموزان مطرح است که از این عوامل با نام «باورهای والدین» یا «اهداف والدین» یاد میکنند:
* باور والدین و مشخص کردن نکات مهم و با اهمیت در زندگی و انتقال این باورها و اعتقادات به کودک، با شیوهای صحیح و منطقی، کودک را در جهتگیریها و رفتارهایش یاری میهد.
به طور مثال اگر تحصیل، موفقیت تحصیلی و تحصیلات بالای فرزند برای والدین از اهمیت ویژهای برخوردار است، باید این باور به شیوهای درست و منطقی برای کودک شرح داده شود تا کودک بفهمد که برای والدین او، موفقیت تحصیلی جایگاه ویژهای دارد، تا بر همین اساس گام بردارد.
* عقیده و باور والدین درباره هر موضوعی باید ابتدا در رفتار خود آنها جلوهگر شود. والدینی که از دروغگویی بیزارند و دوست ندارند فرزندشان این خصلت زشت را بیاموزد، باید این باور را به طور عملی نشان بدهند.
* اگر والدین عقیده دارند که ارتباط و حضور مستمر آنها در مدرسه فرزندشان باعث موفقیت تحصیلی او میشود، باید این عقیده را اجرا کنند. به این معنی که با برقراری ارتباط موثر و مناسب با اولیاء مدرسه فرزندشان باعث فراهم کردن زمینه مناسب برای موفقیت فرزندشان شوند.
بنابراین باورهای والدین و انتقال این باورها با شیوهای درست و منطقی به فرزند، او را در جهتگیریها و یافتن مسیر صحیح یاری میکند.
شیوه حضور و مداخله والدین
پژوهشگران بر این باورند که عمدهترین دلمشغولی والدین ناتوانی آنها در انتخاب بهترین شیوه حمایت از فرزندان به ویژه در زمینه آموزش و پرورش است. از این رو شاید توجه به این نکات راهنمای مناسبی برای جهتگیری بهتر و موثرتر والدین باشد:
* حمایت از فرزند باید در جهت تعلیم وتربیت صحیح او باشد. این حمایت میتواند به شیوههای مختلف و در هر زمان متناسب با خواست منطقی کودکان ارائه شود.
* همگام شدن با مدرسه، به این معنی که به جای تکروی و بیتوجهی به آموزشهای مدرسه باید با آموزشها همگام شد. اگر به عقیده اولیاء مدرسه باور ندارید به جای تکروی و سرپیچی، به مدرسه فرزندتان مراجعه کنید و با مشورت مشکل را حل کنید. لجبازی و طفره رفتن، تنها به فرزند شما لطمه وارد میکند.
* کودکانی که در منزل از حمایتهای فرهنگی چون مطالعه کتاب، رفتن به سینما، تماشای فیلمهای مناسب سن و روحیه خود، تفریح، ورزش و سرگرمی مناسب و... برخوردار میشوند، بیش از همسالان خود که چنین حمایتی ندارند، انگیزه ادامه تحصیل داشته و با اشتیاق بیشتری درس میخوانند.
* مشارکت والدین باید همسو و هم جهت با آموزشهای مدرسه انجام شده و در حقیقت مکمل آموزشهای مدرسه باشد.
* صرف هزینه به هر شکل باید توجیهی منطقی داشته باشد. اگر توجیهی برای صرف هزینهای پیدا نکردید، بدانید که اشتباه کردهاید!
برنامهریزی، راهی برای رسیدن به هدف
والدینی که دوست دارند فرزندشان به شرایط ایدهآل و آرمانی که در ذهن دارند، دست یابند باید آموزشهایی را به صورت عملی و به این شرح به مرحله اجرا بگذارند:
* هر روز برنامهریزی کنید، زمان خواب و استراحت، صرف وعدههای غذایی، انجام تکالیف مدرسه، مطالعه آزاد، ورزش و تفریح، کمک کردن به والدین در امور منزل و... باید به درستی مشخص شده و همه برنامهها طبق برنامهریزی از قبل تعیین شده به اجرا درآید.
* کنترل دقیق اما نامحسوس برنامههای کودک به ویژه برنامههای فوقبرنامه و برنامههایی که در اوقات فراغت کودک انجام شود. تماشای تلویزیون، پرداختن به برنامههای غیردرسی و... باید براساس برنامهریزی صحیح و با محدودیت زمانی مشخصی اجرا شود.
* وضعیت تحصیلی دانشآموز، وضعیت انضباطی و رفتاری او باید به طور مرتب کنترل شود. مراجعه به مدرسه، بدون اطلاع کودک و گفتوگوی دوستانه با اولیاء مدرسه بهترین شیوه کنترل نامحسوس شرایط کودک است.
* با وجود انتظار و توقع بالای اکثر والدین از فرزند، باید اندکی واقعبین بود. والدین باید به خوبی نقاط ضعف و قوت فرزندشان را بشناسند تا بر همان اساس برنامهریزی کنند، برنامهریزی باید در جهت رفع نقاط ضعف و قوت بخشیدن به نقاط قوت فرزند باشد.
* تشویق، مهمترین عامل جهت پیشرفت و موفقیت تحصیلی کودکان است. موفقیتهای فرزندتان را بزرگ جلوه داده و از آن استقبال کنید. به او نشان بدهید که از موفقیت او خوشحال هستید و دوست دارید همواره به همین ترتیب فعالیت کند.
* عادت مطالعه، خواندن و نوشتن، گفتوگو و تبادلنظر دوستانه و... را در خانواده باب کنید. با گوش کردن به صحبتهای فرزندتان، با مطالعه کتاب و... عادتهای خوب را عملاً به او بیاموزید.
خواستههای کودکان
هر چند کودکان معمولاً نیازهای خود به ویژه نیازهای مرتبط با مسائل درسی را کمتر به زبان میآورند، اما مانند هر انسانی خواستهها و نیازهایی دارند که دوست دارند والدین به آنها اهمیت بدهند.
* اغلب دانشآموزان در هر مقطع تحصیلی که باشند، دوست دارند والدین آنها از وضعیت تحصیلیشان آگاه شوند و با اولیاء مدرسه ارتباط مناسبی داشته باشند. این ارتباط به آنها اطمینانی خاص میبخشد.
* ارتباط منظم و دوستانه والدین با اولیاء مدرسه، اطمینان خاطری دلنشین به دانشآموز میدهد و باعث میشود تا او خانه و مدرسه را جدا از هم و در مواردی مقابل هم نبیند.
* ارتباط والدین با اولیاء مدرسه باعث شناسایی بهتر نقاط قوت و ضعف دانشآموز شده و بر همین اساس یاری رساندن به او معنای بهتری پیدا میکند.
* حضور والدین در جلسات اولیا و مربیان کودک اطمینان میدهد که والدین به وضعیت تحصیلی او و در نهایت موفقیت تحصیلی او و یا از همه مهمتر خود او اهمیت میدهند و مانند دیگر کودکان برای والدینشان مهم هستند.
- فرزندان انتظار دارند تا والدین با ارتقاء سطح معلومات و آگاهیهایشان، نیازها، مشکلات و انتظارات آنها را پاسخ دهند تا آنها نیز به راحتی بتوانند راه درست را بیابند.
شش نکته کلیدی
پروفسور جویس استین از دانشگاه جان هاپکینز به شش نکته به عنوان نکات مهم در برقراری ارتباط بین والدین و فرزندان و آموزش عملی نظم و انضباط در کار و درس اشاره کرده و میگوید: «عوامل بسیاری در برقراری ارتباط مناسب بین فرزندان و والدین، والدین و اولیاء مدرسه و به طور کلی هماهنگی و ارتباط بین افراد خانه و خانه و مدرسه دخیل هستند که دلیل اصلی برقراری این ارتباط مناسب بین افراد خانواده و خانواده و اولیاء مدرسه، آموزش و پرورش صحیح کودکان و در نهایت موفقیت تحصیلی آنها است.
الف) تربیت فرزند: والدین و دیگر افراد مرتبط با کودکان چه در منزل و چه در مدرسه باید جهتگیری خود را به سمت آموزش و پرورش صحیح کودک متمرکز کنند. بنابراین:
* والدین باید با مطالعه کتاب، حضور در کلاسهای آموزشی، مشورت با والدین موفق و... به بهترین شیوه آموزش و پرورش کودک مسلط شوند. اگرچه والدین تحصیلکرده روی فراگیری مهارت «تربیت صحیح فرزند» تاکید دارند، اما لازم است تا والدین کمسواد و بیسواد نیز این مهارت را آموخته و به آن مسلط شوند.
* برنامهریزی خانواده باید در جهت تربیت صحیح فرزند، حفظ سلامت روحی و جسمی او و به طور کلی حمایت صحیح و همه جانبه از کودک متمرکز شود.
* خانواده باید همپای تغییر و تحولات ایجاد شده برای کودک حرکت کند. حضور در مقطع پیشدبستانی، دبستان، راهنمایی و حتی متوسطه و دانشگاه، تحولاتی است که فرزند باید با حمایت والدین این تحولات را پذیرفته و با آنها برخورد کند.
ب) گفتوگو و برقراری ارتباط: والدین موظف هستند تا ارتباطی مناسب بین تکتک افراد خانواده و خانواده و مدرسه برقرار کنند که این هماهنگی و ارتباط بیتردید اثرات مثبتی بر وضعیت رفتاری- تحصیلی فرزند خواهد داشت، بنابراین:
* همواره در جلسههای اولیا و مربیان حضور پیدا کنید.
* نیازهای فرزندتان را یادداشت کنید و هنگام حضور در جلسهها با مدیر، آموزگار یا مشاور در میان بگذارید.
* براساس یک جدول زمانی مشخص به مدرسه فرزندتان مراجعه کنید و از وضعیت تحصیلی فرزندتان مطلع شوید. این ملاقاتها باید جدا از دعوت مدرسه برای جلسه اولیا و مربیان صورت بگیرد.
ج) تعهد و متعهد بودن: تعهد والدین در قبال فرزندشان تعهدی است که تنها محدود به صرف هزینه برای او نمیشود. این تعهد باید با حضور موثر و مستمر والدین در عرصههای مختلف زندگی فرزند به ویژه زندگی اجتماعی و تحصیلی او مشاهده شود.
- به هر نحو ممکن در فعالیتها و برنامههای مدرسه فرزندتان مشارکت کنید.
- در صورت موافقت اولیاء مدرسه در برنامههای فوقبرنامه مشارکت کنید، حتی اگر در حد همفکری و برنامهریزی باشد.
- به تعهد خود به عنوان والدین فرزندتان پایبند باشید و هیچگاه به بهانه کار و گرفتاری از مسئولیت پدر و مادر بودن شانه خالی نکنید. رفتار متعهدانه شما درسی عملی برای فرزند شما است.
د) تکمیل آموزشها در منزل: والدین باید بتوانند فرزندشان را در انجام تکالیف مدرسه کمک کنند؛ حتی اگر خود نیز نمیتوانند از افراد دیگر کمک بگیرند. کسب اطلاعات کامل درباره مباحث درسی، سیاستگذاریهای آموزگار و اولیاء مدرسه در آموزش و پرورش و... گامی موثر جهت تکمیل آموختههای مدرسه است.
- سیاستگذاری والدین باید در جهت آموزش و پرورش بیشتر و بهتر فرزند و موفقیت بیشتر و بهتر او جهتگیری شود.
ه) تصمیمگیری: والدین موفق همواره درباره وضعیت تحصیلی و دیگر مسائل مرتبط با فرزندشان به درستی اندیشیده و به درستی تصمیمگیری میکنند. این والدین به والدین پیشگام یا رهبر معروف هستند.
- اگرچه نباید تصمیمگیری والدین جنبه تحمیل و زور و اجبار به خود بگیرد، اما باید به عنوان کلیدی برای حل مشکلات فرزند مطرح باشد.
- تصمیمگیریها باید در جهت بهتر شدن شرایط آموزشی و پرورشی فرزند جهتگیری شود.
- قاطعیت در تصمیمگیری نکته مهمی است که باید والدین به آن توجه کنند.
و) همکاری و مشارکت: شناسایی نیازها و امکانات آموزشی مدرسه فرزندمان میتواند ما را برای مشارکت و حضور بیشتر یاری دهد.
- آگاهی از وضعیت مدرسه فرزندمان چه از جهت نیازهای آموزشی و چه از جهت نیازهای دیگر چون بهداشت مدرسه، برنامههای فوقبرنامه و... برای والدین ضروری است.
- اولیاء مدرسه باید از وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تکتک دانشآموزان آگاه باشند تا مشارکت شکل مناسبتری به خود بگیرد.
- مشارکت والدین در امور مرتبط با فرزندشان باید همواره به صورت پشتیبانی بجا و منطقی جلوهگر شود.
و در پایان: کودکان برای رشد و بالندگی و موفقیت تحصیلی و اجتماعی خود نیازمند مشارکت واقعی والدین و اولیاء مدرسه هستند که بیتردید عدم حضور یکی، امکان پرواز را از کودکان سلب کرده و یا پروازی ناموفق خواهند داشت... موفق باشید.
* این مقاله با بهرهگیری از مطالب پایگاه اطلاعرسانی دپارتمان آموزش و علوم تربیتی دانشگاه میشیگان تهیه شده است.