فرزندان به سهولت به میزان صداقت شما پی میبرند و میزان اعتماد خود را به شما، بر حسب آن تنظیم میکنند. نوجوانان به خوبی متوجه رفتارهای صادقانه یا رفتارهای ریاکارانه بزرگترها هستند و با کمال خلوص در جای خودش به آنها تذکر میدهند. اعمال ما، چه بخواهیم و چه نخواهیم، زیرنظر فرزندان ماست و از سوی آنان مورد ارزیابی قرار میگیرد.
جوهره جلب اعتماد، صادق بودن و صداقت داشتن است. رعایت این اصل، مایه استحکام روابط افراد با یکدیگر میشود. هرگز به نوجوانان وعده یا قولی ندهید که نتوانید آن را عملی کنید، چون در صورت عدم وفای به عهد یا قول خود، این موضوع را با شما در میان میگذارند و آن را به عنوان عدم صداقت شما تعبیرمی کنند.
پس بیایید میان آنچه میگویید و آنچه عمل میکنید و آنچه واقعا هستید، هماهنگی ایجاد کنید. گاهی اوقات نوجوان میزان صداقت پدر یا مادر خود را امتحان میکند. برای مثال، نوجوان پاسخ سؤالی را میداند و صرفا برای آنکه ببیند پدر یا مادر تا چه میزان با او صادق هستند، آن سؤال را میپرسد.
در این وضعیت اگر در امتحان صداقت موفق شوند، میتوانند اعتماد نوجوانشان را به خود جلب کنند. از اینرو باید گفت که جوهره یک رابطه سالم و انسانی، جلب اعتماد و زمینه اساسی جلب اعتماد، رعایت اصل صداقت در گفتار و رفتار است.
برخی از والدین با فرزندانشان بسیار خشک، رسمی و قاطع یا برعکس بسیار مهربان و نرم رفتار میکنند؛ در حالی که معدودی از والدین به موقع مهربان و به موقع قاطع هستند. هرگز قاطع و جدی بودن را با عصبانیت، خشونت و سختگیری یکی ندانید. قاطع و جدی بودنتان به رفتار و شیوه برخورد شما و اصولگرایی در امر تعلیم و تربیت و رعایت هنجارها و ارزشها در زندگی فردی و خانوادگی مربوط میشود. بدیهی است که خشونت و عصبانیت، شما را از هدفهایتان دور میسازد.
آهنگ صدا و حالت چهره شما نشان دهنده تمایل و تأکید شما بر قاطع بودن و در عین حال دلسوزی و مهربان بودن است و همزمان، پیگیری شما با عمل و رفتار مناسب، جدی بودن شما را نشان میدهد.
منظور این است که همواره میان شما و فرزندتان باید اصول و ضوابطی حاکم و رعایت شود و طبق آیات شریفه قرآن، بیان لیّن را باید با زبان قاطع و صریح و به نیکوترین وجه و قابل فهمترین روش به کار برد. زمانی که توصیه میشود با فرزند یا فرزندان خود دوست شوید، این توصیه به این معنا نیست که با آنها جدی نباشید و اجازه دهید آنها هر کاری خواستند بکنند و هر جایی خواستند بروند و از دوستی شما سوءاستفاده کنند.
نوجوان باید بداند که هیچکس از آزادی بیقید و شرط برخوردار نیست و او ملزم است ضوابط و اصول وضع شده در خانواده، مدرسه و جامعه را رعایت کند. در غیر این صورت نوجوان منع میشود و پدر و مادرو در نهایت جامعه با او برخورد جدی میکند.
راهنمای دوست داشتن
شما به فرزند نوجوانتان چگونه نشان میدهید که او را دوست دارید؟ زیرا اساس یک رابطه سالم و درست میان شما و فرزندانتان، محبت کردن، دوست داشتن و مبادله مهر و عطوفت است.
یک نگاه محبتآمیز یا یک نوازش مهربانانه معجزه میکند و رفتار نوجوان را به سوی خلاقیت و خیر و نیکی تغییر جهت میدهد. بیشک توجه کردن و محبت کردن یک نیاز روانی و یک تقویتکننده مثبت است. اما باید آگاه باشید که کجا، کی، به چه میزان و چگونه از این تقویتکننده استفاده میکنید.
بدیهی است روش و میزان محبت کردن مانند استفاده از دارو برای درمان بیماریهای جسمانی، باید با سن و دیگر ویژگیهای فرد تناسب داشته باشد. همانطور که نمیتوان برای همه افراد یک نسخه واحد پیچید، به همه افراد نیز نمیتوان به یک میزان و به یک طریق واحد محبت کرد.
بدون شک اگر کودک یا نوجوان در دوران رشد به قدر کافی دوست داشته شود، یاد میگیردکه خود و دیگران را دوست بدارد. محبت کردن باید بدون قید و شرط باشد تا موجب رشد کودک شود و در او امنیت روانی ایجاد کند. به نواجوان اطمینان بدهید که وجود او را با تمام ویژگیهایش دوست دارید، چه نمره20 بیاورد، چه نیاورد، چه دیپلم بگیرد، چه نگیرد.
البته شایان ذکر است که مانند هر امر دیگری نباید در محبت ورزیدن به دامن افراط و تفریط افتاد یا محبتکردن و دوست داشتن فرزند به معنای تسلیمشدن به خوابهای غیرمنطقی نوجوان تعبیر شده و در نتیجه موجب «فرزند سالاری» شود.
شهامت ابراز عقیده
از سوی دیگر بسیاری از مشکلات خانوادههایی که فرزند نوجوان دارند، نتیجه عدم مشورت با آنهاست. برخی از پدران و مادران در تصمیمگیریهای خانوادگی یا در امور مربوط به تحصیل، شغل و ازدواج فرزندشان با وی مشورت نمیکنند و به قول معروف او را به حساب نمیآورند در حالی که مشارکت دادن نوجوان در اینگونه امور موجب میشود احساس مسئولیت و توانایی تصمیمگیری در او ایجاد شود.
اکنون زمان آن رسیده است که با نوجوان به عنوان فردی بزرگسال رابطه برقرار کنید، با او مشورت کرده و در انجام امور نظر او را جویا شوید و برخی از مسائل خانوادگی را با وی در میان بگذارید (مانند زمان تماشای تلویزیون، میهمانی رفتن، مسافرت رفتن، تعمیر خانه و نظایر آن).
به فرزند نوجوان خود اعتماد کنید و پس از دادن آگاهیهای لازم، به او اجازه دهید که به تدریج در امور گوناگون تصمیم بگیرد و تصمیمگیری در امور زندگی، تحصیلی و شغلی را تمرین کند.
لازمه این کار، قراردادن نوجوان در فرآیند تصمیمگیریهای خانواده است. نوجوان را نباید در محیط بسته و قرنطینهای قرار داد. به نوجوان کمک کنید تا هنگام تصمیمگیری، راههای گوناگون را بررسی و پیامدهای مثبت و منفی هر کدام را پیشبینی و ارزیابی کند.
موقعیتهایی ایجاد کنید تا فرزند شما با مشکل روبهرو شده و ملزم به تصمیمگیری شود. در این شرایط او را به طور غیرمستقیم همراهی کنید و راههای متفاوت را نشانش دهید اما اجازه دهید که او خود تصمیم بگیرد و به حل مشکلش بپردازد.
نکته ظریف این است که هیچگاه برای نوجوان تصمیم نگیرید بلکه با نوجوان تصمیم بگیرد و تا جایی که مقدور است به او کمک کنید تا او خود تصمیم بگیرد برای مثال نوجوان باید قادر شود با افراد گوناگون برخورد کند اما بهترین آنها را برای دوستی برگزیند.
هماهنگی و همکاری
در نظام آموزش و پرورش یک جامعه بهطور اعم و در نظام تعلیم و تربیت یک خانواده به طور اخص، باید میان کلیه عاملان تربیتی و تعلیمی همدلی، همفکری، همکاری و هماهنگی وجود داشته باشد. رشد سالم و مطلوب در یک فضای هماهنگ صورت میگیرد.
در خانوادههایی که بین مادر و پدر هماهنگیهای ضروری در امر تربیت و تعلیم فرزندان وجود ندارد، برای مثال مادر، پدر را تحقیر میکند یا پدر، با مادر مخالفت میکند، درون فرزندان سرشار از تعارضها و کشاکشهای روانی است. در چنین شرایطی نوجوان نمیتواند به حیات سالم خود ادامه دهد و دچار اضطراب و ناامنی میشود.
بدین ترتیب اگر بین خانه و مدرسه، خانه و جامعه و مدرسه و جامعه هماهنگیلازم برقرار نباشد، نوجوان دچار سردرگمی و تناقض میشود. در چنین موقعیتی، نوجوان ناامن و مضطرب میشود و احتمال بروز رفتارهایی مانند بیتفاوتی، دورویی، ریاکاری و تظاهر و تزلزل رواج پیدا میکند.
نوجوان به قول معروف نان را به نرخ روز میخورد و از پیروان یا باورکنندگان «خواهینشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» میشود و به تدریج اصالت شخصیت او کمرنگ و کمرنگتر میشود.
همدلی و همفکری
خانواده سالم و با نشاط، خانوادهای است که میان اعضای آن همدلی، همفکری، همکاری و هماهنگی وجود دارد و اعضای خانواده در کنار هم احساس امنیت و آرامش میکنند.
اگر میخواهید به عنوان پدر یا مادر، خودتان را ارزیابی کنید و مورد بررسی قرار دهید که تا چه میزان با فرزندتان همدل و همفکر هستید، به این سؤالها پاسخ دهید:
آیا با فرزندتان زبان مشترک، فکر مشترک و احساس مشترک دارید؟ آیا فرزند شما، زبان شما را میفهمد؟
آیا شما، زبان فرزندتان را درک میکنید؟ آیا فرزندتان، شما را محرم و امین خود میداند؟ البته همدلی و همزبانی با نوجوان، به معنای تسلیم شدن به تمام خواستها و تقاضاهای او نیست.
مشکلی که امروز برخی از خانوادهها از آن رنج میبرند، مسئله فرزندسالاری است که براثر محبت بیش از حد و توجه بیش از اندازه حاصل میشود.
همزبانی با نوجوان به معنای شناخت زبان و منطق او و برقراری ارتباط براساس ویژگیهای شناختی و عاطفی اوست. سعی کنید شرایط اجتماعی و زمانی فرزند نوجوانتان را درک کنید و به علل رفتار او پی ببرید. نوجوان دارای امیدها، ترسها و نگرانیهایی است که باید آنها را جدی گرفت.