این یک هدف غایی از سوی آنان شمرده میشود که باید به بهترین نحو ممکن به انجام برسد. پدر و مادرها معمولاً گزارشی از میزان رشد تحصیلی فرزندانشان در مدرسه تهیه میکنند؛ امیدوارند که کودک آنها نتایج خوبی را در تحصیل کسب کرده، نمرات بالایی بگیرد و از محیط مدرسه لذت ببرد اما بعضی از والدین، احساس میکنند که مشکلات کوچک فرزندشان به سادگی حل نمیشود. آنها معتقدند که چرا فرزند آنها از استعداد و تواناییهای خود در مدرسه استفاده نمیکند.
معمولاً معلم این کودکان به والدینشان میگویند که آنها انگیزه و پشتکار خود را در یادگیری از دست دادهاند اما والدین امیدوار هستند که فرزندشان بتواند از عهده این مسائل و مشکلات برآید. والدین و معلمان کودک همگی متعجب و حیران هستند. فراموش نکنید برای فهم این مطلب که کودک شما انگیزه و پشتکار برای یادگیری دارد یا نه، حتماً از او تست بگیرید. نداشتن انگیزه و پشتکار در تحصیل، یک مسئله همه گیر است و در تمام خانهها و مدارس میتواند یافت شود.
برخی عوامل بیانگیزگی در مدرسه عبارتند از: فشار یکسان، کمبود حس رقابت، ناسازگاری با معلمان، آموزش تعریف نشده، عدمشناسایی تواناییهای کودک، رقابت بیش از حد یا کمتر از حد با سایر دانشآموزان.
برخی عوامل نداشتن انگیزه و پشتکار در خانه عبارتند از: حمایتهای بیش از حد خانواده، رقابت خواهر و برادر در تحصیل، ناسازگاری و عدمتوافق سطح انتظارات والدین از فرزندان، توجه بیش از حد یا کمتر از حد خانواده، تمایل به کار نکردن یا کارکردن بیش از حد و احساس فشار.
نداشتن انگیزه و پشتکار، یک عامل همهگیر بوده و در تمام مدارس و خانهها یافت میشود. دانشآموزانی که کمکاری میکنند، معمولاً دوره پیشدبستانی خود را بسیار خوب و با انگیزه شروع میکنند اما ناگهان علاقه به یادگیری در آنها کم میشود و میزان عملکرد تحصیلیشان نیز رضایتبخش نخواهد بود.
از علایم و نشانههای از دست رفتن انگیزه در دانشآموز، میتوان مشقهای ناتمام او، انجام ندادن تکالیف منزل، بینظمی، علاقه نداشتن به مدرسه، استفاده از جملاتی مانند «فراموش کردم»، مقصر دانستن دیگران در مشکلات و کاهش دادن سطح نمرات را نام برد.
نداشتن پشتکار و انگیزه در دانشآموز وقتی بهوجود میآید که اتفاقات بدی در محیط خانه یا مدرسه برای او میافتد. فردبیانگیزه، فرصتهای خود را برای ایجاد اعتمادبهنفس ردمیکند زیرا بیشترین انرژی خود را صرف میکند تا بین مراحل آموزشی و نتیجه آن فاصله بیندازد.
وابستگی و خودباوری
روش والدین در ایجاد انگیزه و پشتکار در کودکانشان بسیار مؤثر است. کودک، وابستگی غیرطبیعی یا خودباوری و گاه هر دو را بسیار سنتی میآموزد. این وابستگی یا خودباوری در کودک بهطور طبیعی رشد میکند و والدین از این بابت خوشحال هستند. والدین اغلب بر این باورند که معلمها و گروه آموزشی مدرسه باید مشکلات فرزندانشان را حل کنند یا کودکان خودشان به تنهایی از عهده حل این مسائل برآیند.
این کودکان وابسته و دچار خودباوری، اغلب الگوی رفتاری خود را در ارتباط با بزرگسالان در سالهای قبل از ورود به مدرسه تمرین میکنند. بهنظر میرسد که این الگوها برایشان بسیار مناسب است و الگوهای دیگر را نمیشناسند. این کودکان اغلب با این شیوه آموزشی از محیط خانه به کلاس درس رهنمون میشوند. کودک این الگوها را ادامه میدهد تا از اعتمادبهنفس خود محافظت کند.
وابستگی معمولاً بهدلیل احساس ناامنی، خردسالی، عدمفعالیت یا ناتوانیهای آموزشی به جود میآید. دانشآموزانی که انگیزه و پشتکار ندارند خصوصیت وابستگی در آنها شکل میگیرد، اغلب از اطرافیان خود بیش از حد لزوم تقاضای کمک میکنند.
این قبیل دانشآموزان اصرار دارند که والدینشان کنار آنها بنشینند تا آنها بتوانند تکالیف منزل خود را انجام دهند و دانشآموزان بیانگیزه و کمکاری که دارای خودباوری هستند همیشه در مورد دلایل انجام ندادن تکالیفشان با دیگران بحث میکنند و دوست دارند معلمها و والدین خود را در کمکاریهایشان مقصر جلوه دهند. آنها میخواهند همیشه تکالیفی را که خودشان به آن علاقهمندند انجام دهند.
ایجاد انگیزه در دانشآموز
همیشه تفکر مثبت و توقع بجا از دانشآموز میتواند تأثیر بسزایی در میزان موفقیت او، چه در محیط خانه و چه در مدرسه داشته باشد. اگر والدین از کودک خود توقع بالا داشته باشند، مثبت فکر کنند و همواره انتظار رفتارهای سازنده داشته باشند؛ این مسئله ملکهذهن او میشود، به علاوه والدین باید در نقطه نظرات مثبت و معقول کودکشان شریک باشند. این خود فرزند را در مسیر خلاقیت قرار میدهد تا بتواند به درستی کارهایی را انجام دهد که تا پیش از مشورت با والدینش از انجام آن عاجز بود.
دستیابی به موفقیت
سخت کارکردن یا سختکوشی به تنهایی کافی نیست، والدینی که دائماً در حال کار هستند و از میزان کار خود شکایت میکنند، الگوی مناسبی برای فرزندانشان نیستند. کودکان باید همواره از والدین خود بشنوند که از نتیجه کارشان راضی و خشنود هستند. تقلید و پیروی از نحوه سختکوشی متعادل در بهبود دانشآموزانی که انگیزه تحصیل ندارند، بسیار مهم و ضروری است.
نسبت به آموزگاران و مؤسسهای که فرزند شما در آن تحصیل میکند، احترام خاصی قائل باشید؛ سعی کنید حتیالمقدور کاستیهای آموزگار فرزند خود را نزد او بازگو نکنید؛ نهایتا اگر نسبت به سطح سواد یا شیوه انتقال آموزگار فرزندتان ناراضی هستید موضوع را با مدیر مدرسه یا مؤسسه در میان بگذارید.کودک از فعالیت و یادگیری از آموزگاری که توسط والدینش مورد بیاحترامی قرار میگیرد، اجتناب میورزد؛ پس حتیالمقدور سعی کنید که با معلمان فرزند خود برنامههای منظمی را برای مذاکرات رسمی تنظیم کنید.
کودک خود را به برنامههای روزمره مطالعه عادت دهید
لازم نیست هنگامی که فرزند شما در حال مطالعه است، کنار او بنشینید اما خود را علاقهمند نشان دهید و کارهای او را مرور کنید. بینظمی یکی از نشانههای همیشگی افرادی است که انگیزه و پشتکار ندارند. ساختار منطقی و سازمانیافته در انجام کارها و ایجاد حس مسئولیتپذیری برای کودک شما لازم است.
با اولیای بچههای دیگر در تنظیم اهداف فرزندانشان مشورت کنید
اگر یکی از والدین، راه بهتری نسبت به سایرین پیشنهاد کند، دانشآموز تمایل دارد که راه سادهتر و بهتر را انتخاب کند. هیچوقت سعی نکنید در مخالفت با سایر اولیا با فرزندتان همدستی کنید.
به فرزندتان کمک کنید تا با همکلاسیها و همدورهایهای خود رقابت کند
برای فرزندتان توضیح دهید اینکه او بیشترین تلاش خود را برای موفقیت انجام دهد، خیلی مهمتر از بهترین بودن است و برد و باخت یک مسئله موقتی است. بحث در مورد سعی و تلاش، راهکارهای مبارزه با مشکلات، فرایند تفکر خلاق، راههای مبارزه با ناتوانیها و ضعفها و افکار جادویی که به موفقیت فرد از روی شانس و بدون تلاش تأکید دارد مشکلاتی را برای کودک پدید میآورد.
کودکی که به راحتی کارش را انجام دهد یا با حداقل تلاش خود به نتیجه برسد، اعتمادبهنفس کمی در تواناییهای خود به دست میآورد، در واقع اعتمادبهنفس در کودکان امری اکتسابی است. کودکتان را تشویق کنید تا وابستگی خود را نسبت به دیگران قطع کند اما به او اجازه ندهید کاری را که در حد توان او نیست انجام بدهد. والدین همواره باید در حال کنترل و نظارت روی فرزند خود باشند، گرچه کودک باید خودش حق انتخاب و تصمیمگیری داشته باشد، تواناییها و علاقهمندیهای خود را همواره تشویق کنید.
به فعالیتهای مثبت او اهمیت دهید و برنامههای تفریحی کودکتان را در برنامههای جانبی خانواده در نظر بگیرید، حتی اگر زمان خانواده محدود باشد. از کودکان خود با کلمات قدردانی کنید تا به آنها قدرت بدهید حتی واژگانی همچون «خوب است»، «چه فکر خوبی»، «تو کودک مهربانی هستی» و یا با جملات قویتر «عالیه»، «تو نابغهای»و «باهوشترینی» کودکان را به حال خود رها نکنید. کودک شما به توجه و حمایتتان نیاز مبرم دارد. بسیاری از کودکان از نشاندادن این نیاز طفره میروند این شما هستید که باید مسیر نیازهای وی را شناسایی کرده و در همان مسیر به وی مشورت و دلگرمی دهید و درست در همین زمان است که فرزندتان روی کمک شما حساب باز میکند و در سختیها به این فکر میکند که کسی هست که بتواند مشکلش را با او در میان بگذارد.