نهمین تکه از پایتخت هم مانند بسیاری از مناطق خاستگاه انسان‌های نام‌آور در عرصه‌های مختلف است که افتخارآفرینی‌های بزرگ  آنها بر حافظه تاریخ معاصر ثبت شده است.

معین

همشهری آنلاین - سحر جعفریان:‌ «علی‌راهجیری» که سال‌ها عمر خود را به کتابت نستعلیق و شکسته‌نستعلیق آثار فاخر ایرانی گذرانده است و از او به‌عنوان استاد بزرگ و دانشنامه خوشنویسی یاد می‌کنند هم محله‌ای ماست. راهجیری ۸۲ ساله، ساکن محله استاد معین این روزها با قوت قلم و به زیبایی مشغول کتابت یکی از مجموعه پژوهش‌های خود «تذکره اولیا» است. دریکی از روزهای دلپذیر بهاری مهمان‌خانه‌اش می‌شویم تا هم از خودش و هنر بگوید و هم از هم محله‌ای‌ها. او می‌گوید همیشه به دنبال جبران لطف همسایه‌ها هستم.  

 خانواده‌ای هنردوست و آغاز ماجرا
از حیاط جمع‌وجور که یک باغچه کوچک میانه آن خوش‌نمایی می‌کند، عبور می‌کنم. راهرویی باریک مقابلم است. صدایی مرا به اتاق سمت راست هدایت می‌کند. اتاق انباشته از کاغذ و کتاب است. گوشه‌ای از آن میزتحریرچوبی قدیمی و تعدادی قلمدان و مرکب‌های رنگارنگ دیده می‌شود. صاحب‌صدا، استاد 
«علی راهجیری» خوشنویس پرآوازه ایران‌زمین است که این بار مرا به نشستن دعوت می‌کند. خودش به‌آرامی پشت همان میزتحریر چوبی جای می‌گیرد. رویی گشاده و چشمانی نافذ دارد. بعد از مدتی گفت وگوی معمول، نخستین سؤالم را می‌پرسم:« چرا خطاطی؟ » یکی از قلم‌های درشت تابلونویسی را لابه‌لای انگشتان لاغر و خیزرانش می‌چرخاند. گویی خاطراتش را مرور می‌کند تا به‌روزی برسد که عشق به خطاطی در او جان گرفت: «رشت به دنیا آمدم. خانواده و بستگانم اهل ادب و هنر بودند. رفت‌وآمدهای شاعران و ادب‌دوستان به منزلمان باعث شد تا در فضای ادبیات رشد کنم. دقیق بخواهم بگویم، استاد محمدباقر کجوری (خطاط و شاعر معروف) یکی از بزرگانی بود که بذر خطاطی را خیلی به‌جا در من کاشتند. زمانی هم که راهی تهران شدم برای تکمیل دوره‌های تحصیلی، محضر اساتیدی برجسته نظیر محمد فرزیب (شاگرداول مکتب عمادالکتاب)، سید حسین میرخانی و البته علی‌اکبر کاوه را درک کردم. همان روزگار بود به سبک نستعلیق دل بستم و به‌طور اختصاصی به آن پرداختم تا قلمم استحکام گیرد و آثار تکرار نشدنی بزرگان ادبیات سرزمینم را کتابت کنم».

 هنر، نباید بازاری شود
پژوهش و تألیف کتاب با موضوع تعلیم خوشنویسی و شناخت ابزار مؤثر آن‌یکی دیگر از علاقه‌مندی‌های استاد راهجیری است که در مورد آن توضیح می‌دهد: «پژوهش در عالم هنر به‌ویژه خطاطی را از همان دوران جوانی دوست داشتم. کتاب‌هایی مانند تاریخ مختصر خط (منبع دانشگاهی)، تذکره خوشنویسان معاصر، تذکره خوشنویسان قاجار و البته احوال و آثار زنان خوشنویس و نوآور را به رشته تحریر درآورده‌ام. پژوهش یک گام بزرگ است و انعکاس آن به‌صورت نسخ چاپی گام بزرگ دیگری است که متأسفانه از سوی ناشران و سرمایه‌داران فرهنگی چندان با اقبال مواجه نیست. درحالیکه اهمیت توجه به حوزه خط که ریشه در فرهنگ و هنر دیرین ما دارد می‌تواند در اشاعه این پیشینه غنی بسیار کارساز افتد. شوربختانه چندی است خلق آثار هنری در هر رشته‌ای جنبه بازاری به خود گرفته است. بازاری بودن در هنر، آفتی است بزرگ و سنگین که در بلندمدت می‌تواند ادبیات را تحریف کند. کتاب‌های کلاسیک ادبی پارسی مانند نصیحت‌نامه لقمان، کلیات علیه عرا، ترجیع‌بند هاتف اصفهانی، ترجیع‌بند عاشورایی، تحفه نوروز و بسیاری دیگر کتابت کرده‌ام تا  از این آفت‌ها و آسیب‌ها دور بماند. »

 خوش بنویس، افسرده نباش
این خوشنویس هم‌محله‌ای از برگزاری کارگاه‌های آموزشی خوشنویسی در خانه‌اش برای همسایه‌های علاقه‌مند به خط و قلم می‌گوید:« چندین سال است که ساکن این محله قدیمی هستم. دیگر خیلی‌ها مرا می‌شناسند و به من لطف دارند. من هم همیشه به دنبال جبران لطف آنها بوده‌ام و تا جایی که کهولت سن و بیماری‌ام اجازه بدهد برای همسایه‌های علاقه‌مند به خط کارگاه‌های آموزشی در خانه برگزار می‌کنم. فکرش را نمی‌کردم این تعداد هنردوست در محله باشد. البته اگر کرونا اجازه بدهد! خیلی‌هایشان مرا به همان لقبی که استاد محمدعلی کاوه به بنده داده‌اند یعنی «زبده‌الکتاب» صدا می‌کنند. من هم به یاد گذشته و آن افتخاری که نصیبم شده، انرژی می‌گیرم و کــــارگاه را باانگیـــزه بیشتر ادامه می‌دهم. راستش خوشنویسی یکی از شیوه‌های دوری از ناراحتی، استرس و افسردگی است. خوش که می‌نویسی، غم یادت می‌رود و فقط به خود خط و زیبا نوشتن فکر می‌کنی. غرق در هم می‌شوی. به‌ویژه اگر محتوای زیبایی هم به رشته تحریر درآورد که دیگر نورعلی نور است. مثلاً غزلی از حافظ، مصرعی از سعدی، دوبیتی از باباطاهر، شعری از شهریار و حکایاتی از مولانا و فردوسی. آن‌وقت است که روزمرگی یادت می‌رود. »

 کثرت هنر، کیفیت آن نیست
کنار میزتحریر چند قطعه عکس قدیمی روی زمین افتاده است. یکی را برمی‌دارد و لحظه‌ای خیره می‌ماند. تصویر دوستان قدیمی‌اش در عکس، او را می‌برد به سال‌های دور و اولین انجمن خوشنویسان ایران. بعد می‌گوید:« هسته اولیه انجمن خوشنویسان دریکی از خانه‌های فرسوده و استیجاری محله سنگلج برپا شد. همان‌جا که شاگردان بسیاری زانوی ارادت به زمین زدند و بعدها به‌عنوان استادانی بزرگ به تعلیم و پرورش بزرگانی دیگر پرداختند. کلاس‌های آزاد بعدازآن دوران درواقع ماحصل علاقه، پشتکار و درستی الگوبرداری هنرجویان بود. درواقع گرایش‌های نوین مانند خط نقاشی زاییده درهم‌آمیختگی تفکرات و سلایق هنری در این کلاس‌ها است. خدا را شکر در حال حاضر انجمن خوشنویسان در هر منطقه و شاید محله‌ای یک شعبه و دفتر فعال دارد که هنردوستان را در آن گرد هم می‌آورند و هنرمندان مؤلف و موثقی تربیت می‌کنند. البته نباید غافل ماند که کثرت هنر آوری الزاماً به معنای کیفیت هنر نیست. پس مداومت در آموزش و ایجاد فرصت‌های مطالعاتی، شرکت در گالری‌ها، همایش‌ها و نمایشگاه‌های هنری راه هموار می‌کند. »

کد خبر 507504

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha