و حتی گاه بهعنوان یک هنر بین رشتهای در انتقال مفاهیم خاص مؤثر واقع شود. همه رشتههای علمی و هنری به نوعی نیازمند موسیقی هستند. به ویژه در حوزه سینما و تئاتر، نیاز به موسیقی بیشتر نمود پیدا میکند. در حقیقت، موسیقی میتواند به جای کلام، حرکت و میمیک بازیگران، در انتقال مفهومی خاص، نقش مهمی ایفا کند.
تا کنون بارها درباره اهمیت و نقش موسیقی در سایر رشتههای هنری صحبت شده، با این وجود، موسیقی در تئاتر، سیر نزولی را طی میکند. تا همین چند سال پیش موسیقی تئاتر بهطور زنده اجرا میشد و از این جهت با موسیقی سینما، تلویزیون و...تفاوتهایی داشت اما چندی است که آهنگسازان قطعهای برای یک نمایش ساخته و آن را در اختیار کارگردان قرار میدهند تا هر جا که لازم دید از آن استفاده کند.
در حالی که تقریبا حضور همه عوامل نمایش در صحنه لازم و ضروری است اما مثل همیشه تهیهکنندگان و مجریان طرح، ترجیح میدهند نوع اجرای موسیقی را تغییر داده و به این ترتیب بودجه کار را کاهش دهند. بی توجهی به کار آهنگسازان و نوازندگان تئاتر، کم اهمیت شمردن زحمات آنها در مقایسه با بازیگران، اختصاص بودجه کم برای موسیقی تئاتر، جدی نگرفتن موسیقی نمایش و اجرای زنده آن و... همگی از دلایل دلسردی آهنگسازان به اجرای زنده قطعاتشان در هنگام اجرای نمایش است.
سعید ذهنی که یکی از آهنگسازان پرکار حوزه نمایش است، درباره جایگاه و نقش موسیقی در تئاتر ایران میگوید:«با ضعیف شدن متنهای نمایش و اجراهای نه چندان حرفهای، موسیقی تئاتر اهمیت ویژهای یافته است چون کارگردان برای پنهان کردن ایرادهای اجرا، کارگردانی، طراحی صحنه و... بیش از حد از موسیقی استفاده میکند تا با این کار ایرادهای کار را بپوشاند. به همین دلیل متأسفانه مدتی است که در همه نمایشها از موسیقی بهطور اغراق آمیزی، استفاده میشود.
یعنی کارگردان برای جلب توجه مخاطب حاضر است حتی از موسیقی بیکیفیت و ضبط شده برای نمایش خود استفاده کند. حتی گاه از کار سایر آهنگسازان که آماده و در دسترس است استفاده میکند تا در بودجه هم صرفهجویی کرده باشد.»
وی با تاکید برکیفیت پایین موسیقی تئاتر، یکی از دلایل آن را عدمآگاهی کارگردان از موسیقی دانسته و میگوید:« باید بررسی کرد که چه میزان موسیقی برای چه نوع درام و موضوعی مناسب است؟ این بررسی از یک سو نیازمند آشنایی موسیقی دانان با هنرهای دراماتیک و از سوی دیگر آشنایی اهالی سینما و تئاتر با موسیقی است.
در حقیقت باید در دانشگاههای هنر، چند واحد اجباری برای آشنایی با سایر رشتهها از جمله موسیقی در نظر گرفته شود تا کارگردان و آهنگساز تئاتر بتوانند با شناخت از کار یکدیگر با هم همکاری کنند.»
ذهنی با تاکید بر اینکه موسیقی تئاتر باید بهصورت زنده اجرا شود، میگوید:« وجه تمایز تئاتر با سایر هنرها در نحوه اجرای آن است. بنابراین موسیقی آن هم باید به شکل زنده اجرا شود. در تئاتر، زمان اجرای هر صحنه با توجه به حالات بازیگر تغییر میکند. به همین دلیل نوازندگان باید سر صحنه حضور داشته باشند تا با توجه به حالات صحنه و اجرای نوازنده، موسیقی را تغییر دهند. البته همه این اتفاقات زمانی رخ میدهد که از کار آهنگساز تئاتر تعریف درستی ارائه شود و ساخت موسیقی و اجرای زنده برای نمایش در سیاستگذاریهای هنری جدی گرفته شود.»
تغییراتی که هر شب انجام میشود
انکیدو دارش یکی دیگر از آهنگسازان حوزه تئاتر نیز با تاکید بر اجرای زنده موسیقی در تئاتر میگوید:« تئاتر یک هنر و اتفاق زنده است و صحنههای آن، مانند سینما و تلویزیون ضبط نمیشود. بنابراین موسیقی آن هم باید با موسیقی سینما و تلویزیون تفاوت داشته باشد.
بهنظر من نباید تحت هیچ شرایطی برای تئاتر موسیقی ضبط کرد و آماده در اختیار کارگردان قرار داد چون تفاوت تئاتر در اجرای زنده آن است. تئاتر به موسیقی زنده نیاز دارد و باید نوازندگان هم هر شب همراه با بازیگران، کارگردان، چهرهپردازان و سایر عوامل، حضور داشته و بهطور زنده قطعاتی را مناسب موضوع نمایش اجرا کنند.»
دارش با بیان اینکه برخی صحنهها درتئاتر به شکل بداهه شکل میگیرد، میافزاید: «بسیاری از صحنهها در جریان تمرین و حتی در هنگام اجرا شکل میگیرند. حتی کارگردان و نمایشنامهنویس هم ممکن است هر روز تغییراتی ایجاد کنند. در نتیجه موسیقی چنین کاری که این ویژگیها را دارد نباید از قبل ضبط شده باشد و موسیقی آن هم باید در جریان تمرین تغییر کرده و شکل بگیرد.»
این آهنگساز همچنین معتقد است:« تئاتر پویاست و درآن همه هنرها یکدیگر را تکمیل میکنند. به همین دلیل باید این فرصت در اختیار نوازندگان هم قرار گیرد تا با حضور روزانه در تمرینات یا هر نوبت اجرا، با گروه هماهنگ شده و تاثیر بهتری در کل کار داشته باشند. چند بار برای تئاتر، موسیقی ضبط شده در اختیار کارگردان قرار دادم؛ اما زمان تماشای نمایش از موسیقی کار راضی نبودم چون فکر میکردم حس بازیگر با آنچه من فکر میکردم تفاوت دارد.»
دارش درباره تفاوتهای آهنگسازی برای تئاتر با ساخت موسیقی برای سایر هنرها میگوید: «خلاقیت در موسیقی تئاتر بسیار مهمتر از سایر رشتههاست. در حقیقت هر کار هنری نیازمند خلاقیتی است که ممکن است در خلوت آهنگساز شکل بگیرد و در حالی که آهنگسازی برای تئاتر بهدلیل پویایی و تغییر لحظه به لحظه، خلاقانهتر است و کار دشواری بهنظر میرسد اما به هر حال خلاقیت و هنرمندی یک آهنگساز را در حرفهاش نشان میدهد.»
موسیقیای که جدی گرفته نمیشود
رامین واثقی یکی دیگر از آهنگسازان تئاتر است که تاکنون چندین موسیقی را برای نمایشهای مختلف ساخته است. او نیز در این زمینه میگوید: «متأسفانه بیشترین مشکل ما برای ساخت موسیقی تئاتر، زمان و پول است. بهخصوص اگر یک گروه نمایش، چندان حرفهای بهنظر نرسند و حمایتکنندهای پشت سرشان نباشد؛ دیگرموسیقی آن هم چندان جدی گرفته نمیشود. تنها در آخرین لحظه به آهنگساز سفارش داده میشود. از طرفی در شرایطی که زمان اجرای اثر و بودجه آن کم است، چارهای جز استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری برای ساخت موسیقی نیست، این مسلما به نمایش هم ضربه میزند، چرا که برای یک اجرای زنده از صدایی غیرواقعی استفاده شده است.»
وی همچنین میافزاید: «حتی اگر کار خیلی هم حرفهای باشد، بهدلیل مشکل مالی که همیشه گروههای تئاتری با آن مشکل دارند، زمانی که پول کم بیاید، اولین چیزی که در آستانه حذف قرار میگیرد، موسیقی است، زیرا در مقایسه با سایر اجزا، حضورش کمتر ضرورت دارد.»