از تشخیص عامل بروسلوز در جهان بیش از 100 سال میگذرد اما عامل این بیماری در کشور ما برای اولین بار در سال 1311 از انسان جدا شده است.
در حال حاضر هم در بسیاری از کشورهای جهان- بهخصوص در خاورمیانه و مدیترانه - بیماری «بروسلوز» بهصورت بومی وجود دارد. ایران هم یکی از این کشورهاست اما در هفتههای گذشته زمزمه اپیدمی شدن این بیماری، یعنی افزایش معنیدار آن نسبت به گذشته، از سوی متخصصان عفونی به گوش رسید.
اگرچه هشدار نسبت به شیوع تب مالت توسط مراجع رسمی وزارت بهداشت تاییدنشد اما با رسانهای شدن این هشدارها، مسئولان سازمان دامپزشکی نسبت به آن واکنش نشان دادند.در این گفتوگو، دکتر محسن مشکات، مدیر کل دفتر بررسی و مبارزه و مراقبت بیماریهای دامی سازمان دامپزشکی کشور و دکتر بهمن رحمتی، معاون دفتر بررسی و مبارزه و مراقبت بیماریهای بین انسان و حیوان درباره شایعه اپیدمی تب مالت در کشور توضیح میدهند.
آنها وجود این بیماری در کشور را تکذیب نمیکنند و معتقدند این بیماری همیشه در ایران بوده اما میگویند در ماههای اخیر نه تنها خبری از اپیدمی نبوده بلکه اقدامات سالهای اخیر سازمان دامپزشکی سبب شده است تا این بیماری به شکل آندمیک یا بومی خود، تا حد زیادی کنترل شود؛ هر چند از لزوم هشدار دهی به مردم و آگاهسازی آنها برای مهار بیماری به هیچ وجه کاسته نمیشود.
- برخی کارشناسان میگویند انتقال تب مالت از طریق مرزها صورت میگیرد و تا وقتی ما کنترلی بر مرزها نداشتهباشیم، در معرض انواع بیماریهای دامی و انسانی قرار داریم. در مورد بروسلوز اینطور نیست؟
نه! البته به هر جهت یکی از راهها و یکی ازعلل انتشار این بیماری در منطقه میتواند عبور و مرور دامها باشد اما معمولا فقط در کشورهایی که حالت جزیرهای دارند در مورد همه بیماریها، کنترل و ریشه کنی بسیار راحت صورت میگیرد. تنها کشورهای معدودی در جهان، مثل جزایر مانش یا انگلستان هستند که بهدلیل حالت جغرافیایی خاصشان مثلا جزیره بودن و نبود مرزهای خاکی طولانی با کشورهای همجوار توانستهاند این بیماری را کنترل یا ریشه کن کنند. بهطورکلی تنها 17 کشور در منطقه و دنیا هستند که این بیماری را ندارند و بقیه کشورها به نحوی با تب مالت درگیرند.
- اصلا شما قبول دارید تب مالت در ایران اپیدمی شده است یا نه؟
مسئلهای که وجود دارد این است که ما در کشورمان از لحاظ رخداد برخی از بیماریها مثل بروسلوز یا تب مالت سطح انتظار یکنواختی داریم که به آن آندمیک یا بومی میگویند؛به این معنا که بیماری در طول سالیان، سطح یکنواختی را طی میکند.
اگر به آمارهای وزارت بهداشت هم نگاه کنیم، میبینیم که در سال 82، 83 و 84 تعداد مبتلایان انسانی در حدود 20 هزار، در یک سطح یکنواخت در نوسان است که البته اینها همگی آمارهای رسمی است که توسط یک نهاد مرجع دارای صلاحیت مثل مرکز مدیریت بیماری های وزارت بهداشت منتشرشده است.
البته ممکن است موارد انسانی بیش ازاینها باشد اما چیزی که یقینا وجود دارد، این است که این آمارها به خوبی گویای این مطلبند که اپیدمی وجود ندارد ؛چرا که اگر اپیدمی رخ بدهد باید این آمارها یکدفعه بالا برود و از 20 هزار به 60 و 90 هزار برسد. در آن صورت است که میتوان گفت اپیدمی اتفاق افتاده است ولی زمانی که سطح یکنواختی در میزان ابتلای افراد به این بیماری در طول سالیان وجود دارد، این بیماری اپیدمی نیست بلکه آندمی است.
- پس شما خبر اپیدمی شدن تب مالت را تکذیب میکنید؟
بله، اما نکته اینجاست که خبر اپیدمی شدن تب مالت را تکذیب میکنیم و نه وجود بیماری را، چرا که در روزهای گذشته و بهدلیل ناآگاهی برخی از افراد، تیترهایی نظیر اینکه «بیماری تب مالت تکذیب شد» به چشم میخورد که به ما هم نسبت داده شده بود! در حالی که این بیماری در کشور ما آندمی بوده وهمیشه وجود داشته است. چیزی که واضح است هم این است که تغییر شدید و ناگهانی در تعداد افراد مبتلا به این بیماری پیش نیامده است و اپیدمی در کار نیست.
- اصلا چرا بیماری هنوز هم وجود دارد؟ نمیشود با آن مبارزه کرد و آنرا ریشهکن کرد؟
سازمان دامپزشکی با سابقه 80سالهای که دارد، از دهه 20 و 30 به بعد به شکلهای مختلفی با بیماری تب مالت برخورد کرده و بالاخره از سال 1362 که برنامه 5 ساله توسعه کشاورزی تنظیم شده تا سال 1368، اولین برنامه کشوری کنترل بروسلوز به شکل خیلی منظم و هماهنگ به اجرا گذاشته شده است. متعاقب آن برنامه 5 ساله اول توسعه، 5 ساله دوم، سوم و الان هم چهارم، سازمان دامپزشکی براساس اعتبارات و منابع مالی که در اختیارش قرار داده شده، نسبت به کنترل این بیماری در کشور از هیچ کاری دریغ نکرده است و همین هم هست که سطح بیماری را در یک حد یکنواختی نگه داشته است. اگر ما اقدام نمیکردیم، بیگمان اوضاع بدتر میشد واپیدمی اتفاق میافتاد.
- ریشه بیماری تب مالت از کجاست؟ نمیشود مخزن بیماری را از بین برد؟
منشا این بیماری در دامهاست؛ یعنی این بیماری در دامهایی مثل گوسفند، گاو، بز و خوک باعث سقط جنین در آنها میشود و از طریق این سقط جنین، ترشحات سقطی و همینطور شیر حیوان، محیط و جمعیت انسانی آلوده میشود.
- خود دامها چطور آلوده میشوند؟
دامها از طریق دامهای دیگر درمحیط آلوده میشوند. به این معنا که در اثر بیماری، طبق آنچه گفته شد، دام، سقط جنین میکند و از طریق ترشحات سقطی یا شیر خود، علوفه، آب و هوا را آلوده میکند و دامهای دیگر هم با خوردن این آب و علوفه یا استنشاق هوای آلوده به باکتری بروسلا، به بیماری دچارمی شوند.
- یعنی تنها با استنشاق هوای آلوده هم ممکن است که بیماری منتقل شود؟!
بله، اگر میکروب بیماری در محیط زیاد باشد، آلودگی در اثر استنشاق هم قابل انتقال به انسان یا حیوان است.
- این، کار را خیلی سخت نمیکند؟
نه چندان، چراکه بیماری تب مالت، راههای انتقال شناخته شدهای دارد وآگاه شدن افراد از این راهها و همچنین روشهای پیشگیری از آن، میتواند به میزان بسیار زیادی از انتقال بیماری جلوگیری کند. اما همچنان مهمترین و اصلیترین راهی که برای انتقال بیماری بروسلا وجود دارد، شیرو فرآوردههای لبنی آلوده به باکتری هستند. بد نیست بدانید که گوسفند در 2 ماهه اول شیرواری اگر آلوده باشد و گاوآلوده در تمام مدت شیرواری و بهصورت متناوب، عامل بیماری را از طریق شیرش دفع میکند، بنابراین میتوان به این نتیجه رسید که شیرآلوده به میکروب بروسلوز، یکی از اصلیترین عوامل انتقال بیماری است.
بهطوری که اگر پنیری رااز شیرآلوده تهیه کنند و شیر را قبلا حرارت نداده باشند یا پاستوریزه نشده باشد، میتواند تا 6 ماه آلودگی را در خود نگه دارد. کرهای که به این روش تهیه شده باشد تا 4 ماه و خامه و بستنی تا یک ماه میتوانند آلوده باقی بمانند. به همین دلیل به مردم اکیدا توصیه میکنیم که از شیر و فرآوردههای لبنی پاستوریزه استفاده کنند.
- پس حرارت دادن میتواند عامل بیماری تب مالت را در شیر و مواد لبنی از بین ببرد؟
بله، حرارت دادن و به ویژه انجام عمل پاستوریزاسیون که در آن حرارت متناوب براساس زمان مشخص داده میشود، میتواند عامل بیماری را از بین ببرد.
- برای محصولات محلی مثل شیر ، این حرارت دهی چقدر باید باشد؟
مردم اگر اصرار دارند که از شیرهای محلی استفاده کنند، باید بهمدت 10 دقیقه شیر را در حالت نزدیک به جوش نگه دارند و از آنجایی که شیر قابلیت سر رفتن دارد، باید آن را هم بزنند تا 10 دقیقه کامل شود و عامل بیماری از بین برود. درکارخانه شیر پاستوریزه هم از ترکیب دما و زمان به گونهای استفاده میکنند که عوامل بیماریزا به کلی از میان برداشته شوند.
- برخی ادعا میکنند محصولات لبنی که عنوان پاستوریزه روی آنها درج شده و حتی برخی از آنها که در کارگاههای مجوزدار تولید شدهاند، در مواردی به میکروب تب مالت آلوده شده اند. آیا مواردی از ابتلا به این شیوه وجود داشته است؟
ادعا شده که محصولات پاستوریزه و حتی پنیر پاستوریزه، عامل انتقال بیماری به انسان بوده است اما برای اینکه بگوییم یک محصول پاستوریزهای بیماریزاست، باید روی آن کار کارشناسی انجام شود و نمونهها را به آزمایشگاه بفرستند ، در آن صورت است که میتوان گفت عامل بیماری دقیقا در این محصول وجود داشته؛ چرا که بهطور کلی در فرایند پاستوریزاسیون، تمام عوامل بیماریزا از بین میروند و ما انتظار وجود بیماری در آنها را نداریم.
- شما گفتید اگرتمایل به مصرف مواد لبنی محلی وجود داشته باشد، شیر را میتوانند بجوشانند، پنیر یا سایر مواد لبنی محلی را چطور؟
ببینید! در مورد بستنی، بهتر است حتما از انواع پاستوریزه که این روزها در انواع و اقسام مدلها در بازار وجود دارد، استفاده شود و اگر قرار است در جایی از بستنی سنتی استفاده کنیم باید مطمئن شویم که شیراولیه به دقت جوشانده شده یا اساسا پاستوریزه بوده است.
در مورد پنیر هم، خواباندن پنیرهای محلی بهمدت 2ماه در آب نمک میتواند درصورت وجود عامل بیماری، آن را از بین ببرد.
- پس راههای پیشگیری از تب مالت، چندان هم سخت نیست.
بله، بسیار ساده است؛ البته اگر آگاهی نسبت به آن در جامعه به وجود آید و مردم این روشها را رعایت کنند و اینگونه نباشد که به این تفکر سنتی که مواد و محصولات لبنی محلی سالم ترند، دامن زده شود. به همین دلیل است که همیشه میگویند برای مبارزه با بیماریهای مشترک یا بیماریهای قابل انتقال از حیوان به انسان، سادهترین روش، آموزش مردم است.
- و مهمترین افرادی که باید آموزش ببینند چه کسانی هستند؟
بدون شک، جمعیت روستایی که با دامها در ارتباطاند یا افراد روستایی که در تهیه مواد لبنی نقش دارند از مهمترین گروههایی هستند که باید تحت آموز ش قراربگیرند؛ چراکه روشهای سنتی تولید لبنیات محلی در مواردی به انتقال آلودگی دامن میزند. شما نباید تنها جمیعت شهری را ببینید، چرا که جمعیت روستایی در انتقال این بیماری نقش عمدهای دارند و در جاهایی که دسترسی به لبنیات پاستوریزه وجود ندارد، هنوز برای تولید لبنیات از روشهای سنتی استفاده میشود، مشکل اینجاست که حتی در مصرف سنتی هم اشکالاتی وجود دارد.
- کجای این روشها خطرناک است؟
بهعنوان مثال، در بسیاری از روستاها هنوز سنت یک کاسه کردن شیر یا همشیری وجود دارد به این معنا که اهالی روستا، هر روز شیرهای تولیدی خود را یکی میکنند تا به مقدار معینی برای تولید محصولات لبنی برسد و هر بار، آن را به یک خانواده در روستا میدهند تا این محصولات را تولید کند. حالا اگر تنها یکی از این شیرها که برای همشیری یا یک کاسه کردن برده میشود، آلوده باشد، میتواند تمام محصولات را آلوده کند.
نکته بعدی استفاده از آغوز و هدیه بردن آن است؛ چرا که در روستاها وقتی گاو یا گوسفندی میزاید، شیراولیه او را که بهاصطلاح غلیظتر و خوشمزهتر است و آغوز نام دارد، بهعنوان هدیه برای همسایگان و آشنایان میبرند. مشکل اینجاست که اعتقاد دارندآغوز را نباید حرارت بدهند و معمولا اگر حرارت هم بدهند تنها در حد گرم کردن است که این هم نمیتواند عامل بیماریزا را ازبین ببرد. موضوع دیگری هم هست که باز هم بهدلیل شیوه اشتباه مصرف پیش میآید و آن مصرف چیزی به نام «گُرماست» است. گُرماست از مخلوط کردن شیر با ماست به وجود میآید و اگر این شیرنجوشیده و خام باشد، میتواند بیماری را انتقال دهد.
- کشتار سنتی دام چطور؟ آن هم میتواند تب مالت را انتقال بدهد یا فقط محصولات لبنی هستند که این بیماری را منتقل میکنند؟
بله که میتواند. ما گفتیم عمدهترین راه انتقال از طریق محصولات لبنی آلوده است و نه تنها راه. بنابراین میتوان از کشتار سنتی دام بهعنوان یکی دیگر از روشهای انتقال بیماری نام برد. بهخصوص در روستاها زمانی که کشتار دامها در خانه صورت میگیرد، گوشتش را همانجا تقسیم میکنند و چه بسا بلافاصله جگر یا گوشت را با حرارت دهی کمی، کباب کرده و مصرف میکنند به گمان اینکه تازه تر، بهتر است اما اگر این گوشت آلوده باشد، مصرف بلافاصله پس از ذبح و با حرارت دهی کم، میتواند سبب انتقال آلودگی به انسان شود.
- پس کشتار سنتی در شهرها هم میتواند به همین نسبت خطر ساز باشد. درست است؟
بله. به همین دلیل است که ما سعی میکنیم به مردم دائما متذکر شویم گوشت مصرفی خود را از مراکز کشتارگاهی مجوز دار سازمان دامپزشکی تهیه کنند که کشتارها زیر نظرافراد متخصص و دامپزشکان انجام شده باشد و دامها از لحاظ سلامت مورد تایید باشند.
نکته دیگری که در کشتارگاهها رعایت میشود این است که بلافاصله پس از ذبح دام، گوشت و سایراقلام مصرف نمیشود و 24 تا 48 ساعت لاشه در کشتارگاه باقی میماند که همین کار درصورت وجود آلودگی در گوشت، باعث از بین رفتن آن میشود و همین گوشت آلوده درصورت مصرف، بلافاصله میتواند خطر ساز باشد. به همین دلیل هم سازمان دامپزشکی گوشتی که خارج از کشتارگاهها در خانهها، معابر، حاشیه شهرها و رستورانها ذبح میشود را قاچاق میداند.