یکشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۶:۱۱
۰ نفر

امیر محقق: هدف نظری خاص جامعه‌شناسی شهری در مکتب شیکاگو سه موضوع عام را دربرمی‌گرفت.

جامعه زیستی در شهر مدرن، ماهیت مدرنیسم و یک طرح سیاسی لیبرال. این اهداف نظری، عطف به نفوذ بلامنازع مکتب شیکاگو در آغازین دهه‌های سده بیستم، همچنان در عرصه مطالعات شهری یکه‌تازی می‌کند. این سه هدف نظری عام اما، وجه بومی‌ای هم می‌یافت. حاملان مکتب شیکاگو همواره بر مطالعه زیست اجتماعی دسته‌های تبهکاری و گروه‌های غیررسمی که در شیکاگوی آن روزها، حضوری آشکار داشتند، تاکید داشتند.

از دیگر سو، مکتب جامعه‌شناسی شهری بریتانیا، اولویت نظری خود را بر بررسی خانوار و کندو‌کاو در باب اقتصاد خانوار استوار کرده بود و به مقولات جامعه‌شناختی خرد مانند پیوندهای اجتماعی و میثاق‌های آن توجهی نشان نمی‌داد.

در عین حال، کاستلز جامعه‌شناس نو مارکسیست، کتابی تحت عنوان «سؤال شهری» دارد که در آن سنت‌های جامعه‌شناسی شهر را یکسره به باد انتقاد می‌گیرد و با تفسیری مارکسیستی، قرائت خود از «جامعه‌شناسی شهری»  را بر پایه مفهومات ایدئولوژیک سامان می‌دهد تا آنچه را که «مصرف جمعی» در اقتصاد کاپیتالیستی شهر می‌نامد، توضیح دهد و همه این سنت‌ها را منکوب سازد...بدیهی است که دراینجا برای پرهیز از اطاله کلام از ذکر سوگیری‌های دیگر تئوریک در باب جامعه‌شناسی شهر چشم می‌پوشیم، اما ذکر همین سه مورد، پرسش بنیادینی را در برابر ما مطرح می‌کند؛ «موضوع جامعه شناسی شهری چیست»؟

در پاسخ به این امر، می‌طلبد که ما اصولا و اساسا درک خود را از مفهومی به نام «شهر» آشکار‌سازی‌م و مشخص کنیم که شهر درنظر ما چیست؟ آیا فقط پدیده‌ای فیزیکی و بوم‌شناختی است یا مقولات دیگری را هم دربرمی‌گیرد؟

یک سنت دیرینه نظری که برآمده از اهداف تئوریک مکتب شیکاگو است، شهر را برای ما یک پدیده بوم‌شناختی معرفی می‌کند. در این تعریف، شهر واقعیتی  فیزیکی و مادی است که از حیث معماری وجغرافیا با روستا متفاوت است. اگر بخواهیم از این سنت دیرینه پیروی کنیم، درنهایت توان ارائه یک تحلیل جامعه‌شناختی محض و غیرکاربردی را خواهیم یافت وکار تمام شده محسوب می‌شود. درعین حال نمی‌توان وابستگی‌های خاص زیستی را هم از یاد برد، بدین معنا که هر مکتب شهری عطف به بنیادهای زیستی ـ اجتماعی فضای پیرامونی خود نشو و نما می‌گیرد و می‌کوشد تحلیلی از جامعه خود ارائه دهد.

بر همین اساس در مکتب شیکاگو سر و کار داشتن با شهری که مهاجر پذیری بالا، گروه‌های اجتماعی ناهمگن و فقدان ساز‌واری اجتماعی واحد در آن عیان است، می‌تواند در سوگیریهای نظری منشأ اثر باشد که اینطور نیز بود. بنابراین می‌توان گفت که تعیین «موضوع» در جامعه شناسی شهر کاری صعب‌ و دشوار است؛ چه، هم فضای پیرامونی تعیین‌کننده است وهم سنت‌های دیرین جامعه‌شناسی حضور خود را به نحوی مداوم اعلام می‌کنند.

کد خبر 51473

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز