سه‌شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۷:۴۴
۰ نفر

ابوالفضل عموئی: ولادیمیر پوتین این روزها به کرسی‌ای تکیه زده که ۹ سال پیش هم به آن تکیه داشته‌است.

او از ماه آگوست تا دسامبر سال ۱۹۹۹ هم نخست‌وزیر فدراسیون روسیه بوده، جایگاهی که ۹ سال بعد دوباره به آن بازگشته است و البته خود او در دوران ریاست‌جمهوری‌اش بسیاری از اختیارات نخست‌وزیران سال‌های اواخر قرن بیستم را کاسته است و  اختیار روسای جمهوری قرن بیست و یکم روسیه را افزایش داده است.

زندگی پوتین پر از این فراز و فرودهاست. او در ۲۳ سالگی به عنوان یک کارمند ساده وارد تشکیلات کاگ‌ب شد و در عرض ۱۰ سال به موقعیت رئیس تشکیلات کاگ‌ب در آلمان شرقی دست پیدا کرد.

۵ سال بعد با فروپاشی بلوک شرق او اولین فرود بزرگ زندگی‌اش را تجربه کرد و با از دست دادن شغلش در کاگ‌ب به عنوان یک مشاور در بخش کوچکی از شهرداری سنت پترزبورگ مشغول به کار شد.

پس از آن در سال ۱۹۹۶ پوتین که مسئولیت‌ کمیته امور بین‌الملل شهرداری را برعهده گرفته بود، مجبور شد پس‌از شکست «آناتولی سابچاک» در انتخابات شهرداری سنت پترزبورگ دوباره به دنبال شغل جدید بگردد.

از سال ۱۹۹۶ پوتین بازهم به عنوان یک کارمند نه‌چندان بالارتبه وارد نهاد ریاست‌جمهوری فدراسیون روسیه شد؛ ولی ۳ سال بعد به جایگاه نخست‌وزیری رسید و ۶ ماه بعد هم به عنوان کفیل رئیس‌جمهوری بوریس یلتسین معرفی شد.

پوتین از آن زمان تا یک ماه پیش، مرد اول روسیه بوده و در این سال‌ها نه تنها در لایه‌های قدرت نفوذ بی‌نظیری یافته، که به محبوب‌ترین رهبر یک کشور در اروپا و آمریکا تبدیل شده است.پوتین در تمام مسئولیت‌های گذشته‌اش مدیریتی مقتدر داشت و تمام امور زیرمجموعه‌اش با هدایت او انجام می‌شد.

شناخت پوتین از روحیات برتری طلبانه و ضدآمریکایی مردم روسیه در دوران ریاست جمهوری‌اش باعث شد که روز به روز همزمان با تقابل بیشتر سیاست خارجی دولت او با غرب، محبوبیت او هم در میان مردمش بیشتر شود.

او بافت قدرت در روسیه را هم تغییر داد. پوتین در این مدت گروه «خانواده» را که بازماندگان حکومت دوران بوریس یلتسین بودند به آرامی از قدرت دور کرد و دوستان و نزدیکانش که در مجموعه همکاران سابقش در کاگ‌ب و دوستانش در دوران شهرداری سنت پترزبورگ بوده‌اند را در نهادهای قدرت قرار داده است.

با انتخاب مدودف به عنوان رئیس‌جمهوری روسیه- که از دوستان دوران حضور پوتین در شهرداری سنت پترزبورگ بوده است- پوتین دوباره به سمت نخست‌وزیری بازگشت. اما با وجود این تعداد از نزدیکان پوتین در قدرت، شاید نتوان این‌تنزل جایگاه را یک فرود واقعی پوتین دانست زیرا او همچنان مرد اول روسیه است.

رابطه پرفراز و نشیب

آمریکا و روسیه در دوران پوتین و بوش، یکی از عجیب‌ترین دوران روابط خود را تجربه کردند. نکته جالب در این رابطه این بود که رهبران دو کشور تقریبا با هم و البته پوتین 3 سال زودتر دوران ریاست‌جمهوری خود را آغاز کردند و با هم این دوران را به پایان رساندند. جورج بوش در اولین دیدار خود با پوتین توصیفی احساسی از او کرد و گفت که از چشمانش حس نزدیکی را خوانده است.

اما این رابطه بر سر چند موضوع در سالهای اخیر تیره شد که اصلی‌ترین آن تصمیم آمریکا برای استقرار چند پایگاه سپر دفاع موشکی خود در شرق اروپا بود. موضوعات دیگری مانند گسترش ناتو به شرق و حمایت از استقلال کوزوو ،روسیه و آمریکا را رو در روی هم قرار داد. با این حال در اوج اختلافات و کشمکش‌ها، رهبران دو کشور در آب‌های اقیانوس اطلس به ماهیگیری و در جنگل به دوچرخه سواری می‌پرداختند.

پشت صحنه یا خارج از گود

ماه هاست که نوع رابطه و چگونگی کار دیمیتری مدودف رئیس‌جمهوری جدید روسیه با ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری قبلی، موضوع بحث و گمانه‌زنی تحلیلگران و ناظران جهانی در رسانه‌‌ها قرار دارد.

آیا پوتین قرار است مانند رهبران چینی در پولیت بوروی حزب کمونیست، از پشت پرده، سکان هدایت امور را در دست داشته‌باشد و مدودف تنها یک مجری باشد؟ یا مدودف به طور موقت در برابر پوتین کرنش می‌کند و تا یک سال دیگر اوست که حرف آخر را در  کرملین می‌زند؟ تعداد کسانی که به پرسش نخست پاسخ مثبت می‌دهند بسیار بیشتر هستند.

دوست یا دشمن

روسیه در دوران پوتین، در قبال ایران، سیاست‌های عجیبی را درپیش گرفت که چندان روند مشخصی در آن دیده نمی‌شود. رفتار این کشور در قبال تحریم‌های ایران در سازمان ملل و اختلاف برسر رژیم حقوقی دریای مازندران ‌درحالی صورت می‌گیردکه این‌کشور، مهمترین شریک تجاری ما در برنامه‌های هسته‌ای است و ساخت نیروگاه بوشهر را در دست دارد.

پوتین و دوستان زبل

رسانه‌های غربی به ویژه در سال های اخیر همواره پوتین را یک اقتدارگرا می‌خواندند و موارد نقض حقوق بشر و سرکوب و اختناق در دوران حکومت او را به تفصیل گزارش می‌کردند. با این حال پوتین در سال های اخیر در چند نوبت مصاحبه‌های خبری گسترده ای با نمایندگان رسانه‌های غربی در داخل و خارج  روسیه برگزار می‌کرد.

از سوی دیگر او همواره آماده دیدار با رهبران جهان بود و در بعضی موارد فاصله بین این دیدارها بسیار کوتاه می‌شد و مثلا به دو بار در سال می‌رسید. رابطه او به ویژه با جورج بوش، تونی بلر، گرهارد شرودر، ژاک شیراک و سیلویو برلوسکنی بسیار دوستانه بود.

رابطه پوتین با آنجلا مرکل صدراعظم آلمان البته سردتر از رابطه با شرودر بود. پوتین در این دیدارها با رهبران جهان لباس غیررسمی می‌پوشید و دهانش به خنده باز می‌شد. در غیر از این موارد کمتر پیش می‌آمد که پوتین اینچنین بخندد.

پوتین و خاورمیانه

خاورمیانه همواره و از دیرباز برای روسیه منطقه‌ای پراهمیت بوده‌است. اما پوتین در یک دهه گذشته بسیار هوشمندانه از حضور و نفوذ خود در خاورمیانه به عنوان کارتی در بازی‌های داخلی و بین‌المللی استفاده کرده  است. خاورمیانه برای پوتین از دو جهت عمده اهمیت داشت و دارد.

اصلی‌ترین دلیل، موضوع انرژی و مسیر انتقال آن است و دلیل دیگر مقابله با آمریکا. پوتین در این راستا در سال‌های آخر دوران ریاست‌جمهوری‌اش، به حیاط خلوت آمریکا در خاورمیانه یعنی کشورهای عرب تولید‌کننده نفت مانند عربستان هم نزدیک شد و ماه گذشته به عنوان آخرین مرحله از این سیاست، به لیبی رفت و درخیمه معروف معمر قذافی با او ملاقات کرد.

رویاهای کودکی

پوتین در ۷ اکتبر ۱۹۵۲ در لنینگراد به دنیا آمد. او در کودکی همواره در بازی با هم‌سالانش، نقش یک مامور اطلاعاتی شوروی را بازی می‌‌کرد. مادر او کارگر کارخانه و پدرش افسر نیروی دریایی بود. پدربزرگ پدری پوتین آشپز لنین و استالین بود. او در رشته حقوق بین‌الملل در دانشگاه لنینگراد درس خواند و بعد از دانشگاه وارد کا‌‌گ‌‌ب شد و به این ترتیب بازی و رویای کودکی‌اش به حقیقت پیوست.

مرد خانواده

قضیه جنجال ارتباط پوتین با خانم کابایوا زمانی شروع شد که روزنامه Moskovsky Korrespondent خبری را منتشر کرد که آقای پوتین چند ماه قبل همسرش را طلاق داده است و حالا در تدارک مراسم ازدواج با آلینا کابایوا ژیمناستیک‌کار 24 ساله‌ و قهرمان المپیک است.

انتشار این خبر در رسانه های جهان باعث شد مرد قدرتمند روسیه حسابی شاکی شود. او در اولین واکنش خود در کنفرانس خبری مشترک با سیلویو برلوسکنی، نخست وزیر ایتالیا گفت: حتی یک کلمه از این گزارش هم حقیقت ندارد.

همیشه به شدت با افرادی که به زندگی دیگران سرکشی می‌کنند برخورد کرده‌ام.این فقط یک تهدید نبود.پایگاه اینترنتی این روزنامه در عرض چند ساعت  بسته شد. خود روزنامه هم خیلی سریع تعطیل شد. حتی گریگوری نخوروشف، مدیر مسئول این روزنامه دیگر جرات اظهار نظر در این مورد را هم نداشت.

او در مصاحبه با خبرنگاران شایعه توقیف روزنامه را رد کرد و گفت: این روزنامه به دلایل مالی به طور موقت منتشر نمی‌شود اما هیچکس به ما دستور توقیف آن را نداده و ما را مجبور به تعطیلی نکرده است.

کمربند مشکی دان ۶

شاید توجه مردم جهان به جودوکار بودن ولادیمیر پوتین زمانی جلب شد که خبر انتشار کتاب آموزشی او منتشر شد.‌ او از ۱۴ سالگی ورزش را در محل زندگیش و در رشته رزمی سامبا شروع کرد. او بعدها رشته اصلی ورزشی‌ خود را به جودو تغییر داد و اکنون کمربند مشکی دان 6  دارد.

البته او به غیر از جودو در رشته های اسکی و کوهنوردی هم حسابی حرفه‌ای است ولی برای جودو ارزش متفاوتی قائل است و آن را یکی از ستون های اصلی زندگی و کارش می داند.

او اعلام کرده است که این ورزش باعث ایجاد نظم و انضباط در تمام زندگیش شده است. وی عقیده دارد مهمترین درس  این ورزش  احترام متقابل به ویژه به حریف و رقیب است.

وی در این باره می گوید: ورزش‌هایی مثل جودو به من احترام متقابل را یاد می‌دهند. احترام به رقیب البته با علم به اینکه رقیبی که به نظر ضعیف می‌رسد، می‌تواند در برابرت مقاومت کند و حتی تو را شکست دهد، در صورتی که تو تمرکزت را از دست بدهی و مغرور شوی.

کتاب او به همراه یاسوهیرو یاماشیتا، قهرمان ژاپنی جهان و المپیک اکنون منتشر شده است و حسابی طرفدار دارد. این کتاب در روسیه به نام «جودو با ولادیمیر پوتین» و به زبان انگلیسی به نام «جودو: تاریخچه،تئوری و تمرینات» منتشر شده است.

کد خبر 51806

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز