پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۸:۰۴
۰ نفر

چنگیز محمود‌زاده: چشم‌هایش را پشت عینک تیره رنگی مخفی کرده بود. صندلی خالی، پشت سرش دیده می‌شد و نقاشی، ایستاده در وسط گالری با آدم‌هایی حرف می‌زد که مقابلش نشسته بودند.

عصر روز بیست و چهارم اردیبهشت، ایران درودی، گالری نهم موزه هنرهای معاصر تهران را به کلاس درسی تبدیل کرده بود که در آن برای نقاشان و هنردوستان جوان صحبت می‌کرد.

این روزها دیوارهای موزه در اختیار تابلوهای این نقاش هستند و در گالری نهم، قدیمی‌ترین نقاشی‌های درودی به نمایش گذاشته شده است؛ نقاشی‌هایی که در دوران دانشجویی او در پاریس و نیویورک خلق شدند.

دورتادور گالری نهم، دخترها و پسرهای جوان روی زمین نشسته بودند و تکیه‌شان به دیوارهایی بود که تابلوهای نقاش را بر خود داشتند. درودی دست‌هایش را تکان می‌داد واز تجربه‌های خودش می‌گفت: «وقتی نقاشان را می‌بینم که استعداد زیادی دارند اما نمی‌دانند چطور این استعداد را شکوفا کنند، حسرت می‌خورم.

 هر ملتی، حافظه تاریخی خودش را دارد. شما هم وقتی پشت سه‌پایه نقاشی می‌ایستید ملیت، خانواده و شش هزار سال تاریخ گذشته خودتان را همراه دارید. با این حال وقتی ماتیس را کپی می‌کنید من برای شما افسوس می‌خورم. ماتیس یک فرهنگ دارد و شما فرهنگ خودتان را. اگر ادای نقاشان دیگر را دربیاورید، اثرتان فریاد می‌زند که کار شما نیست.

 یک نقاش، وقتی بزرگ می‌شود که ملیت، حافظه تاریخی و گذشته خود را روی بوم بیاورد.»
درودی سال‌ها در کشورهای فرانسه و آمریکا مشغول تحصیل در رشته نقاشی بود و در کلاس درس بسیاری از استادان بین‌المللی حاضر شد. آن‌طور که خودش می‌گوید، سال‌ها پیش وقتی در فرانسه بود، خلق تابلوهایی از آثار تاریخی ایران را آغاز کرد.

 در آن زمان هنوز تخت جمشید را از نزدیک ندیده بود، اما به خلق تابلوهایی از این محل براساس عکس‌های موجود از آن می‌پرداخت. هر چند حضور او در کشورهای دیگر بر آثارش تاثیر داشت، اما خودش عقیده دارد اصول نقاشی او هنوز ایرانی مانده: «من نقاشی را با فرهنگ غربی تفسیر می‌کنم ولی تمام اصول نقاشی من ایرانی است.

 رنگ‌های قرمزی که در یک دوره از آثارم به کار می‌بردم کاملا به فرهنگ خودمان تعلق دارد. این قرمز از دوره جوانی من برآمده؛ دورانی پر از عشق و حرکت و هیجان. حالا در پیری به رنگ سفید رسیده‌ام. اصلا دیگر بلد نیستم با رنگ قرمز کار کنم، شما هم باید به آنچه هستید، ایمان داشته باشید؛ یاد بگیرید و چشم‌هایتان را باز کنید.»

ایران درودی در سال‌های اخیر چندین عمل جراحی سخت را پشت سرگذاشت و چندین نفر از خانواده خود را از دست داد،  با این حال هنوز با شور و هیجان کارش را ادامه می‌دهد؛ شور و هیجان که آن را تحت تاثیر نقاشی‌هایش می‌داند: «اگر من بعد از آن همه جراحی و از دست دادن تمام خانواده‌ام، هنوز پر از شور زندگی، اینجا ایستاده‌ام به خاطر این است که نقاشی‌ها به من قدرت داده‌اند.

اگر برای نقاشی ارزش قائلید، آن را عاشقانه دوست داشته باشید چون به شما پاداش می‌دهد. نقاشی، جواب می‌دهد چون موجودی زنده است. من از ضعف‌هایم وحشت ندارم ولی برایم مهم است که با نبض تاریخ، چه‌چیزی به شما می‌گویم.»

درودی در سال 1375 کتابی را به نام «در فاصله دو نقطه...» منتشر کرد که زندگی‌نامه‌ای به قلم خودش بود و تا امروز به چاپ نهم رسیده است. شاید همین آشنایی او با نوشتن باشد که حساسیت او را نسبت به کلمات و نوشتار تا حدی بالا برده است که بگوید: «صدای کلمات برای من خیلی مهم است. همان‌طور که رنگ در نقاشی مهم است، صدای کلمات در نوشتن اهمیت دارد.

 من اسامی آثارم را در شب نمایشگاه‌ها انتخاب می‌کنم و اصلا دوست ندارم آنها را بدون اسم یا با چند شماره به نمایش بگذارم. هیچ علاقه‌ای به این‌طور بی‌احترامی‌ها ندارم. نقاشی، ایمان است و آن را واقعا دوست دارم.»

ایران درودی تحصیلات خود را از بوازار پاریس در رشته نقاشی آغاز کرد و سپس به مدرسه لوور این شهر رفت تا تاریخ هنر بخواند. این نقاشی پس از آن در دانشکده سلطنتی بورکسل در رشته ویترای و در انستیتو «آر.سی.آ» شهر نیویورک در رشته تهیه کنندگی و کارگردانی سینما و برنامه‌های تلویزیونی تحصیلات خود را ادامه داد.

درودی تاکنون 54 نمایشگاه انفرادی برگزار کرده است که محل برگزاری آنها در شهرهایی همچون میامی، بروکسل، میلان، پاریس، ژنو، زوریخ، مکزیکوسیتی، نیویورک و... بود.

در تیر ماه سال 1380 جواد مجابی، نویسنده و منتقد هنری درباره آثار ایران درودی نوشت: «نقاشی‌های ایران درودی به نور درخشان ایران وفادار مانده است. خاستگاه این روشنا، گاه جغرافیا است که از زاویه تند تابش آفتاب بر این اقلیم می‌آید.

گاهی نور جنبه فرهنگی دارد به ازای روشن‌اندیشی حکمت عرفانی ما و از سویی درخششی تاریخی است و نور درونی زندگی جمعی اقوام ایرانی بر این فلات را بازمی‌تاباند. در شعاع تابش این مهر فروزان، می‌توان از تابلوهای دوران جدید «ایران درودی» شناخت بیشتر و لذتی افزون‌تر اندوخت... به خاطر نوع تابش آفتاب بر این سرزمین، منظره ساکن نمی‌ماند و دائم از رنگی به رنگ دیگر تغییر و تنوع می‌یابد.

این دگرگونی منظره واحد در تابش نوری که رنگ و حجم دیگری به قاب تماشا می‌دهد، نگاه ایرانی را بر نور به عنوان عنصر خلاق و نیرویی آفرینشگر متمرکز کرده است. از جهان اساطیری به این‌سو، خورشید در این سرزمین، گاه در قلب آیین مهردوستی و زمانی چون نماد آتش در کیش زردشتی و سپس در قرون تاریخی به مثابه نورالانوار عرفانی بر بینش ایرانی روشنی افکنده است...»

ایران درودی علاوه بر بیش از 50 سال خلق تابلوهای نقاشی، در طول دوران کاری خود در حوزه‌های مختلف دیگری نیز حضور داشت. او از سال 1964 به عضویت کنگره بین‌المللی هنرمندان و منتقدان ریمنی، وروکیو و سان‌مارینو ایتالیا درآمد.

 درودی بیش از 1900 دقیقه فیلم مستند و برنامه تلویزیونی با عنوان «شناسایی هنر» تهیه کرده است و در سال 1968 نیز فیلمی با عنوان «بی‌ینال ونیز» را کارگردانی کرد. این هنرمند در سال‌های ابتدایی دهه 1350 شمسی در دانشگاه صنعتی شریف به عنوان استاد مدعو به تدریس «تاریخ و شناسایی هنر» پرداخت.

نمایشگاه آثار نقاشی ایران درودی تا پایان خردادماه در موزه هنرهای معاصر تهران ادامه خواهد داشت.

کد خبر 51955

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز