مواد زائد جامد، مایع و گازی هر کدام به ابعاد مختلف سلامت محیطزیست کشورمان را تهدید میکنند. از میان این 3 مؤلفه متأسفانه مواد زائد جامد در وضعیت بحرانی قرار دارد. متأسفانه در کشورهای در حال توسعه از جمله کشورمان هنوز مدیریت زائدات جامد به صورت ابتدایی و غیرعلمی است در این نوشتار نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدها در عرصه مدیریت زائدات جامد در قالب چالشها و چشماندازها مورد بررسی قرار گرفته است.
الف)چالشها در عرصه مدیریت مواد زائد در کشور
شناخت چالشهای فراروی عرصه مدیریت مواد زائد جامد میتواند توان سامانه مدیریتی را در کاهش یا حذف این چالشها و افزایش فرصتها یاری رساند. مهمترین چالشهایی که مدیریت زائدات جامد کشور با آنها مواجه است عبارتند از: نگرش منفی، ضعف برنامههای تدوین شده، ضعف پژوهش، کمبود اعتبارات، فقر آگاهی در مراکز آموزشی و اجرایی، انگیزه ضعیف سازمانهای مردم نهاد.
1) نگرش منفی: متأسفانه ریشه بسیاری از مشکلات و نابسامانیها در عرصه مدیریت زائدات جامد در کشور را میتوان در نگرش منفی به این عرصه دانست. این نگرش منفی در لایههای مختلف جامعه با شدت و ضعف وجود دارد. در سطح عمومی جامعه یک نگاه منفی به مقوله زائدات جامد وجود دارد که این نگرش منفی بیشتر بهدلیل وجود یک پیش زمینه ذهنی منفی و زیبایی شناختی نسبت به این مقوله است. این ذهنیت نیز در اثر عدم مدیریت درست مواد زائد در شهرها در نتیجه تلنبار شدن و ایجاد مشکلات بهداشتی و زیبایی شناختی (بو، منظره بد، شیرابه و...) بهوجود آمده است. این در حالیست که ماهیت مواد زائد جامد شهری در ابتدای تولید و به خودی خود نامطلوب نیست. بلکه در اثر گذشت زمان و عدم برخورد اصولی متولیان امر باعث ایجاد مشکلات بهداشتی و زیستمحیطی میشوند.
2) ضعف پژوهشی: متأسفانه پژوهش در کشور وضعیت نابسامانی دارد و حتی در بررسیهای وضعیت پژوهشی و راههای برون رفت از این مشکل، رویکرد پژوهشی اتخاذ نمیشود. در کشورمان رویکرد غالب به مشکل پژوهش، رویکردی توصیفی است یعنی به جای آنکه علل نابسامانی وضعیت تحقیق و پژوهش بهعنوان یک مسئله مطرح شود و با بررسی جوانب گوناگون و گردآوری شواهد و دادههای معتبر راه حلهای اثربخش و علمی برای بهبود وضعیت آن ارائه شود، همواره خود مشکل به انحای مختلف بیان میشود.
مشکلات پژوهشی در عرصه مدیریت مواد زائد جامد از فضای کلی حاکم بر پژوهش در کشور مستثنا نیست. شاید برایمان تازگی نداشته باشد شنیدن اینکه طرحی در مدیریت مواد زائد جامد اجرا شده و پس از مدتی متوقف یا با شکست مواجه شده است که دلیل این امر بسیار ساده و در عین حال مهم است و آن اینکه؛ تدوین و اجرای هر برنامهای نیازمند شناخت فاکتورهای محیطی و انسانی است. به عبارت دیگر برای تدوین و اجرای یک برنامه باید کلیه فاکتورهای محیطی (شرایط منطقهای، آب و هوا و...) و انسانی (فرهنگی، اقتصادی و...) بررسی شود و سپس نسبت به تدوین و اجرای یک طرح اقدام شود.
در این صورت، کلیه عوامل کندکننده یا شتاب دهنده مؤثر بر برنامه مورد نظر مشخص میشوند و پس از این، ما یا این عوامل را تعدیل میکنیم یا برنامههای آسیب شناختی محیطی و انسانی را برای آن در نظر میگیریم. متأسفانه پژوهش را میتوان حلقه مفقوده و کمرنگ در بسیاری از برنامهها و طرحها در عرصه مدیریت مواد زائد در کشور دانست. در سطح دانشگاهها نیز ضعف پژوهش در این عرصه قابل لمس است.
بهعنوان نمونه در یک بررسی موردی از پایاننامههای انجام شده دانشجویان دورههای دکتری و دکترای ارشد در دانشگاه علوم پزشکی تهران مشخص شد که از 28 مورد پایاننامه انجام شده در دوره دکتری(1383-1372) تنها یک پایاننامه(57/3درصد) در زمینه مواد زائد جامد کار شده و از 261 پایان نامه کار شده در دوره ارشد(1383-1358) مجموعا 10 پایان نامه(83/3درصد) کار شده است. در مجموع میتوان مهمترین دلایل ضعف پژوهش در این عرصه( زائدات جامد) را در نگرش منفی، نبود متخصصان متبحر، امکانات آزمایشگاهی و پشتوانه مالی عنوان کرد.
3) انگیزه ضعیف سازمانهای مردم نهاد: متأسفانه در کشور ما فعالیت NGOها بسیار ضعیف و مقطعی است با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی انگیزش این سازمانها نگاه اقتصادی (درآمدزایی) است؛ لذا بهدلیل اطلاع رسانی ضعیف و آگاهی پایین این سازمانها با وجود پتانسیلهای بالای اقتصادی در عرصه مدیریت زائدات از دید بسیاری از این سازمانهای غیردولتی، این عرصه قابل اعتماد نیست.
4) فقرآگاهی مراکز آموزش و اجرایی: بهطور کلی میانگین آگاهی مدیران و مسئولان مربوطه در این مراکز از فاکتورهای مدیریت زائدات جامد، پایین است.
5) کمبود اعتبارات: پژوهش و تدوین برنامههای اجرایی و نهایتاً حل مشکلات و بهینهسازی فرآیندها در عرصه مدیریت مواد زائد، هزینه بردار است. با توجه به اینکه مدیریت ضعیف مواد زائد تولیدی با سلامت عمومی و زیستمحیطی جامعه درگیر است؛ لذا باید به بحث کمبود اعتبارات توجه جدی شود. حدود 80درصد شهرداریها از کمبود بودجه گلایه دارند که این نشان میدهد موضوع بودجه امری کلی است و برنامههای دقیق در ارتباط با راههای تأمین اعتبار (دولتی، بازیافت، NGOها و...) باید تدوین شوند
6) ضعف برنامههای تدوین شده: دلیل اینکه تعداد زیادی از برنامه هایی که در عرصه مدیریت مواد زائد تدوین شدهاند با چالش در مراحل اجرایی روبهرو شدهاند را میتوان در عدم تناسب با شرایط واقعی حاکم بر مدیریت زائدات جامد در کشور دانست. عدم تناسب و سازگاری با شرایط واقعی نیز به این دلیل است که برمبنای فرآیندهای پژوهشی تدوین نشدهاند. این برنامهها براساس تجربههای انفرادی یا منطقهای خاص که قابل تعمیم به کل نباشدیا ترجمهای است.
ب) چشماندازها در عرصه مدیریت مواد زائد کشور
گام اساسی پس از بررسی اولویت چالشهای مبتلا به سامانه مدیریت مواد زائد در کشور، تجزیه و تحلیل این چالشها و ارائه راهکارهای مناسب است. پارامترهای مؤثر در چشمانداز مدیریت مواد زائد کشور عبارتند از: تغییر نگرش، تقویت پژوهش، بهینهسازی بازیافت و تقویت اعتبارات.
بررسی چالشها و چشماندازها در عرصه مدیریت زائدات جامد در کشور نشان میدهد که اگرچه میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب شکاف بسیار عمیقی وجود دارد ولی در عین حال این سامانه دارای پتانسیلهای قوی است که درصورت سازماندهی و انسجام میتواند به تدریج این شکاف را پر کند. عرصه مدیریت زائدات کشور یک فرآیند چندوجهی است و دستگاهها و سازمانهای مختلف به طرق مختلف با آن درگیرند و در بسیاری موارد وظایف آنها در این عرصه همپوشانی دارد که این موضوع، خود باعث آشفتگی و ناهماهنگی بسیار در تدوین و اجرای برنامههای مدیریتی در این عرصه شده است.
تدوین چشمانداز 20ساله کشور فرصت مناسبی را فراهم آورده که با اصلاح،شفافسازی قوانین و مشخص کردن وظایف و کارکردها میتوان سرعت دسترسی به مدیریتی کارآمد و فعال در این عرصه را شتاب بخشید. در این راستا بهنظر میرسد بهترین راه رسیدن به نتیجه مطلوب، برنامهریزی پلکانی در 4دوره 5ساله برای مدیریت موادزائدکشور و ارزیابی راندمان کار و شناخت نقاط ضعف و قوت و بررسی فرصتها و تهدیدها در فواصل این دورههاست که میتواند گام مهمی در بسط و ارتقای زیرساختهای مدیریت زائدات کشور به حساب آید و در نتیجه ایران بهعنوان یک الگوی منطقهای در این عرصه ایفای نقش کند.