سه‌شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۶:۱۵
۰ نفر

منصوره خواجه محمود: من وقتی دیدم زمانه با من سر دشمنی دارد و به پرورش اراذل و جهال مشغول است و روز به روز شعله‌های آتش جهالت و گمراهی بر افروخته‌تر و بد حالی و نا مردی فراگیر‌تر می‌شود ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم ودامن از معرکه بیرون کشیدم...

آنگاه روی فطرت به سوی سبب ساز حقیقی نموده با تمام وجودم در بارگاه قدسش به تضرع و زاری برخاستم و مدتی طولانی در این حال گذراندم. سر انجام در اثر مجاهدت‌های طولانی و ریاضت‌های نفسانی قلبم فروزان و انوار ملکوت بر آن سرازیر شد. پس بر اسراری آگاهی یافتم که تاکنون بدان نرسیده بودم و رموزی بر من آشکار شد که از طریق برهان بدین حد آشکار نشده بود بلکه همه آنچه را که با برهان دانسته بودم از راه شهود و عیان دیدم (مقدمه اسفار جلد 1)

صدر الدین محمد شیرازی نه تنها حکیمی زاهد و فیلسوفی عارف بود بلکه شعر هم در او نمود یافته بود و در کلام منظوم هم دستی بر آتش داشت.

نمونه ای از شعر فیلسوفی که  توأمان چشم اشراقی با  چراغ برهان راه می‌پیماید اینگونه است:
گر همی خواهی دو چشم اشک‌ریز
قطره‌ای زین باده بر خاکت بریز
گر همی خواهی دلی آتش‌فشان
دل بدان آتش رخ مهوش رسان

 اما اینکه شعر ملا صدرا از بعضی خواص مخفی‌ است و اشعارش نقل حلقه انس اهل علم و حکمت و شعر نیست، شاید دلیلش عدم‌علاقه ملا صدرا به ارائه اشعارش در میان اساتید و شاگردانش باشد. 

فرار از تهمت شعر بافی و عدم‌علاقه اهل حکمت به نسبت شاعری قدمتی دیرینه دارد؛ قدمتی به درازنای تاریخ اسلام. آن زمان که پیامبر را شاعر خواندند تا نفوذ کلامش را از سکه بیندازند و از اطاعتش بپرهیزند. و چه بسا شاید ملا صدرا به خاطر جایگاه بی‌ارزش شعر نزد حکما از آن می‌گریخت و اشعارش جز بعد از وفات، انتشار نیافت.

کلماتی که اگر چه مهر شعر بر آنها زده شده است اما جز استدلال و برهان و عرفان در آن یافت نمی‌شود و جز به حق رهنمون نمی‌کند. مجموعه اشعار ملاصدرا که توسط محمد خواجوی جمع آوری شده مجموعه‌ای از حقایق و معارفی است که قالب شعر به‌خود گرفته و نشان از شئون و ابعاد وجودی متفاوت ملا صدرا دارد.

کد خبر 52434

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز