چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۰:۴۷
۰ نفر

ترجمه - لیدا هادی: 7 مه 2008 مصادف با 18 اردیبهشت ‌ماه 87 پایان 8 سال سکانداری ولادیمیر پوتین در کاخ کرملین بود.

طی مراسم تحلیف دیمیتری مدودف وکیل جوان بر کرسی پوتین تکیه زد، مسندی که پوتین طی 8 سال ریاست توانست روسیه را به مدد آن به روزهای اوج و قدرت دوباره نزدیک کند. ولادیمیر پوتین در حالی مکان قدرت خود را در کاخ کرملین به دیمیتری مدودف جوان می‌سپارد که طی 8 سال زمامداری خود در راس هرم قدرت روسیه واحد، این کشور را در تمام مؤلفه‌ها در دو حوزه داخلی و خارجی به استاندارد قابل‌قبولی رساند تا جایی که بازیگران همیشه منتقد بین‌المللی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نگاه خود را به روسیه تغییر دادند. مدودف در یک بعدازظهر طولانی فصل بهار از خواسته و برنامه‌هایش به پشتوانه تکیه گاهی مانند پوتین با فایننشیال تایمز سخن می‌گوید. 

  • آقای مدودف، هنگامی که به کاخ کرملین پا گذاشتید چه برنامه‌هایی برای روسیه دارید؟ در واقع الویت‌های اصلی شما در هنگام ریاست‌جمهوری روسیه کدامند؟

فکر می‌کنم اولویت‌های دولت آینده روسیه کاملا مشخص باشد. مهم‌ترین آنها پیشبرد اهداف اجتماعی و اقتصادی است که طی چند سال گذشته همه مسئولان را مشغول کرده. ما الان تصمیم داریم فقط شرایط زندگی شهروندان روسی را بهتر کنیم. این نخستین اولویت برنامه ماست. در واقع ما باید از وضعیت اقتصادی کنونی روسیه بهترین نتیجه را برای بهبود شرایط اجتماعی بگیریم. خب، روسیه الان در میان 7 قدرت برتر اقتصاد دنیا جای دارد ولی این همه قضیه نیست. موضوعی که الان برایمان اهمیت دارد این است که این پتانسیل عظیم اقتصادی را در جریان امور اجتماعی قرار دهیم. روسیه به تازگی برنامه‌های گسترده‌ای در زمینه رشد و توسعه بخش آموزش و بهداشت تک‌تک شهروندان در پیش گرفته است که ادامه این روند از مهم‌ترین برنامه‌های من خواهد بود.

از سوی دیگر مسئله تأمین مسکن شهروندان نیز از چالش‌های دولت جدید روسیه است و اما در زمینه سیاست خارجی همان طور که می‌دانید روسیه همواره سیاست موزون و متناسبی را در پیش گرفته است که این روند را نیز در آینده ادامه خواهد داد. ما همواره خواسته‌هایمان را با روشی غیرتنشی و بدون مجادله عنوان کرده‌ایم و با این روش هم از همه آنچه در پی رسیدن به آن هستیم دفاع می‌کنیم. روسیه همواره سیاست کنونی خود را در زمینه تقویت امنیت جهانی ادامه خواهد داد. ثبات فعالیت‌های اقتصادی، افزایش آزادی‌های اقتصادی، ترقی برنامه‌های اجتماعی و از همه مهم‌تر نگاه داشتن روسیه در موقعیت جهانی کنونی آن؛ اینها همه مهم‌ترین اولویت‌های دولت آینده روسیه خواهد بود.

  • اقتصاد جهانی در حال نزول است. ما الان در آمریکا شاهد بحران‌های مالی و اقتصادی فراوانی هستیم. افزایش یکباره قیمت نفت هم برای بسیاری از کشورها بحران‌های خاصی را به همراه داشته. با این اوصاف اقتصاد روسیه در سال‌جاری گرفتاری‌های بسیاری خواهد داشت.

من مطمئنم که روسیه قابلیت رویارویی با هر گونه بحرانی را که به سبب مشکلات اقتصاد جهانی پیش می‌آید داراست. دلیل این اعتماد به نفس هم این است که ما طی 8سال گذشته برای تثبیت ساختار اقتصاد کلان کشور تلاش کرده‌ایم. ذخایر مالی و اندوخته‌های طلا و ارزی ما بسیار بالاتر از همیشه است. این مسئله بازگوی این حقیقت است که اقتصاد روسیه در تمامی جوانب به تثبیت رسیده است. برای همین است که ما با اطمینان کامل اصلا نگران نوسان شاخص‌های بازارهای مالی جهان نیستیم. هر چند که ما چندان هم از پیچیدگی‌هایی که هم‌اکنون اقتصادهای جهانی در حال تجربه آن هستند دور نیستیم و باید مراقب آنها باشیم.

روسیه الان دارای سیستم اقتصاد باز است که باید به این زمینه هم توجه داشته باشیم. در حال حاضر مهم‌ترین مشکلی که در اقتصاد روسیه مشاهده می‌شود مسئله تورم است. البته این فقط مشکل ما نیست. خیلی از کشورهای دنیا هم مشکل تورم را دارند. ما باید تمامی تلاشمان را برای توقف روند افزایش تورمی که از روزهای پایانی سال گذشته اقتصاد ما را در برگرفته جزم کنیم. این موج ناشی از گرفتاری‌های اقتصادی کشورهای دیگر بوده که ما هم به آن گرفتار شده‌ایم. شاید این تاوان عضویت ما در گروه بزرگ قدرت‌های اقتصادی جهان است.

  • با سمت جدید ولادیمیر پوتین در دولت، شما و او رابطه بسیار عمیقی با هم خواهید داشت. در میان شما چه کسی حرف آخر را می‌زند؟

به ‌نظر من مهم این نیست که چه کسی حرف آخر را می‌زند بلکه این مسئله اهمیت دارد که نظام سیاسی و حقوقی روسیه چه می‌خواهد. این نظام به گونه‌ای پایه‌ریزی شده است که تمامی زمینه‌های مرتبط با وظایف و تعهدات رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر را مشخص می‌کند و محدوده اختیارات و وظایف ریاست‌جمهوری و دولت را به روشنی تبیین می‌کند. در روسیه قانون اساسی وظایف هر یک از افراد دخیل در امور کشور را برایشان بیان و قدرت تصمیم‌گیری در هر یک از زمینه‌ها را به آنها واگذار می‌کند. رئیس‌جمهوری مسیر و راهکارهای مؤثر در امور داخلی و سیاست خارجی را اتخاذ می‌کند. وزیر دفاع است که کار ترتیب و ساماندهی قوانین را به‌ عهده دارد. او ضامن حقوق و آزادی تک تک شهروندان است. دولت هم در جای خودش دارای دامنه اختیارات فراوانی است. در روسیه این دولت است که به گستره تمامی فعالیت‌های اقتصادی کشور نظارت دارد.

در کشور ما دولت جایگاه بسیار بالایی دارد و با شماری از اعضای برجسته در هیات دولت مهم‌ترین تصمیم‌های کشوری نهایی می‌شوند. وظیفه دولت خیلی پیچیده و چالشی است و کاملا روشن است که برای خودش آنقدر دارای گرفتاری‌های خاص است که بخواهد حالا در امور سایر مراجع هم دخالت کند. فهم این مطلب خیلی ساده است. روسیه دارای نظام جمهوری با قدرت و اختیار اجرایی بسیار بالایی است.

  • ما الان در دوران منحصر به فردی از تاریخ روسیه قرار داریم. یک رهبر محبوب در اوج قدرت و مقبولیت به نحوی داوطلبانه از قدرت کناره‌گیری می‌کند و جای خود را به یک نامزد جدید می‌بخشد. چنین مسئله‌ای تا به حال در روسیه اتفاق نیفتاده بود. روسیه خاطره خوبی از قدرت داشتن دو سیاستمدار در کنار هم ندارد. چه طور شما نسبت به این موضوع این قدر اطمینان دارید؟

من فقط با جمله اول شما موافق هستم و سایر اظهارات شما را قبول ندارم. خب، شما درست می‌گویید ما در بحبوحه حساسی قرار داریم. تاریخ روسیه تا به حال با چنین مسئله‌ای مواجه نبوده، رهبری موفق در اوج محبوبیت در میان مردمانش از قدرت کناره‌گیری می‌کند و به مقام جدیدی می‌رسد. اما پوتین از همان ابتدا هم گفته بود که همواره وفادار و خدمتگزار قانون اساسی کشور است و فقط برای دو دوره در جایگاه ریاست‌جمهوری باقی می‌ماند. این یعنی روسیه حداقل در حال تجربه جدیدی از احترام به قانون اساسی یا هر برنامه مدون دیگری است که شاید تا پیش از این در اینجا کمتر دیده می‌شد. مسلما پوتین برای ما همیشه همان رهبر با قدرت و پرنفوذ است که با نفوذ و درایت می‌تواند به پیشرفت اهداف اقتصادی و سیاسی ما در گستره جهانی ادامه دهد. او می‌تواند آینده روسیه را مانند 8 سال پیش همچنان تضمین کند.

درست به همین دلیل است که همه مقامات روسیه با انتخاب او به عنوان نخست وزیر آینده کشور اتفاق نظر داشتند. من مطمئنم که ائتلاف دو نفره ما می‌تواند بسیار مفید باشد. اما اصلا این نظر شما را که روی کار آمدن دو قدرت در روسیه طی دوران مختلف دارای بازخوردهای نامطلوب و منفی بوده است نمی‌پذیرم. به ‌نظرم اصلا این مسئله نمی‌تواند باعث بروز تنش در روسیه شود. هر کدام از شاخه‌های قدرت اگر در محدوده وظایف خودش عمل کند هیچ مشکلی پیش نمی‌آید.

 رئیس‌جمهوری ضامن اجرای قانون اساسی است. گفتم که او در دامنه وظایف خاصی عمل می‌کند. دولت هم بیشتر در گستره امور اقتصادی دخالت دارد. به‌نظرم در این چارچوب همه چیز عادی است. این مسئله در میان کشورهای اروپایی هم چندان دور از ذهن نیست. بارها اتفاق افتاده که در برخی کشورهای اروپایی روسای امور در عین محبوبیت و مقبولیت جمعی از سمت خود کنار کشیده و در مقامی مانند وزیر خارجه یا نخست وزیر مشغول به فعالیت شده‌اند. بنابراین من فکر می‌کنم تنها راهی که ما می‌توانیم از طریق آن ثبات سیاسی و ادامه روند رو به رشد تعاملات خودمان را مانند گذشته ادامه دهیم توجه به‌نظریه جدایی قدرت‌هاست.

  • شما زمانی در صحبت‌هایتان به اهمیت و لزوم آزادی در تمامی جنبه‌ها تاکید کرده‌اید. با این اوصاف پس در آینده‌ای نزدیک شاهد از میان رفتن محدودیت رسانه‌ها و مجامع سیاسی روسیه خواهیم بود.

من دقیقا همان چیزی را گفتم که یک سال پیش در اجلاس داووس مطرح کرده بودم. آزادی بهتر از اسارت است و تنها آزادی است که می‌تواند به عنوان اصلی‌ترین نیاز زندگی حیات هر جامعه و نظام سیاسی را تضمین کند.

به‌ نظر من در رابطه با رسانه‌های جمعی ما طی هشت سال گذشته مسیر بسیار خوبی را جلو آمده‌ایم. از کوچک‌ترین رسانه‌های روسی که به صرف فعالیت‌های بازرگانی فقط وارد عمل شده‌اند و تا بزرگ‌ترین آنها همگی در سال‌های گذشته به یکی از ارکان اصلی جامعه روسیه تبدیل شدند. 8 سال پیش تمامی سرمایه جاری در بخش رسانه‌های روسیه به سختی به یک میلیارد دلار می‌رسید در حالی که الان ما داریم از ده‌ها میلیارد دلار سرمایه صحبت می‌کنیم؛ حداقل 50 میلیارد دلار.  آیا این بازگوی قدرت رسانه در روسیه نیست؟ بازار مطبوعات و رسانه‌های جهان الان بسیار پیشرفته است. اینترنت به همه رسانه‌ها این توانایی را داده که بتوانند اخبار و تحلیل‌های خود را در گستره‌ای بین‌المللی ترویج دهند. به‌نظر من قابلیت پخش اخبار در این حجم وسیع را نباید نادیده گرفت. اجازه بدهید از یک روز عادی خودم برایتان بگویم.

من هر روز صبح از طریق رایانه شخصی‌ام اخبار جهان را دنبال می‌کنم و از طریق مهم‌ترین شبکه‌های تلویزیونی روسیه از وقایع جهانی باخبر می‌شوم. سرکشی به همه سایت‌های تحلیلی موافق و مخالف دولت از مهم‌ترین کارهایی است که من هر روز انجام می‌دهم. همه مردم روسیه هم مانند من به همین سادگی می‌توانند در جریان اخبار و اطلاعات دقیق جهان قرار بگیرند. برای آنها هیچ ممنوعیتی وجود ندارد. ما الان در روسیه نزدیک به 40‌میلیون کاربر اینترنت داریم. مسئله ما اینترنت نیست. اینترنت فقط زبان رسانه‌ها را تغییر داده است.

البته من سعی ندارم همه چیز را در روسیه عادی نشان بدهم. من فکر می‌کنم منظور شما همین تنش‌ها و تعارض‌هایی است که میان هریک از گروه‌های خبری و مطبوعات کشور در دفاع یا مخالفت با جریانی خاص وجود دارد. این مسئله میان همه رسانه‌های جهان معمول است. همیشه عده‌ای در برابر شماری دیگر موضع گرفته‌اند. گاهی پیش می‌آید که برخی سیاستمداران مایل نباشند اخبار و موضوعاتی از آنها در مطبوعات کشور مطرح شود. ما در این مواقع فقط سکوت می‌کنیم. حرکت قانونی مطبوعات و رسانه‌ها در روسیه، همکاری با هم در چارچوب قانون مطبوعات و تعامل و تضارب آرا میان رسانه‌ها و مسئولان حکومتی همگی نشان دهنده این حقیقت است که رسانه‌ها در روسیه در مسیری درخشان و متعالی جای گرفته‌اند. من کاملا اطمینان دارم که رسانه‌های روسیه آینده بسیار درخشانی خواهند داشت.

  • شما یک حقوقدان هستید، یک حقوقدان باتجربه. پس اجازه بدهید این طور بپرسم که قصد دارید برای گسترش اجرای قوانین در روسیه از چه ابزارهایی استفاده کنید؟

من یک حقوقدان کامل هستم با بالاترین درجه‌ای که برای این کار لازم است. شاید مرا یک حقوقدان خطاب کنید تا من را پایین بیاورید. اما باید بگویم همین آشنایی با مبانی حقوق برای من نتایج بسیاری به همراه داشته است.  در وهله نخست ما باید روشی مناسب برای اجرای قوانین در جامعه در پیش داشته باشیم. نظام حقوقی روسیه بسیار جوان است.

شاید کمتر از 15 سال. از سوی دیگر نظام حقوقی در روسیه پیرو یکسری قوانین و دستورالعمل‌های قدیمی از زمان‌های بسیار دور است. خب، با این حساب لازم است که تصویب و اجرای قوانین را از گستره اختیار و تصمیم‌گیری‌های افراد و مراجع دولتی خارج کنیم. متأسفانه روسیه کشوری است که مردم آن چندان به قوانین وقعی نمی‌گذارند   و مهم‌ترین مسئله‌ای که هم‌اکنون در روسیه اهمیت صدچندانی یافته موضوع اطمینان از وجود نظام قضائی و دادگاه‌هایی پویا و مفید است. متأسفانه هنوز در روسیه ما شاهد حضور یک دسته از رویکردهای سنتی منفی هستیم که از دوران قرون 18 و 19 میلادی به جای مانده‌اند. با این اوصاف امروز تمامی تلاش ما این است که دادگاه‌های روسیه را مستقل و بی‌نیاز از دخالت هر مرجعی قرار دهیم.

قضات دادگاه‌ها در تمامی نقاط دنیا افراد بسیار محترمی هستند. ما باید به مردم و به همه افرادی که در این مسند نشسته‌اند این اطمینان را بدهیم که انتخاب آنها بنا به شایستگی و صلاحیت مؤثر آنها بوده و کسانی که در مسند قضاوت مراجع حضور دارند خود دارای قوه تشخیص و اداره مسائل هستند که این مسئله در دو طرف به عواملی مانند استقرار قانونی مدرن برای کنار گذاشتن قوانین سنتی پیشین و همچنین افزایش میزان پرداختی به قضات برای حضور مؤثر آنها نیاز دارد. چرا مردم ما از رجوع به دادگاه‌ها می‌ترسند؟ آنها باید هر موقع که نیاز باشد به این مراجع رجوع کنند.

  • شاید به قول شما این یک مسئله تاریخی است؟

بله درست است.

  • پس شما به همه مقامات کرملین می‌گویید که در امور دادگاه‌ها و مراجع قضائی کشور دخالت نکنند؟

هیچ‌کسی نمی‌تواند در کار دادگاه‌ها و مراجع قضائی روسیه دخالت کند چه مقامات رسمی یک منطقه خیلی کوچک در دور‌افتاده‌ترین شهر سیبری چه اشخاصی که هم‌اکنون در کاخ کرملین نشسته‌اند. این مسئله برای ما چندان تازه هم نیست برای اینکه در سایر کشورهای دیگر جهان هم در نظام قضائی کشور منحصر و مستقل نیست و این مجموعه تنها در همان جامعه‌ای جواب می‌دهد که نظام سیاسی آن برایش تعریف شده است. اما سؤال اینجاست: این وسط تکلیف قدرت قضاوت و تصمیم‌گیری چه می‌شود؟ مسلما هر قاضی دادگاهی چه در پایین‌ترین سطح و چه دادستان یک دادگاه عالی در کشور به یک دسته اختیارات مخصوص به‌خود نیازمند است. بدون شک این حاکمیت باید وجود داشته باشد. همه مسئولان باید استقلال نظام قضائی کشور را به رسمیت بشناسند.

  • پس شما خودتان را یک دمکرات می‌دانید؟

من تنها حامی ارزش‌های دمکراسی در سایه ارزش‌های انسانی هستم که طی قرن‌های گوناگون کارکردآنها برای مردم مشخص شده است. به‌نظرم هر دمکراسی، آزادی و نحوه تعامل و تضارب آرایی در جوامع مختلف دارای درجات و بازخوردهای متفاوتی است که از سوی مقامات کشوری و مسئولان عالی آن تبیین می‌شود.

  • مدودف یک طرفدار غرب است یا اینکه اهداف بلوک شرق را دنبال می‌کند؟ این موضوع برای همه مردم جهان مبهم است.

اگر من در دوران پایانی قرن نوزدهم میلادی زندگی می‌کردم آن وقت شاید می‌توانستم جواب این سؤال شما را به راحتی بدهم. من فکر می‌کنم که با خواندن نوشته‌هایی از ادبیات کلاسیک روسیه بتوان به راحتی پاسخی برای این سؤال پیدا کرد. الان دنیا فرق کرده است. امروز ما مدرن شده‌ایم. به این خاطر است که من تمامی تکیه‌گاهم را خواسته و میل مردم کشورم قرار داده‌ام.

  • از ادبیات روسیه حرف زدید. آیا شما نوشته‌های نویسنده خاصی را دنبال می‌کنید؟

صحبت کردن از یک شخصیت خاص در ادبیات روسیه کار مشکلی است. من از کودکی به ادبیات روسیه بسیار علاقه‌مند بوده‌ام. چخوف، بونین و تمامی نوشته‌های داستایوسکی را دوست دارم. اما اینها همه درس‌های ادبیات دوران ما بود و زیاد خاطرم نیست. من که معلم ادبیات نیستم.

  • البته که نه اما دوباره تکرار می‌کنم شما یک حقوقدان هستید و در جایگاه یک حقوقدان حتما باید از این مسائل آگاه باشید. بگذریم. شما ادعا کرده‌اید که با فساد و ارتشا در روسیه مبارزه می‌کنید. فساد الان یکی از مهم‌ترین معضلات روسیه است. شما یک نفری چه طور می‌خواهید این کار را انجام دهید در حالی که این مسئله در روسیه بیداد می‌کند. از نیروهای پایین پلیس گرفته تا مسئولان عالی کشور همه به نحوی فقط با رشوه کار می‌کنند. چه طور می‌خواهید با این کار مقابله کنید و شرایط را تغییر دهید؟

خب، تقابل با این موضوع بسیار سخت است. شاید مهم‌ترین کار این باشد که ما ریشه مسئله‌ای را که باعث ترغیب افراد به رشوه می‌شود پیدا کنیم. الان رشوه گرفتن نیروهای پلیس از مردم برای صرف‌نظر از جریمه‌های آنها یک کار عادی شده. اینها همه به خاطر همان مسئله بی‌توجهی و اهانت به قانون است که میان مردم روسیه ریشه دوانده است. وقتی یک شهروند به پلیس رشوه می‌دهد اصلا به وقاحت کاری که انجام می‌دهد آگاه نیست و اگر هم بداند به راحتی قانون را زیر پا می‌گذارد. او این مسئله را جرم نمی‌داند در حالی که من می‌گویم این کار جنایت است!  به ‌نظرم نخستین کاری که ما باید انجام دهیم این است که قوانین را بر اساس رویکردهای داخلی کشورمان تدوین کنیم. این چندان مسئله دشواری نیست. اما راهکار دوم که کمی مشکل‌تر است موضوعاتی از قبیل وضعیت معیشتی مردم و میزان دریافتی آنها و سایر مواردی از این قبیل است که آنها را به سوی دریافت رشوه برای تأمین معاش سوق می‌دهد. تنها راه مبارزه با فساد در روسیه تلاش برای درک واقعی مردم از قانون است.

  • با اینکه سؤال‌های بسیاری درباره سیاست خارجی شما وجود دارد اما ترجیح می‌دهم نخست با رویکردهای داخلی شروع کنم. آیا شما در کابینه جدید از نیروهای جدید سیاسی استفاده می‌کنید یا اینکه از همان افراد برجسته سن پترزبورگ استفاده می‌کنید. روسیه کشور بزرگی است.

می‌دانید، به ‌نظر من سیستم کنونی قدرت در روسیه چندان هم وابسته به مردم سن‌پترزبورگ نیست هرچند که البته تعداد زیادی از آنها در امور کشوری دخالت دارند. این مسئله در زندگی آدم‌ها طبیعی است: همواره دسته‌ای از افراد به عده‌ای دیگر اعتماد می‌کنند و در کارها از آنها کمک می‌گیرند. اما من معتقدم که در سیستم حکومتی ما باید از گستره تمامی اشخاص با سطح معلومات و دانش مختلف بهره گرفت. روسیه شمار فراوانی افراد خردمند و خلاق دارد که از شهرهای مختلف کشور، جایی غیراز سن پترزبورگ برخاسته‌اند.

  • بله این یک سؤال راحت بود اما پرسش سخت ما... به تازگی ویکتور چرکسوف که خودش یکی از مقامات عالی روسیه است گفته که بسیاری از نیروهای امنیتی کشور برای قدرت و نفوذ در روسیه در تلاش و نزاع با هم هستند. چه برنامه‌ای برای تقابل با آنها دارید؟

نخست اینکه نظام امنیتی ما برای مقابله و نزاع با هم به‌منظور در دست گرفتن قدرت یا پس زدن دیگری مجادله نداشته‌اند بلکه آنها فقط سعی داشتند با استفاده از شیوه‌های قانونمند خود به حل معضلات اجتماعی بپردازند. حالا شاید در این میان کمی هم سیستم‌های امنیتی ما با هم اختلاف نظر داشته باشند اما هیچ وقت بحث خشونت و درگیری در میان نبوده است. شاید گفته شما درست باشد که در روسیه و هر کشوری مأموران عالی رتبه امنیتی با هم به رقابت بپردازند اما این مسئله در روسیه برای رسیدن به قدرت نیست. ما هنوز هیچ خبری از اینکه سرویس امنیتی ما در پی رسیدن به قدرت باشد در دست نداریم. در روسیه هر رویکردی با قانون کنترل می‌شود.

  • بیایید کمی در مورد سیاست خارجی صحبت کنیم. آیا این صحبت پوتین درست است که همه کشورهای غربی و حتی جهانیان برای ارتباط با روسیه روزگاری به‌مراتب مشکل‌تر از دوران پوتین خواهند داشت؟

البته که پوتین درست می‌گوید. شما پرسیدید که حرف او درست است یا نه، من هم می‌گویم بله درست است.

  • یعنی هرچه او بگوید درست است؟

البته. او سیاستمداری باتجربه و یکی از بانفوذترین رهبران روسیه است.

  • آیا الان روسیه به‌دنبال بهبود روابط خود با بریتانیاست؟

بله، بدون شک. گسترش روابط اقتصادی بیشتر از هر امری برایمان اهمیت دارد. طی یک سال گذشته میزان سرمایه‌گذاری بریتانیا در روسیه تقریبا 4 برابر شده و به ارزش 26 میلیارد دلار رسیده است. الان رابطه اقتصادی ما حتی خیلی بالاتر از تمامی دوران رابطه دو کشور در طول تاریخ است. در زمینه امور سیاسی هم ما در دوره خاصی قرار داریم. البته در زمینه مسائل امنیتی دارای یک دسته اختلاف‌ها و محدودیت‌هایی هستیم که به‌زودی برطرف می‌کنیم. وقتی من به عنوان رئیس‌جمهوری روسیه انتخاب شدم گوردون براون نخستین کسی بود که به من تبریک گفت. ما در حال افزایش هر چه بیشتر روابط سیاسی و اقتصادی با انگلستان هستیم.

  • یعنی واقعا انتظار دارید که چنین اتفاقی بیفتد؟ آیا دیدار با گوردون براون می‌تواند این راه را برایتان هموار کند؟

زمان به این مسئله پاسخ می‌دهد.

  • آیا شما واقعا باور می‌کنید که سفارت انگلستان در حال جاسوسی است؟

من که رئیس سازمان امنیتی روسیه نیستم، اما اطلاعاتی که هر روز و هر لحظه از طریق رسانه‌های بین‌المللی فاش می‌شوند یا اطلاعاتی که من به عنوان یکی از رهبران سیاسی کشور به آن رسیده‌ام همگی نشان می‌دهند که این وسط مشکلاتی وجود دارد. اما این مسئله اصلا جای تعجب ندارد چرا که سفارتخانه‌ها و سازمان‌هایی از این دست در هر کشوری به‌ منظور جمع‌آوری اطلاعات در کشور دیگر مستقر می‌شوند.

  • به ‌نظر شما آیا روسیه هنوز هم یک قدرت عظیم جهانی است؟ و در نهایت اینکه شما از چه برنامه‌های امنیتی پیروی می‌کنید، به عنوان مثال در رابطه با تکثیر فناوری هسته‌ای؟

بدون هیچ شکی! تردید نکنید که روسیه برترین قدرت جهان در زمینه فناوری هسته‌ای است که در این زمینه با تعهد به تمامی الزامات و قیودی که وضع شده حرکت می‌کند. ما در دنیای بسیار خطرناک و پیچیده‌ای زندگی می‌کنیم که هر روز هم شمار کشورهای مجهز به فناوری هسته‌ای افزایش می‌یابد. با این حساب خطر حملات تروریستی هسته‌ای هر روز بیشتر می‌شود. بهترین راه برای تقابل با این مسئله الزام کشورها به پیروی از چارچوب‌ها و ضوابط بین‌المللی است.

  • شما در حالی به ‌عنوان رئیس‌جمهوری روسیه بر سر کار آمده‌اید که روسیه محبوب‌ترین و قوی‌ترین رهبر خودش را کنارگذاشته است. این مسئله ما را به یاد جریان مارگارت تاچر و جان میجر انداخت با این تفاوت که تاچر مجبور به ترک موقعیت خودش بود. شما هم سال‌ها با ولادیمیر پوتین کار کرده‌اید. از تجربه‌های همنشینی با او و قدرت رهبری‌اش بگویید. از این هشت سال همکاری و شیوه رفتار و منش او.

من از پوتین درس‌های زیادی یاد گرفتم. در واقع رابطه ما به سال‌های دهه 70 تا 80 میلادی برمی‌گردد. هنگامی که برای نخستین بار او را دیدم خیلی جوان بودم. فقط 24 سالم بود و او از سن و سال الان من خیلی جوان‌تر بود. ولی او آن زمان هم از آنچه الان من هستم خیلی باتجربه‌تر و خبره‌تر نشان می‌داد. آنچه در همان ابتدا مرا به سوی او کشاند باریک‌بینی و دقت نظر عالی او در مسائلی بود که فرا رویش قرار می‌گرفت. قدرت تصمیم‌گیری فوق‌العاده‌اش با تحلیل‌های دقیقی که می‌کرد بسیار منحصر به فرد بود. به ‌نظرم همین عامل برای موفقیت هر رهبری به‌خصوص یک رئیس‌جمهوری کافی است. پوتین خیلی مشخصه‌های عالی برای عبرت مردم روسیه دارد. ما همیشه با اعتماد و اطمینان با هم به دوستی‌مان ادامه داده‌ایم. شاید همین اعتماد و اطمینان خاطر دو جانبه بود که باعث شد او بتواند بسیاری از بحران‌ها و تنش‌های پیش رو در جامعه روسیه را پشت سر بگذارد. من مطمئنم که ما می‌توانیم به پشتوانه حضور او به اهداف درخشانی دست پیدا کنیم.

  • کی فهمیدید که به کاخ‌نشین‌های کرملین پیوسته‌اید؟ درآن لحظه واقعا چه احساسی داشتید؟

فکر می‌کنم که دوم یا سوم مارس بود که پس از شمارش آرا خبردار شدم. همان زمان بود که فکرکردم آیا واقعا من رئیس‌جمهوری شده‌ام؟! البته این سؤال برای مردم روسیه هم پیش آمده بود اما صندوق‌های رای آن را تایید می‌کردند. در آن زمان احساس عجیبی داشتم. به خوبی می‌دانستم که در مقام رئیس‌جمهوری مسئولیت‌های زیادی دارم. کارها و وظایفی که اگر راضی به انجام آن نباشید نمی‌توانید یک شب بخوابید و بگویید از صبح فردا دیگر رئیس‌جمهوری نیستم!

کد خبر 52581

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز