اضطراب امتحان به عنوان پدیدهای رایج که به وفور در مراکز آموزشی و تحصیلی دیده میشود و همبستگی بالایی با عملکرد موفق یا ناموفق دانش آموز دارد، در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد و پیشنهادهایی برای کاهش میزان آن ارائه میشود.
دانشآموز دارای اضطراب امتحان، فردی است که به خوبی مواد و موضوعات درس کلاسی و دوره را فرا گرفته اما به دلیل اضطراب، قادر به بیان دانستههای خویش در امتحان نیست، لذا انتظار میرود بین ثمرههای اضطراب امتحان و نمرههای دروس، رابطه معکوس وجود داشته باشد. تحقیقات متعددی روی تاثیر اضطراب صورت گرفته است و بر همین اساس متخصصان تعلیم و تربیت، اضطراب تحصیلی و امتحان را بر ۲ دسته تقسیم میکنند.
تسهیلکننده یا تسریع کننده
جنبههایی از اضطراب وجود دارند که کارکرد افراد را در موقعیتهای پیشرفت معینی بهبود میبخشند. تحقیقات نشان دادهاند که میزان متوسط اضطراب و فشار هیجانی موجب تسهیل کارکرد فرد میشود. در قانون یرکز-دادسون، نیز افزایش شدتانگیزه که با اضطراب رابطه مثبت دارد تا حدودی رفتار را تسهیل میکند. این نوع اضطراب و هیجان باعث میشود که فرد در جهت موفقیت و فرار از شکست، تلاش کند و در نتیجه کارکرد و بازدهاش ارتقا مییابد.
اضطراب ناتوان کننده
اگر اضطراب از حد معینی فراتر رود باعث حواسپرتی، پریشانی و احساس درماندگی میشود. در این حالت فرد دچار کاهش بازده و افت عملکرد میشود.تحقیقات متعدد نشان داده است که اضطراب نه تنها سبب بروز اختلال در حافظه و ادراک میشود، بلکه میتواند موجب بروز اختلالات رفتاری و جسمی نیز شود. این حالت قادر است کارکردهای شناختی و هوشی و روان فرد را مختل کند.
اضطراب امتحان، یادآوری آموختههای قبلی را مغشوش کرده، عملکرد فرد را مختل میسازد. کیفیت عملکرد امتحان تنها به نقایص شناختی و علمی فرد مربوط نمیشود، عملکرد ضعیف افراد دارای اضطراب امتحان زیاد تااندازهای میتواند مرتبط به شایستگی و صلاحیت انجام امتحان، نقص در روشهای مطالعه و کمبود مهارتهای امتحان باشد. تحقیقات متعددی توسط پژوهشگران بسیاری در زمینه وجود رابطه بین نمرههای امتحان و اضطراب امتحان صورت پذیرفته است.
سلیگمن و روزنبام (1989) نشان دادهاند افرادی که دارای اضطراب امتحان بالایی هستند در مقایسه با همکلاسان دارای اضطراب امتحان پایین، عملکرد ضعیفتری دارند. دنین باکر و دایتز(1978) در مطالعه خود دریافتند که دانشآموزان دارای اضطراب امتحان بالا نسبت به گروه دارای اضطراب پایین، نگرانتر، آشفتهتر و بیتوجهتر هستند.
این حالت موجب افت عملکرد آزمودنیهای مضطرب میشود و نتایج آنها را کاهش میدهد. متغیرهای زیادی با اضطراب امتحان رابطه دارند که در این میان نقش اضطراب عمومی و کلی مهمتر است. اضطراب عمومی و کلی حالتی است که در آن تشویش و نگرانی ناتوانکننده فرد بسته به موضوع خاصی نیست و حالت آزاد و منتشر دارد.
اضطراب عمومی و کلی با اضطراب امتحان رابطه معنیداری دارد به عبارتی هرقدر میزان اضطراب عمومی فرد بالاتر باشد میزان اضطراب امتحان او نیز بالاتر است.
همهگیرشناسی
براساس برآورد پژوهشگران، سالانه حدود 10میلیون دانشآموز اضطراب امتحان را تجربه میکنند و برای 25درصد این عده اضطراب فلجکننده است و با افزایش سن میزان آن افزایش مییابد.
کودکان در سنین دوره ابتدایی، اضطراب اندکی را درباره امتحان تجربه میکنند. اضطراب امتحان در سنین 12-10 سالگی شکل میگیرد و تا دوران بزرگسالی، حتی تحصیلات دانشگاهی ادامه مییابد.
به نظر میرسد با بالاتر رفتن سن و اهمیت یافتن موفقیتهای تحصیلی، میزان اضطراب امتحان هم بالا میرود. در زمینه تفاوتهای جنسی پژوهشهای چندی نشان دادهاند که اضطراب امتحان به صورت معنیداری بین این 2 جنس متفاوت است. نتایج به دست آمده حاکی از این بودهاند که دختران، مضطربتر( در زمینه امتحانی) از پسران هستند.
در بررسی علل این موضوع میتوان به مسائل فرهنگی و نقشهای جنسیتی اشاره کرد. به نظر میرسد ابراز و اظهار اضطراب توسط زنان و دختران پذیرفتهتر است. صاحبنظران تعلیم و تربیت، آرای متفاوتی درخصوص علل اضطراب امتحان ارائه دادهاند ولی در این میان نقش 5 عامل مهمتر از سایر عوامل قلمداد شده است.
روابط متقابل
خانواده، عامل مهمی در ایجاد اضطراب به شمار میآید. انتظارات والدین علاوه بر اینکه میتواند ملاک موفقیت و شکست کودک باشد ممکن است اضطراب آفرین نیز باشد.
انتظارات بیش از حد والدین و مقایسه فرزندان با همسالان و همکلاسان خود موجب افزایش اضطراب و تشویش دانشآموزان میشود، به خصوص انتظارات بیش از اندازهای که بدون توجه به تواناییها و استعدادهای کودک به وی القا شود، موجب افزایش اضطراب امتحان و عملکرد ناموفق دانشآموز میشود.
این مسئله متاسفانه در جامعه ما به دلیل افزایش ارزش تحصیلات، رواج قابل توجهی دارد. وجود مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و مدارس با شرایط ویژه که برای ورود به آنها لازم است امتحاناتی خاص گذرانده شود و انتظارات والدین از فرزندان در این ارتباط میزان اضطراب امتحان وحتی اضطراب کلی دانشآموزان را بالا برده است.
انتظارات معلم
موفقیت هر فرد بستگی به میزان انتظار و توقعی دارد که از او میرود. یکی از عوامل مهم در ایجاد انگیزه در دانشآموز، انتظارات معلم از وی است. انتظارات مثبت و مناسب معلم، آثار مثبتی بر عملکرد تحصیلی دانشآموز دارد. هرگونه انتظار نابهجا که بدون توجه به تواناییها و استعدادهای کودک وجود داشته باشد منجر به ایجاد اضطراب خواهد شد.
اضطراب امتحان ممکن است ناشی از اعمال قدرت معلم باشد، زیرا معلم، دانشآموز را ارزشیابی میکند و سرنوشت تحصیلی دانشآموز در اختیار وی قرار دارد. معلمی که نمره دادن را وسیله اعمال قدرت و تنبیه دانشآموز قرار دهد، باعث ایجاد اضطراب در دانشآموز میشود.
روشهای صحیح مطالعه
دانشآموزان مضطرب غالبا فاقد برنامهریزی اصولی و منسجم در مطالعه دروس خود هستند و هنگام مطالعه تمرکز لازم را ندارند، در مقابل دانشآموزان موفق روش مشخص و برنامه منسجمی در مطالعه دروس خود دارند و طی سال تحصیلی وقت مناسبی برای خواندن دروس اختصاص میدهند.
دشواری امتحان
مواد امتحانی دشوار، غالبا به شکست دانشآموزان منجر میشود و هر تجربه شکستی باعث افزایش میزان اضطراب میشود. در دروس دشوار قاعدتا تعداد شکستهای دانشآموز بیش از دروس آسان است، لذا تجربههای مکرر شکست باعث ایجاد اضطراب شده و در موقعیت امتحان بروز میکند.
این میزان بالای اضطراب به افت عملکرد فرد میانجامد که بازهم به شکست او منتهی میشود. چنین فرآیندی دور بستهای ایجاد میکند که نهایتا اضطراب ناتوانکننده را به وجود میآورد.
محیط برگزاری امتحان
در بیشتر مدارس به دلیل عدم وجود مراقبان و ناظران امتحان به میزان مناسب مراقبان و گردانندگان جلسه امتحان سعی میکنند محیط رعب و وحشتی در جلسه ایجاد کنند که جلوی احتمال تقلب را بگیرند، اما این جو به ندرت بر دانشآموزان متقلب اثر میگذارد، زیرا این عده ویژگیهای شخصیتی خاص مانند نترس بودن و قدرت خطر کردن دارند که چنین تمهیداتی اثر اندکی بر آنها دارد.
در مقابل دانشآموزان مضطرب در این محیط مضطربتر شده و عملکردشان آسیب میبیند.