همین گفتوگوی جنجالی کافیاست تا وزیر اسبق کشاورزی جمهوری اسلامی بار دیگر به چهرهای خبر ساز بدل شود.
در گفتوگوی حاضر او ضمن دفاع از جایگاه صنفی و سیاسی خانه کشاورز، سیاستهای وزیر فعلی را به نقد کشیده و نگرانیهای خود را که معتقد است بر پایه بررسیهای کارشناسی و علمی شکل گرفته است، مطرح میکند. با این حال او خود را اپوزیسیون دولت نمیداند.
- با توجه به اتفاقی که اخیرا در دولت نهم افتاد و آقای دانش جعفری با طرح انتقاد تند علیه دولت از وزارت اقتصاد استعفا دادند، چه پیش میآید وقتی مدیری که از دولت بیرون میآید به اپوزیسیون دولت تبدیل میشود؟ برای آقای کلانتری هم چه اتفاقی افتاد که از دولت خارج شد و خانه کشاورز تاسیس کرد، مصاحبه کرد و سیاستهای دولت را نقد کرد؟
اتفاق خاصی که نمیافتد و به اعتقاد من افراد هرچند از دولت هم خارج میشوند اما نظریههای آنها تغییری پیدا نمیکند.
- یعنی آن هنگام که در دولت هستند امکان اجرای نظریات خود را ندارند؟
احتمالا یا نمیپذیرند یا نمیشود و یا اینکه اتفاقات خاصی میافتد.
- پس اتفاق خاصی میافتد!
اجازه بدهید مثالی بزنم. بهطور مثال شما به آقای دانش جعفری اشاره کردید من ایشان را چیزی در حدود 20 سال است که میشناسم و احتمال میدهم علت خروج ایشان از دولت این بوده است که نقطه نظریات ایشان با نظریات رئیسجمهوری هماهنگ نبوده است.
- یعنی شما هم در هنگامی که وزیر کشاورزی بودید همین مشکل را داشتید؟
من، نه. این مشکل را نداشتم و اعتقاد دارم که ما اپوزیسیون هم نداریم. در رابطه با تاسیس خانه کشاورز باید به این نکته اشاره کنم که از سال 68 بهدنبال این بودیم که خانه کشاورز را تاسیس کنیم و میخواستیم که مجوز آن را بگیریم. که بالاخره توانستیم مجوز تاسیس خانه کشاورز را در سال 79 بگیریم. یعنی تاسیس خانه کشاورز چیزی در حدود 11 سال طول کشید.
- یعنی همان موقع که شما در دولت حضور داشتید؟
بله، تاسیس خانه کشاورز همان موقع بود. اما اگر شما برگردید به مجوز تاسیس خانه کشاورز مشاهده میکنید که با کمک خود ما از سال 68 هیات مؤسس جمع شدند و تاسیس خانه کشاورز تا سال 79 طول کشید.
- البته با وجود خانه کارگر فلسفه وجود خانه کشاورز زیر سؤال بود.
بله. در آن هنگام کمیسیون ماده 10 احزاب 5نفر بودند که 2 نماینده مجلس و 1 نماینده از قوه قضائیه معمولامخالف تاسیس خانه کشاورز بودند و اعتقاد داشتند که یک خانه کارگر وجود دارد که میتواند برای 7 پشتمان کافی باشد و به همین دلیل میگفتند دیگر مجوزی برای تاسیس خانه کشاورز نخواهیم داد. تا اینکه مجلس عوض شد و مجلس ششم سر کار آمد.
- اما ساخت خانه کشاورز و هم ساخت خانه کارگر یک ساخت شبه دولتی است و اتفاقا بهنظر میرسد باید از وجود این نهادی که میتواند یک سری کنترلهایی را بر نارضایتیهای کارگران و کشاورزان اعمال کند، حمایت شود.
البته خانه کارگر شاید این طور باشد اما خانه کشاورز اینگونه نیست.
- به هر حال شما خودتان یک مدیر دولتی بودید. در خانه کارگر هم بهطور مثال آقای کمالی همزمان وزیر دولت و عضو شورای مرکزی خانه کارگر بود؟
ما ارتباطی با دولت نداریم و هر کسی میتواند مسئول خانه کشاورز باشد. نه کمکی از دولت میگیریم و نه بودجهای از دولت میگیریم و بهطور کلی ارتباطی با دولت نداریم.
- رابطه خانه کارگر با دولت هم اینگونه است؟
خانه کارگر با دولت ارتباط مالی دارد اما ما در خانه کشاورز تاکنون یک ریال از دولت پول نگرفتیم. حتی آقای خاتمی در سالهای 79 یا80 ابراز علاقه کردند که کمک مالی به خانه کشاورز بکنند اما ما نخواستیم که اینگونه باشد. چرا که اعتقاد داشتیم اگر بودجه دولتی بخواهد به خانه کشاورز بیاید باید در نهایت تسلیم دولت شویم.
ما هیچ وقت اپوزیسیون نبودیم و هیچ وقت هم حرف غیرعلمی در بخش کشاورزی نزدیم. خیلی جالب است که کشاورزان ما اینگونه فکر میکنند که ما دولتی هستیم و دولتیها در مقابل چنین تفکری فکر میکنند که ما اپوزیسیون هستیم. ما یک سری باورهایی داریم و بهدنبال آن باورها هستیم.
باور اصلی ما منافع ملی ما است و بعد منافع کشاورزان. و در اساسنامه خانه کشاورز نیز به آن اشاره شده است. یعنی اگر منافع کشاورز در راستای منافع ملی ما نباشد ما بهدنبال آن نیستیم.
- یعنی در شرایط فعلی که درآمد نفتی بالا است و دولت متکی به واردات است و اعتقاد دارد که کمبودها را باید با واردات جبران کند به خاطر تعریف دولت نهم از منافع ملی و مسائلی که مردم مبتلا به آن هستند، شما میپذیرید که کشاورزان ضرر کنند؟
ببینید یکی ضرر کردن کشاورزان است و یکی هم عدمالنفع کشاورزان است. بهطور قطع آن چیزی که بهصورت واقعی کم است، باید وارد شود نمیتوان گفت که چون در داخل ما تولید نداریم، مردم نباید بخورند.
یکی این بحث است اما در جایی دولت میرود و بیرویه واردات را انجام میدهد مثلا سالانه باید 700 هزار تن شکر وارد شود اما در یک سال میرود 3 و نیم میلیون تن شکر وارد میکند.
ما در این حالت در مقابل دولت میایستیم. ولی به کشاورز هم میگوییم در مقابل که حق نداری بگویی چون 700 هزار تن کم داریم چرا این مقدار شکر وارد شده است.
- چرا از دولت نمیخواهید تا با کمک به اصلاح ساختار تولید کشاورزی به مرور بحران مواد غذایی را از بین ببرد؟
این حرفها سر جای خودش است. ما یک تشکل نرم افزاری هستیم و اینها را به دولتیها میگوییم و دعوای ما با دولت سر همین مسائل است.
- مطمئن هستید که در شرایط فعلی چنین بحثهایی را با دولت مطرح میکنید؟ چرا که معمولا خانه کشاورز تمام حیاتش وابسته به مصاحبههای شما است یعنی اگر شما مصاحبه کنید این تشکل زنده است و اگر مصاحبه نکنید، خبری نیست؟
ما 5 سال است که داریم با حکومت مکاتبه میکنیم و به آنها طرح میدهیم. لازم نیست که همه اینها را بیاییم و بگوییم. کشاورزی نیاز به سرمایهگذاری دارد.
- این موضوعات را به کشاورزان اطلاع میدهید؟
کشاورزان کم و بیش در جریان هستند و آنها مصوبات شورای مرکزی را دنبال میکنند.
- در حال حاضر چند کشاورز عضو خانه کشاورز هستند؟
دو گروه عضو در خانه کشاورز حضور دارند. یکسری از آنها حق عضویت پرداخت میکنند و یکسری دیگر هم حق عضویت پرداخت نمیکنند. آنهایی که حق عضویت پرداخت میکنند چیزی بالغ بر 200 هزار نفر هستند و آنهایی که حق عضویت نمیدهند بالای 500 هزار نفر هستند.
- میزان حق عضویت هر کشاورز چقدر است؟
حق عضویت برای هر کشاورزی 1000 تومان است که هر کس در استان خود آن را پرداخت میکنند. ما اجباری نکردیم که هر کسی که عضو شود باید حق عضویت پرداخت کند.
- خانه کشاورز از دریافت حق عضویتها چیزی بالغ بر 200 میلیون تومان درآمد کسب میکند اما فکر میکنم اجاره همین ساختمان خانه کشاورز سالی 200 میلیون تومان شود؟
نه این طور نیست.
- یعنی از رانت وزارت تان برای اجاره ارزان ساختمان خانه کشاورز استفاده کردید؟
نه این طور نیست. همان اجاره روز را پرداخت میکنیم. یعنی سالانه حدود یک دهم میزان حق عضویت را اجاره میدهیم.
- اما اجاره روز دو واحد آپارتمان با مساحت حدود 120 متر در محله یوسف آباد بیش از یک میلیون تومان است.
نه نیست. اگر باشد مالک حتما از ما مطالبه میکند. ولی در مجموع ما نه در اختیار دولت هستیم و نه در مقابل دولت هستیم؛ آن چیزی که به نفع دولت است.
- چه خدماتی به کشاورز در مقابل حق عضویتی که پرداخت میکند، ارائه میکنید؟
ما اصلا از کشاورزان حق عضویت نمیگیریم بلکه خودشان در شهرستانها هزینه هایشان را پرداخت میکنند. ما مشکلات آنها را جمع آوری میکنیم و بهدنبال حل مشکلات آنها هستیم و با مراجع ذیربط مذاکراتی را انجام میدهیم.
این مراجع ذیربط اگر دولتی باشند، مشکلات کشاورزان را به دولت منتقل میکنیم اگر به مجلس مربوط شود با مجلس مذاکره میکنیم و اگر دعوایی بین اتحادیه باشد نشستی برگزار میکنیم و آن را حل میکنیم. بیشتر بهدنبال حقوق کشاورزان هستیم که خودشان نمیدانند چه حق و حقوقی دارند.
- یعنی این امکان وجود دارد که برای آنها دورههای آموزشی هم برگزار کنید؟
در مواردی این کار را انجام میدهیم. باید توجه کرد که کشاورزان دو دسته هستند یک دسته کشاورزان بزرگ مالک و خیلی پولدار هستند.
این دسته از کشاورزان بسیار محافظه کار هستند و اکثر آنها حاضر نیستند حتی اگر ظلمی به آنها وارد شود، اعتراض کنند چرا که میترسند در مقابل دولت قرار بگیرند و دولتیها با آنها در بیفتند و مشکل پیدا کنند.
یک سری هم خرده پاها هستند که آنها نمیدانند چه ظلمهایی به آنها وارد میشود و چه حقوقی از آنها نادیده گرفته میشود.
- در حال حاضر در کشور چند کشاورز وجود دارد؟
مرکز آمار ایران اعلام کرده است که حدود 4 و نیم میلیون بهره بردار وجود دارد.
- از این تعداد فقط 200 هزار کشاورز عضو خانه کشاورز هستند؟
200 هزار نفر از کشاورزان حق عضویت میدهند و حدود 500 هزار نفر عضو هستند و کارت عضویت گرفتند اما حق عضویت نمیدهند.
- فکر میکنید این تعداد عضو برای مشروعیت و مقبولیت یک تشکل کافیست؟
ما هم خیلی دیگر بهدنبال توسعه کمی نیستیم چرا که اگر توسعه کمی یک مقداری زیاد شود باعث نگرانیهای گروههایی میشود که مخالفتهایش با خانه کشاورز شدت پیدا میکند و به همین دلیل سعی کردیم با همین حدود به فعالیت خانه کشاورز ادامه دهیم منتها ما از همه تولیدکنندگان دفاع میکنیم نه تنها از اعضای خانه کشاورز.
فرقی که ما با بقیه تشکلها داریم آنها تشکلهای صنفی هستند که بهدنبال منافع خودشان هستند و اکثر اینها با رانتهای دولتی سر و کار دارند. ولی ما دنبال این هستیم که همه را تجمیع کنیم و همه اینها عضو شورای مرکزی خانه کشاورز هستند. شورای مرکزی خانه کشاورز چیزی در حدود 80 نفر است و 55 نفر از آنها منتخب استانها هستند.
- با این تعداد عضو شورای مرکزی، جلسات خانه کشاورز به حد نصاب میرسد؟
جلسات ما معمولا با حدود 55 تا 60 نفر تشکیل میشود.
- هر چند وقت یکبار این جلسات را تشکیل میدهید؟
ماه به ماه تشکیل جلسه میدهیم در اولین شنبه هر ماه شورای مرکزی جلسه دارد.
- شما خودتان از خانه کشاورز حقوق میگیرید؟ کار کشاورزی انجام میدهید؟
من از خانه کشاورز حقوق نمیگیرم و کار کشاورزی انجام نمیدهم. اینجا کسی حقوق نمیگیرد به جز مواردی خاص مانند بخش خدمات و ماشین نویس و از این دست. سعی کردیم خیلی مادیات را به خانه کشاورز تحمیل نکنیم.
- در حال حاضر شغل شما چیست؟
من در حال حاضر در مرخصی بدون حقوق دولت هستم و در عین حال تدریس میکنم و در یک شرکت مشاوره هم فعالیت میکنم.
- تا چه زمانی میتوانید از این مرخصی خودتان استفاده کنید؟
دو سال میشود که مرخصی هستم. یک سال و نیم مرخصی استحقاقی از دولت طلب داشتم. قبلا هم با مجوز آقای خاتمی در اینجا فعالیت میکردم.
- یعنی اینکه در حال حاضر شما بهعنوان دبیرکل خانه کشاورز فعالیت میکنید در واقع به صرف تجربه مدیریت دولتی و روابطی که دارید بوده است و گرنه خودتان که کشاورز نیستید؟
از 80 نفری که عضو شورای مرکزی خانه کشاورز هستند 55 نفر کشاورزان هستند که از استانهای کشور حضور دارند. هر استان با توجه به تعداد کشاورزان خود بین 1 تا 3 نفر را انتخاب میکند. 25 نفر دیگر هم عضو شورای مرکزی خانه کشاورز هستند که 15 نفر از این 25 نفر مدیران عامل یا روسای هیأتمدیره اتحادیههای بزرگ تولیدی کشاورزی هستند.
10 نفر کارشناس هم حضور دارند که ما به 55 نفر معرفی میکنیم. حضور این 10 نفر در شورای مرکزی خانه کشاورز به این دلیل است که آن انحرافی که در خانه کارگر به وجود آمد از بعد کارشناسی رخ ندهد. معمولا این 10 نفر از بین زبدهترین کارشناسان حقوقی کشاورزی هستند.
- آنها در شورا هم حق رای دارند ؟
بله. آنها هم مانند 55 نفر کشاورز هستند و هر 80 نفر حق رای دارند.
- اگر یک روز به شما بهعنوان دبیر کل رای ندهند دوباره در خانه کشاورز ادامه کار میدهید ؟
من عضو شورای مرکزی هستم.
- یعنی صرفا بهعنوان یک عضو به فعالیت خود ادامه میدهید؟
چرا نباید به فعالیت خود ادامه ندهم. من الان خیلی وقت است که بهدنبال یک دبیر کل دیگر هستم ولی هنوز کسی قبول نمیکند.
- آقای کلانتری بهدنبال برنامه استفاده سیاسی از خانه کشاورز هستید؟ یعنی اگر یک روز 4 میلیون 600 هزار کشاورز عضو خانه کشاورز شدند شما کاندیدای ریاستجمهوری میشوید؟
ما یک تشکل صنفی سیاسی هستیم.
- مجوزتان هم همین است؟
بله مجوز خانه کشاورز هم همین است.
- پس چرا در انتخاباتها موضع گیری سیاسی نمیکنید؟
موضع گیری در انتخابات را بر عهده خود استانها میگذاریم. ما وارد تشکیلات سیاسی که نمیتوانیم بشویم. ما خودمان فراتر از تشکیلات سیاسی هستیم. درون ما همه تفکرات وجود دارد از چپ چپ تا راست راست.
اما در مواقعی این کار را انجام دادیم. بهطور مثال در ریاستجمهوری دور قبل شورای مرکزی خانه کشاورز 60 نفر بود و از این تعداد 58 نفر به آقای هاشمی رفسنجانی رای دادند.
چیزی در حدود 20 ساعت بررسی شد و نقاط ضعف و قوت کاندیداها بررسی شد و بعدا رایگیری مخفی و مکتوب به عمل آوردیم که از 60 نفر 58 نفر به آقای هاشمی رای داد. یک نفر به آقای معین رای داد و یک نفر هم به همین آقای احمدینژاد رای داد.
- علت اینکه از دولت مرخصی گرفتید این قضیه بود؟ یعنی مجبور شدید که از دولت بیایید بیرون چون از آقای هاشمی حمایت کرده بودید؟
نه هنگامی که آقای احمدینژاد به ریاستجمهوری رسید به ما گفتند برگردید به ریاستجمهوری. ما هم در خواست مرخصی کردیم.
- به فعالیت در دولت نهم دعوت شده بودید؟
من مشاور رئیسجمهوری بودم و گفتم من مشاور رئیسجمهوری قبلی بودم و مشاور آقای احمدینژاد نیستم. لذا مرخصی گرفتم. مرخصیهای استحقاقی من هم که تمام شد مرخصی بدون حقوق گرفتم.
- با توجه به اتمام مرخصی، اگر دور بعد آقای احمدینژاد به ریاستجمهوری برسند شما میخواهید چه کار کنید؟
ما بالاخره یک کاری میکنیم دیگر.
- به بازنشستگی شما چقدر مانده است؟
در حال حاضر میتوانم بازنشسته شوم. الان 27 سال سابقه خدمت دارم.
- یعنی تا میانه دوره رئیسجمهوری بعدی میتوانید در دولت حضور داشته باشید؟
اینها زیاد مهم نیست و برایم مطرح نیست.مگر چه مقدار حقوق میدهند؟
- چقدر حقوق میدهند؟
به هر مشاور رئیسجمهوری حدود یک میلیون تومان. چیزی که مهم است این است که ما داریم یک پایه ریزی میکنیم که این تشکیلات دائمی را بدون توجه به تفکر افراد پایه ریزی کنیم.
در پاسخ به سؤال قبل که پرسیدید چرا وارد مسائل سیاسی نمیشوید من میخواهم اینجا بگویم ما وارد مسائل سیاسی میشویم منتها با یک تفکر خاص وارد نمیشویم برای اینکه اعضای ما همه کشاورزانی هستند که افکار مختلفی دارند.
- تصمیم سیاسی که خانه کشاورز اتخاذ میکند براساس منافع اقتصادی کشاورزان اتخاذ میشود یا صرفا براساس گرایش سیاسی که اعضا دارند؟
این موضوع از دو جهت قابل بررسی است. بهطور مثال یک وقتی در انتخابات ریاستجمهوری قرار است از کاندیدای خاصی حمایت کنیم که در این حالت80 نفر جمع میشوند بحث میکنند و در نهایت اکثریت از هر فردی دفاع کردند خانه کشاورز هم از همان کاندید حمایت میکند.
اما گاهی شرکت در انتخابات محلی است. مانند شوراها که اینها را خود استانها بررسی میکنند. در شهرستان از چه نمایندهای چه کسی حمایت کند خود شهرستان تصمیم میگیرد.
- یعنی این اختیار را شورای مرکزی واگذار کرده است؟
بله.
- تا کنون شده است با تصمیماتی که در شهرستانها گرفته میشود، مخالفت کنید؟
نه. برای اینکه ما تصمیمگیری آنها را میگذاریم بر مبنای تشکیلاتی که استانها دارند. آن 55 نفر عضو شورای مرکزی را که استانها انتخاب میکنند اول در دهستان بستگی به تعداد اعضا دارد که بین 3 تا 5 نفر انتخاب میکنند.
این 3 تا 5 نفر جمع میشوند در شهرستان نماینده مسئول اجرایی شهرستان را انتخاب میکنند و همه این اعضا جمع میشوند در یک جلسهای و اعضای شورای مرکزی استان را انتخاب میکنند.
- این امکان وجود دارد که از خود اعضای خانه کشاورز کسی کاندیدا شوند؟
بودند افرادی که کاندیدا شوند و یکی دو نفر از آنها هم رای آوردند.
- یعنی در مجلس هشتم شما فراکسیون دارید؟
فراکسیون در مجلس هشتم نداریم ولی 3 نفر از اعضای خانه کشاورز بودند که انتخاب شدند. این سه نفر رسما عضو خانه کشاورز هستند.
- این امکان وجود دارد که از طریق این 3نماینده پیشنهاد طرح کشاورزی بدهید؟
در حال حاضر بیش از 50 نفر از نمایندگانی که انتخاب شدند کسانی بودند که مستقیما خانه کشاورز از آنها حمایت کرد تا کاندیدا شوند و خیلی از آنها قصد کاندیدا شدن نداشتند.
- خودتان چرا وارد انتخابات نشدید؟
من فعلا قصد نداشتم.
- می خواهید در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنید؟
نه. اینطور نیست.
- چرا؟ رئیسجمهوری برای کشاورزها که میتواند خوب باشد؟
بله. ولی هر کسی میتواند بدون آنکه عضو تشکلی باشد کاندیدای ریاستجمهوری شود.
- به هر حال وقتی پشتوانه تشکیلاتی باشد، احتمال موفقیت بالاتر است، نیست؟
پشتوانه هست ولی به هر صورت این اتفاق بستگی بهخود افراد هم دارد. کسی را نمیتوان به زور کاندیدا کرد.
- بحث ما بیشتر روی تمایل شماست.
من تمایل ندارم و اگر تمایل داشتم مطمئنا کاندیدا میشدم.
- یعنی یکبار دیگر قصد ندارید به فعالیتهای دولتی که در پیش داشتید، برگردید؟
نه اینجا در خانه کشاورز جایمان بد نیست.
- آقای کلانتری شما میگویید که اپوزیسیون نشدم اما چه طور است که با VOA گفتوگو میکنید. این موضوع را چگونه توجیه میکنید؟
ما مدام به مسئولان ذیربط، مجلس، نامه نوشتیم که خشکسالی است، هیچ توجهی نشد. مصاحبه داخلی کردیم هیچ گونه توجهی نشد. شبکههای آن طرفی تماس گرفتند و ما با هر کسی راجع به مسائل فنی صحبت میکنیم. جالب اینکه بعد از مصاحبه ما با VOA دولت بلافاصله شروع کرد کمیته خشکسالی تشکیل داد.
- یعنی منظور شما این است که دولت بیشتر رسانههای آن طرفی را گوش میکند و رسانههای داخلی را گوش نمیدهد؟
فکر میکنم همینگونه باشد. عکس العمل مصاحبه با آنها برای تصمیمگیریهای دولتی مهمتر از رسانههای داخلی است چرا که اگر رسانههای داخلی را گوش میدادند شاید از آذر گذشته ما تذکر دادیم که پاییز امسال خشکسالی است. کسی توجه نمیکرد بعد اینکه ما میتوانیم در مورد مسائل فنی با هر کسی صحبت کنیم.
اما در مسائل سیاسی تحت هیچ شرایطی با غریبهها مصاحبه نمیکنم. امروز شما هیچچیز را در رابطه با مسائل اجرایی نمیتوانید پنهان کنید. در مورد مسائل سیاسی اگر بخواهم صحبت کنم فقط با رسانههای داخلی صحبت میکنم.
- در حال حاضر اساس انتقاد خانه کشاورز به سیاستهای بخش کشاورزی دولت چیست؟
اساس انتقاد ما به بخش کشاورزی دولت به عدمسرمایهگذاری در بخش کشاورزی است و همچنین سرمایهگذاری غلط در بخش کشاورزی.
- دولت که مدعی است برای حمایت، نرخ سود تسهیلات بانکی را در این بخش به حد اقل ممکن رسانده است؟
این کار جواب نمیدهد. ما باید اینگونه بحث کنیم که هزینه استهلاک سرمایهگذاری ما سالانه 7 هزار میلیارد تومان در بخش کشاورزی است. کل آورده زیربنایی به بخش کشاورزی چه دولتی و چه تعاونی سالانه جمعا 2 هزار میلیارد تومان نمی شود.
این بخش دارد از بین میرود و تمام دعوای ما همین است. اواخر دولت آقای خاتمی که بحث خود کفایی گندم مطرح شد صحیح نبود. تمام دعوای ما بر سر ورود سرمایه است.
- یعنی خود کفایی گندم واقعی نیست؟
چرا خود کفایی شده اما قیمت آنقدر زیاد بوده است که تولید به این قیمت نمیارزیده است. بهطور مثال اگر یک استکان قیمتش 200 تومان باشد شما بگویید من این را تولید میکنم با 2 هزار تومان که این درست نیست.
خود کفایی گندم ما اینگونه بود. شما حساب کنید در شرایط بارندگیهای عادی حدود 2 میلیون تن کم میآوریم. 2 میلیون تن کم شدن آنقدر ارزش ندارد که تمام اقتصاد کشاورزی مان را بر هم بزنیم که این دو میلیون تن را تولید کنیم.
- شاید این اصراربه خاطر نگرانی از تحریم و اینگونه مسائل سیاسی است؟
اگر نگرانی از تحریم و این مسائل باشد، غربیها تحریم نفت را خیلی جلوتر از تحریم گندم اجرا میکنند.
تحریم به آن شدت این جور کارها برایش پاسخگو نیست و اگر این تحریم اتفاق بیفتد میگویند صیفی نمیکاریم و به جای آن گندم میکاریم و از این دست موارد را میتوان انجام داد.
این خود کفایی که الان داریم خود کشی کردن به خاطر ترس از مرگ است. خودکفایی بدون برنامه اینگونه است برای اینکه ما هیچ سرمایهگذاری نکردیم.
- به همین خاطر بود که امسال هم در خودکفایی دچار ناکامی شدیم؟
از ابتدا هم مشخص بود که اینگونه میشود. 4سال بود که بارندگی خوب داشتیم، 5 سال بود که سطح زیرکشت را اضافه کرده بودیم. 2 سال زمان آقای خاتمی و 3 سال هم در دولت آقای احمدینژاد.
سطح زیرکشت آبی و دیم نسبت به سال گذشته کم نشده است و آقای وزیر جهاد کشاورزی هم میآید میگوید بارندگی 5 درصد در عملکرد ما تاثیرگذار است. همین الان 6 میلیون تن گندم کم آمده است.
حالا از کجا میخواهند بخرند و با چه قیمتی من نمیدانم. کسی با خودکفایی مخالف نیست اما باید خود کفایی از طریق علمی باشد یا از طریق سرمایهگذاری باشد و در راستای سیاستهای توسعه پایدار باشد که من اعتقاد دارم میتواند اینگونه باشد و امکان پذیر است.
نه در گندم بلکه در بسیاری از موارد دیگر که میتواند بالانس تجاری را بهصورت دائم مثبت کند و بالانس مثبت صادرات مواد غذایی را خواهیم داشت. ولی در شرایط فعلی اتفاق خاصی نیفتاده و سرمایهگذاری خاصی نشده است و جلوی استهلاک در این 5 یا 6 سال گرفته نشده که خودکفایی پایدار رخ دهد.
خودکفایی صرفا از طریق افزایش سطح زیرکشت و به هم زدن تمام اقتصاد کشاورزی، تولید غیراقتصادی و بارندگی است. 4 سال بود بارانهای خوبی داشتیم و امسال باران بد شد، دیدید که وضعیت تولید بد شد. این وضعیت را ما از 4 یا 5 سال قبل هم پیشبینی میکردیم.
آقای وزیر گفته بودند امسال برنج خودکفا شود، در جو هم باید خودکفا شویم. الان در تولید ذرت هم باید خودکفا میشدیم، سال آینده هم باید در دانههای روغنی خود کفا شویم.
کسی هم نیست بگوید این حرفها بر پایه درستش قرار ندارد و افرادی هم که این حرفها را باور میکنند نادانتر از گوینده هستند. چرا که ما سرمایهگذاری نکردیم که خودکفا شویم.
- این نبود سرمایه فکر میکنید به نگاه دولت به تدوین بودجه وابسته است یا خیر؟
نه، اصلا نیاز به تدوین بودجه نیست. ما اعتقاد داریم کشاورزی نباید خیلی به بودجه دولتی وابسته باشد. عدمورود سرمایه به بخش کشاورزی ناشی از سیاستهای کلان کشور است.
بخش کشاورزی عمدتا دست بخش خصوصی کشور است بهطوری که چیزی در حدود 98 درصد تولیدات کشاورزی در دست بخش خصوصی است؛ یعنی از طریق مالکیت، کشاورزی مشکلی با دولتی بودن ندارد.
اما تمام تولیدات کشاورزی توسط دولت 2 درصد است که به اعتقاد من آن 2 درصد باید در اختیار دولت باقی بماند اما 98 درصد اراضی که در دست بخش خصوصی است نیاز به سرمایهگذاری دارد.
6 سال است که پیشنهاد دادیم که باید این اراضی و منابع تولید نوسازی شوند؛ منتها این کار باید با کمترین هزینه برای دولت انجام شود. ما پیشنهاد کردیم همین هزینهای که دولت دارد در بخش کشاورزی انجام میدهد باید مسیر هزینهاش را تغییر دهد.
دولت سالانه در حدود هزار و و 200 میلیارد تومان در بخش کشاورزی هزینه میکند اما کشاورزان برای افزایش تولید هیچ کمکی نمیگیرند. از این پول چیزی در حدود 100 میلیارد تومان به یارانهها تعلق میگیرد که به افزایش تولید کمکی نمیکند و حتی به اعتقاد من هزینه تولید را هم کم نمیکند و بیهوده هم هزینه میشود.
چیزی بالغ بر 700 میلیارد تومان بودجه جاری دولت است و 600 میلیارد تومان هم برای بودجه عمرانی است. بودجه عمرانی هم هیچ کمکی به توسعه کشاورزی نمیکند.
- بودجه عمرانی در رابطه با آبیاری و جادهسازی و سدسازی و از این دست موارد، نمیتواند برای کشاورزان مفید واقع شود؟
نه اینها جواب نمیدهد. ما پیشنهاد کردیم بیایند و این بودجه را کارا کنند. 2 هزار و 200 میلیارد تومان را برای حدود 15 سال یارانه بانکی بدهند و در ظرف 10 سال بخش کشاورزی کل کشور را نوسازی کنند.
وقتی در این 10سال نوسازی انجام شد بهدنبال آن یک و نیم میلیون شغل جدید به وجود میآید. از طرف دیگر کشاورزی که بعد از نوسازی، آموزش و ارائه خدمات نتوانست کارایی تولید کند باید از گردونه تولید خارج شود و جای خود را به افراد دیگری بدهد که بتوانند کار آیی تولید کنند.
ما اعتقاد نداریم که به هر قیمتی باید از تولید داخلی حمایت کرد. ما امروز حد اقل 30 درصد سوءتغذیه داریم که بخشی از آن بهدلیل گرانی بیش از حد مواد غذایی است. امروز در ایران حدود کمتر از نصف تولید ناخالص متوسط سرانه جهان و چیزی کمتر از1/0 تولید نا خالص کشورهای پیشرفته غربی مواد غذایی گرانتر از آنها تمام میشود.
بخشی از این موضوع به این بر میگردد که سرمایهگذاری در تولید انجام نشده و قیمت تمام شده داخلی گران است. البته باید به این نکته هم توجه کرد که نمیتوانیم تولید داخلی را هم رها کنیم و بگوییم نفت گران شده است و همه چیز را وارد میکنیم؛ چرا که قیمتهای جهانی3برا بر این میشود. با 3 درصد افزایش تقاضا قیمت جهانی 30 درصد افزایش پیدا میکند.
- تا کنون برنامهای از سوی دولت در بخش کشاورزی اعلام شده است که مورد حمایت شما قرار گیرد ؟ با آن بخشش دیرکرد وام کشاورزان موافق هستید یا خیر؟
آقای احمدینژاد و دولت نهم هیچ برنامهای در بخش کشاورزی اعلام نکرده و هیچ برنامهای نیز نداشتهاند. در رابطه با بخشش دیرکرد وامها هم باید بگویم که این طرح میتواند خوب باشد؛ به شرط اینکه دولت منابع بانک را تخریب نکند. بعضی از کشاورزان توان پرداخت را ندارند مانند کشاورزانی که در جنوب شرقی کشور فعالیت میکنند.
آنها در 11 سال گذشته فقط یک سال متوسط سالانه بارندگی را داشتند و 10 سال خشکسالی داشتند. این کشاورزان مستاصل هستند و حتی دولت باید پولی هم به آنها بدهد چون تنها منبع در آمدی آنها همین کشاورزی است.
نباید همه را به یک چشم نگاه کرد و باید میان جایی که مدام خشکسالی است و جایی که امسال فقط خشکسالی شده است تفاوت قائل شد. بهطور مثال امسال در فارس خشکسالی آمده است که بهمراتب خسارتهایی که به آن وارد شده است کمتر از کردستان است.
درست است که تولید فارس بیشتر از کردستان کاهش پیدا کرده است اما فارس 95 درصد تولیداتش به زراعتهای آبی بستگی دارد و آنها کم و بیش سر جایشان هستند و 20 درصد خسارت خورده است اما 70درصد کردستان دیمات است و همه آنها از بین رفته است.
آذربایجان شرقی هم به همین شکل است و تقریبا 100درصد دیمات آن از بین رفته است. بنا براین نباید تمام موارد را به یک چشم نگاه کرد و باید با توجه به شرایط هر منطقه تصمیمگیری کرد. نباید یک تصمیم کلی گرفت. دولت وظیفه دارد که کمک کند و این کمک باید درست و منطقی باشد.
- تعامل شما با دولت نهم به چه شکلی است؟ با آقای اسکندری وزیر کنونی جهاد کشاورزی دیدار داشتهاید یا خیر؟
ما هیچ ارتباطی با همدیگر نداریم. آقای اسکندری را از قبل میشناسم اما اعتقاد دارم او در قامت وزارت جهاد کشاورزی نیست.
- نامه نگاری هم با دولت نداشتید؟
با دولت نامه نگاری کردهایم. بیشتر نامه نگاریها هم با آقای داوودی، معاون اول رئیسجمهوری بوده است. از طرفی با وزارت نیرو نیز نامه نگاریهای زیادی داشتهایم. اما با وزارت جهاد کشاورزی هیچ ارتباطی نداریم چرا که فکر میکنیم در وزارت جهاد کشاورزی هیچ گونه حرف کارشناسی مطرح نمیشود.
وقتی وزیری بیاید بگوید 5 محصول را ظرف 4 سال خودکفا میکند مفهوم پتانسیل، امکانات، مسائل اقتصادی و فنی را درک نمیکند. این جمله که در ظرف 4 سال 5 محصول را خودکفا میکنم هیچبار کارشناسی ندارد. گرچه ممکن است شخصی لیسانس کشاورزی داشته باشد و به اعتقاد من آقای اسکندری با اطلاعات غلطی که داده، بحران ایجاد کرده است.
- در رابطه با وزیر کشاورزی از طریق مجلس رایزنی نکردید؟
نه ما کاری به ایشان نداریم. زمان استیضاح وزیر کشاورزی من مخالف این موضوع بودم چرا که آقای احمدینژاد را از دوران فرمانداری و استانداری ایشان میشناسم. میدانستم که ایشان آدم لجبازی هستند و اگر استیضاح وزیر کشاورزی رای نیاورد آقای اسکندری را در مقام وزارت حفظ میکند.
بنا بر این همان موقع گفتم که بگذارید روال عادی پیش برود تا خودشان تصمیم به تعویض وزیر کشاورزی بگیرد. احمدینژاد در کنار مسائل زیادی که در آنها ناموفق بوده، در یک مورد موفق عمل کرده است و آن، اینکه از اختیارات ریاستجمهوری خود استفاده میکند.
کاری که آقای خاتمی در دوران ریاستجمهوری خود انجام نداد اما آقای احمدینژاد حالا به غلط یا درست از اختیارات خود استفاده میکند. بنا بر این همان موقع به استیضاحکنندگان که به اینجا میآمدند، گفتم که امضای خود را پس بگیرند و مخالف استیضاح بودم. حالا هم اعتقاد دارم که ماندن آقای اسکندری در وزارت کشاورزی به ضرر بخش کشاورزی شد.
- شما گزارشهای کارشناسی هم منتشر میکنید؟
ما همیشه گزارشهای کارشناسی را منتشر میکنیم و برای نهادهای تصمیم ساز آنها را میفرستیم. سعی میکنیم آنها را روزنامهای نکنیم.
- این گزارشها را برای دفتر مقام معظم رهبری هم میفرستید؟
برای رهبری هم در موارد خاص میفرستیم. کمبود سرمایهگذاری را چندین بار به دفتر رهبری فرستادیم. آقای آقا محمدی پیش از عید برای پیگیری بحث آمدند که ادامه کار به بعد عید موکول شد. حالا هم منتظر حضور دوباره ایشان هستم تا موضوع را با مساعدت دفتر رهبری به فرجام خوبی برسانیم.