همشهری آنلاین: اگر بخواهیم سمبلی برای ایران و فرهنگ عمیق آن در زمینه ماده و متریال انتخاب کنیم، بیشک 3 پدیده در پیش چشم و باور ما شکل میگیرد، «تختجمشید»، «مسجد امام اصفهان» و «برج آزادی». برج آزادی از بعدی دیگر نیز قابل بررسی و تأمل است. اینکه این مجموعه تا چه اندازه از طرف مردم شناخته شده است و چهدرصدی از مردم از آن بازدید کردهاند و با امکانات فیزیکی و ابعاد فرهنگی آن آشنا شدهاند، خود میتواند گویای اشراف ما ایرانیان بر داشتههای خود و باورمان بر عمق فرهنگی این سرزمین باشد.
اینکه در آن مقطع تاریخی، عدهای جوان پر شور در تلاشی شبانهروزی کوشش کردند، چنین فرهنگ بافته شده با ماده این سرزمین را حیاتی جاودان ببخشند و جهان را وا دارند که این سازه را بهعنوان نماد ایران معاصر بپذیرند، خود از شگفتیهایی است که میتواند بار دیگر ایمان به تواناییهای نیروهای جوان را به ما یادآوری کند.
اما شگفتیآور اینکه چنین مجموعه مهمی به سبب نداشتن دسترسی مناسب از دسترس مردم و کسانی که میخواهند از شکوه و امکانات فیزیکی آن بهرهمند شوند، محروم است. کدام فردی حاضر میشود خطر عبور از میان دهها خودرو را بپذیرد تا بتواند این سمبل فرهنگی و معماری سرزمینش را به خانوادهاش معرفی کند.
گاهی بیتوجهیهایی اتفاق میافتد که انسان را به تعجب وا میدارد. برای مثال، چگونه تنها گذرگاه امن زیرزمینی آن به بازارچهای تبدیل و آن را از دسترس عموم خارج وچنین سازه ای تبدیل به بنایی بیبهرهوخاصیت تبدیل میشود؟! چرا مدیریت شهری و شورایشهر تهران فکری برای حل این مشکل نمیکنند.
اگر بخواهیم سمبلی برای ایران و فرهنگ عمیق آن در زمینه ماده و متریال انتخاب کنیم، بیشک 3 پدیده در پیش چشم و باور ما شکل میگیرد، «تختجمشید»، «مسجد امام اصفهان» و «برج آزادی».
کد خبر 530180
نظر شما