پیش از این آخرین مهلت برای ارائه طرحها پایان آذرماه اعلام شده بود، اما از آنجا که از میان ۲۳ دستگاه مرتبط، تنها ۵ دستگاه به تعهد خود عمل کردند، پس این سازمان ـ که برای ایده خود ضمانت اجرایی ندارد ـ مهلت تعیین شده خود را تمدید کرد.
از طرف دیگر آمارها به ما میگوید که میزان ازدواج در فروردین ماه امسال ۱۶ درصد افزایش داشته است، ولی مشخص نیست که این افزایش بهدلیل انجام تعهدات آن ۵ دستگاه دولتی است و یا اینکه شرایط زمانی و عوامل دیگر، آمارها را افزایش داده است. گذشته از اینها، چهقدر میتوان آمارها را جدی گرفت و به آنها دلخوش بود؟
سازمان ملی جوانان بهعنوان بزرگترین نهاد متولی امور جوانان چندی است تلاش میکند در امر تسهیل ازدواج جوانان وارد شود. مسئولان ارشد این سازمان در کنفرانس خبری که بهتازگی برگزار شد به تبیین نوع نگاه سازمان به امر ازدواج پرداختند و آنچه از میان گفتههای آنان بر میآید این است که مهمترین مشکلات و مسائل در امر ازدواج جوانان سن مناسب و وضعیت اقتصادی است.
دختر ۱۵ ساله بالغ نیست
رئیس سازمان ملی جوانان به تازگی اعلام کرده است که تاخیر در سن مناسب و به هنگام ازدواج از اصلیترین عوامل بیمیلی به ازدواج در میان جوانان است. او در گفتههای خود سن مناسب ازدواج برای دختران را، بین ۱۵ تا ۲۰ سال و برای پسران بین ۲۰ تا ۲۴ سال عنوان کرده است.
با این وجود، دکتر شیدا روحانی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اعتقاد دیگری دارد. او در زمینه سن مناسب ازدواج میگوید:«جامعه امروز دختر ۱۵ ساله را بالغ نمیداند. امروزه اغلب دختران و پسران حداقل تا سن ۱۸ سالگی مشغول تحصیل هستند و ذهن آنها با موضوع امتحان و کنکور درگیرتر است تا ازدواج.»
وی ادامه میدهد:«ازدواج در سنین اعلام شده در زمره ازدواجهای زود هنگام قرار میگیرد که همواره مانند ازدواجهای دیرهنگام نسبت به آینده آنها بیم وجود دارد.»
روحانی اهمیت رسیدن به بلوغ اجتماعی برای ازدواج را همردیف بلوغ جسمی میداند و تاکید میکند:«رسیدن به بلوغ اجتماعی برای دختران و پسران بسیار با اهمیت است، چرا که اگر فردی بدون کسب مهارتهای اجتماعی زندگی مشترک خود را آغاز کند، تهدیدی جدی برای خود و اجتماع به حساب میآید. در واقع این فرد زمانی نقشی را پذیرفته که توانایی بهدوش کشیدن آن را ندارد و نمیتواند آنچه جامعه از او میخواهد را عملی کند.»
گذشته از اینها خانوادهها در زمان قدیم، بهعلت فرزندان زیاد و ناتوانی در سرپرستی آنها، پدر و مادرها سعی میکردند سریعتر آنها را وارد یک زندگی مستقل کنند، شاید اندکی بار آنها از دوش خانواده کاسته شده و به این بهانه بچه وارد زندگی مستقل شود.
البته یادمان نرود که شرایط اجتماعی آن زمان بهتدریج شیوههای همراهی فرد را با آن زندگی مستقل آموخته بود. بهعنوان مثال، آن دورهها توانایی دختری در اداره امور ظاهری منزل، مُهر تاییدی بود بر آمادگی او برای ازدواج و اختیار همسر.
گرچه اطلاعات ما از وضعیت زوجها در آن روزها بسیار کم است، اما مرگ زودرس زنان آن موقع بر اثر ناآگاهی و افسردگیهای بعد از ازدواج، میتواند دلیلی باشد بر نادرستی ازدواج در سنین پایین و بدون آمادگی لازم.
افزایش مجردها، افزایش آسیبها
ترکیب جمعیتی ایران جوان است؛ به نحوی که حدود ۵۰ درصد جامعه را جوانان تشکیل میدهند. در این میان بیش از ۱۲ میلیون نفر از جمعیت کشور را جوانان مجرد تشکیل میدهند و طبق آمارهای رسمی، سالانه حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر به آمار مجردان جوان جامعه افزوده میشود.
از طرف دیگر، آمار ازدواج در کشور، ۸۰۰ هزار پیوند زناشویی در سال است که با یک حساب سرانگشتی میفهمیم که این آمار حتی به گَرد پای تعداد کسانی که وارد سن ازدواج در کشور میشوند، نیز نمیرسد.
این آمارها بیشک نشانگر وخیمتر شدن مشکل ازدواج و فشار بار آن بر دوش جامعه است. با توجه به این که ازدواج موفق در سن مناسب از آسیبهای اجتماعی موجود میکاهد و نبود شرایط ازدواج به این آسیبها دامن میزند، این روند میتواند بسیار نگرانکننده باشد.
دکتر مرتضی سربندی، آسیبشناس و استاد دانشگاه در اینباره میگوید:«بروز بزه و آسیبهای اجتماعی در میان قشر مجرد بیشتر از افراد متاهل اتفاق میافتد. شخص مجرد از آنجایی که وابستگی خاصی ندارد بیشتر و آزادانهتر به سراغ کارهای خلاف میرود، حال آنکه فرد متاهل به خاطر داشتن دلبستگی، در بسیاری از مواقع از انجام کار خلاف منصرف میشود.»
سربندی معتقد است حتی بسیاری از افرادی که در دوران تجرد خود خلافهای متفاوتی را مرتکب میشدند، پس از ازدواج به سراغ هیچکدام از آنها نرفتهاند. پس ازدواج میتواند به میزان زیادی از بار جرایمی که جوانان مرتکب آن میشوند، بکاهد.
مشکلات مالی و ازدواج
هر چند مشکلات اقتصادی و نبود امکانات مالی یکی از موانع اصلی ازدواج جوانان به شمار میآید، اما نسبت دادن علت افزایش 16 درصدی ازدواج در فروردین ماه امسال، تنها به افزایش میزان وام ازدواج و تسیهلات مالی منطقی بهنظر نمیرسد.
دکتر اردشیر انتظاری، آسیبشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با او هم نظر نیست و ضمن انتقاد به این ادعا توضیح میدهد:«سازمانها ارائه آمارها را از وظایف خود میدانند، درحالی که تحقیقی در این زمینه پیش رویمان نیست که نشان دهد آیا این نوع حمایتها موجب شده که آمار ازدواج در جامعه ما بالا برود یا عوامل دیگری باعث افزایش این پدیده شدهاند؟»
انتظاری ادامه میدهد: «بالا و پایین رفتن آمار ازدواج تحتتاثیر طیف وسیعی از عوامل است و این مسئله قابل بررسی است و اگر ادعاهای اعلام شده، مستند به نتایج تحقیقات نشوند، فاقد هرگونه ارزشی خواهند بود و تنها درصورت انجام تحقیقات جامع و بیطرف است که میتوان عوامل دخیل در افزایش ازدواج را شناسایی کرد و با تقویت آنها، مانع از بروز مشکلات بعدی در خانوادهها شد.»
با توجه به آمار رو به رشد جوانان در سن ازدواج ضروری است بهسرعت هماهنگی بین دستگاههای دولتی به شکلی انجام پذیرد تا هر چه زودتر طرحی هماهنگ و جامع مانند سندی ملی برای اجرا به این دستگاهها ابلاغ شود.
بدیهی است که کارایی و اجرایی بودن این طرح به انطباق آن با واقعیات جامعه و تحقیقات و کارشناسیهای دقیق نیاز دارد. اما نکته اینجاست که برنامهریزیهای ما چهقدر با واقعیتها و شرایط اجتماعی جامعه منطبق است و چه میزان ضمانت اجرا دارد.
آیا بهدرستی از زمان بلوغ اجتماعی جوانان اطلاع داریم؟ آیا سایه تورم را روی خواستههای ناچیز جوانان میبینیم؟ چهقدر برایمان مهم است که تنها به افزایش آمار ازدواج بیندیشیم و آیا گوشه چشمی هم به آمار طلاقها داریم؟