بخش خصوصی حدود چهار سال است که با آخرین دستاوردها، تجهیزات و ماشینآلات مدرن و فناوری هزاره سوم در حال اجرای طرح کارخانه پنجاه هزار تنی مس کاتدی در آذربایجان شرقی به روش هیدرو متالورژی و با حدود یک چهارم قیمت تمام شده جهانی برای استحصال مس است.
در این میان در شرایطی که این کارخانه حدود هفتاد در صد پیشرفت فیزیکی ساخت و ساز داشته و بعضی از تجهیزات آن نیز نصب شده مشخص نیست که چرا شرکت ملی صنایع مس ایران میخواهد وارد رقابت با بخش خصوصی شده و کارخانه دیگری را احداث کند.
در این میان مشخص نیست که چرا کارخانه در حال ساخت بخش خصوصی مورد حمایت وزیر محترم صنایع و معادن، سازمان ایمیدرو و صنایع مس ایران قرار نمیگیرد؟ چرا معاون محترم وزیر و رئیس سازمان توسعه و نوسازی معادن ایران یک طرفه و بدون آگاهی حرکت میکنند. آیا برای یک بار هم شده رئیس محترم سازمان ایمیدرو یا مدیرکل صنایع مس ایران از طرح در حال ساخت این شرکت بازدیدی به عمل آوردهاند؟
آیا با مدیران این شرکت خصوصی جلسه داشته و اطلاعی از دانش فنی، نحوه ساخت، راهاندازی و هزینه و نحوه بهره برداری و تامین مواداولیه آن دارند؟ چرا هیچ دستگاهی از بخش خصوصی حمایت نمیکند، اما در مقابل از شرکتی که عنوان خصوصی را به دوش میکشد اما در واقع دولتی و زیر مجموعه سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معادن ایران است (شرکت ملی صنایع مس ایران) حمایت میکنند؟ آیا اطلاعی از روش تولید کارخانه مسی که از سوی شرکت ملی صنایع مس ایران در حال تکمیل و راهاندازی است، دارند؟
آیا از ساخت این کارخانه که توسط صنایع مس ایران با فناوری ذوب پیرو متالورژی در حال ساخت است حمایت میکنند، در شرایطی که مشابه همین کارخانه چند سال پیش در منطقه خاتون آباد ساخته شده و از نظر محیط زیستی بسیار آلاینده بوده و هزینه بهرهبرداری آن بالا و راندمان و بازدهی آن نیز پایین است؟ آیا همچنان از ساخت این کارخانه که با هیچیک از استانداردهای جهانی مطابقت ندارد دفاع میکنند؟
آیا اگر بخش خصوصی همین کارخانه را میساخت هزاران پیکان از طرف همین سازمان ایمیدرو و صنایع مس ایران به طرفش پرتاب نمیشد؟ در اینجا این سؤال پیش میآید که شرکت ملی صنایع مس ایران از ساخت این کارخانه آن هم توسط شرکت شبه دولتی با هزینه چندین برابر و با راندمان پایین چه هدفی را دنبال میکند؟ آیا این کار مغایر با اصل 44 قانون اساسی و اهداف مقام معظم رهبری و خصوصیسازی و کوچکسازی دولت نیست؟
آیا بهتر نبود سازمان ایمیدرو در این میان بیطرفی خود را حفظ کرده و بهعنوان یک سازمان دولتی، بدون طرفداری یکجانبه از شرکت به قول خودشان گردن کلفت و پولدار، (رئیس محترم ایمیدرو اعلام کردهاند که شرکت ملی صنایع مس ایران گردن کلفت و پولدار بوده و میخواهد این کارخانه را احداث کند!) از بخش خصوصی و ضعیف هم حمایت میکرد تا کارخانه نیمه تمام در دست احداث در زمان کمتری به بهرهبرداری میرسید؟
اینها دردل یک صنعت گر در بخش خصوصی کشور است که کارخانه 50 هزار تنی مس را با تمام مشکلات تا 70 درصد ساخت پیش برده است اما شرکت ملی صنایع مس ایران میخواهد با ساخت کارخانه مشابه دیگری با آن مقابله کرده و بخش خصوصی ضعیف کشور را نابود کند؛ سیاستی که به هیچ وجه مورد تائید مسئولان ارشد کشور و بهخصوص مقام معظم رهبری نیست.
از همین جا از همه مقامات مسئول استمداد کرده و اعلام میکنم که این کارخانه آماده بازدید تمام هموطنان و سازمانهای دولتی است تا ببینند که این کارخانه در حال ساخت با هفتاد در صد پیشرفت کار، مظلوم و بدون حمایت دست تنها مانده است.
* فعال در صنعت مس