سال‌های پیش به هر کسی که نقص جسمی داشت معلول می‌گفتند، اما بعدها با تعاریف جدیدی که ارائه شد، مفهوم معلولیت تغییر کرد.

دوستدار معلول

فرد معلول کسی است که نتواند مستقل زندگی کند. این تعریف حرف‌های تازه‌ای دارد؛ به‌ویژه برای مسئولان سازمان‌های مختلف. با این تعریف درست و منطقی، فردی که آسیب حسی و حرکتی دارد، ممکن است معلول محسوب نشوند چون می‌تواند مستقل زندگی کند، اما این تعریف چه تعداد ازجامعه معلولان را دربر می‌گیرد؟ در حقیقت پشتیبانی خانواده، حمایت‌های اجتماعی وتلاش وهمت 3ضلع مثلث موفقیت یک معلول است و اگر یکی از آنها نباشد، فرد به موفقیت نمی‌رسدیا با تحمل سختی و مشکلات فراوان شاید بتواند تنها بخشی از انتظارات خود را پاسخ دهد. 
نکته دیگر اینکه باید بررسی کرد افرادی که دچار آسیب بینایی هستند، چطور می‌توانند مثل سایر آدم‌های شهر زندگی کنند و در اجتماع حضور یابند. باید دید افراد نابینا برای رفتن به دانشگاه، محل کار، مراکز خرید، تفرجگاه‌ها و... با چه مسائلی روبه‌رو هستند و چگونه می‌توان این موانع را از جلو پای آنها برداشت. 
متأسفانه اگر در کوچه و خیابان‌ها قدم بزنید، می‌بینید که هنوز بسیاری از پیاده‌روها مناسب‌سازی نشده و هربار تعدادی از نابینایان و معلولان آسیب می‌بینند یا سرقت دریچه‌های فاضلاب در معابر چه خطراتی برای نابینایان به دنبال دارد که باید در این زمینه حداقل با نصب محافظ و علامت هشداردهنده، رهگذران را از این حادثه باخبر کرد. به عقیده من شهر، دوستدار سالمندان و معلولان نیست. امیدوارم روزی شاهد شهری باشیم که این اقشار به راحتی در آن زندگی کنند. وقتی شهر معلول باشد، چگونه می‌توان انتظار داشت که محل مناسبی برای زندگی معلولان باشد. نکته آخر که باید عنوان کنم، جایگاهی است که معلولان در اجتماع دارند. نگاه‌ترحم‌آمیز و دلسوزانه برخی شهروندان برای امثال من، بسیار سنگین و آزاردهنده است. ما می‌خواهیم مانند انسان‌های عادی جامعه تحصیل کنیم، کسب و کار داشته باشیم، ازدواج کنیم و افراد مؤثر و مفیدی در شهرمان باشیم. بنابراین فقط با حمایت‌های اجتماعی مسئولان نهادهای مختلف می‌توانیم به جایگاهی که شایسته است، برسیم. 
 

کد خبر 547488

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha