که مهمترین آن محور قرار گرفتن موضوع هستهای ایران در این دیدارها، افزایش همکاری اروپا با آمریکا علیه ایران و اعمال تحریمهای گستردهتر و فراتر از قطعنامههای سازمان ملل بود.
برخی کارشناسان روابط بینالملل روزهای پایانی حکومت بوش بر آمریکا را روزهای صبر و انتظار و عدماجرای برنامهای جدی بهخصوص در سیاست خارجی و به ویژه در مورد ایران ارزیابی کردهاند. یکی از نتایج نشست بوش با هم پیمانان اروپایی اش ارائه بسته تشویقی به ایران برا ی کوتاه آمدن از غنیسازی اورانیوم توسط ایران عنوان شده است.
این موضوع وقتی در کنار سفر خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران قرار میگیرد اهمیتی به نسبت بیشتر مییابد. کارشناسان معتقدند که هدف بوش از سفر اروپایی خود و ارائه بسته پیشنهادی جدید، راهبرد جدیدی است که آمریکا در برخورد با یران تدوین کرده است.
علیخرم، کارشناس روابط بینالملل درباره علت ارائه این بسته به ایران معتقد است: پیشنهاد 1+5 تا استقرار رئیسجمهوری بعدی آمریکا طی مدت 6 تا 9 ماه به ایران فرصت خواهد داد که آمریکاییها برای غرب یک راهبرد جدیدی را تدوین کنند و ایران هم میبایست به این راهبرد بپردازد.
وی اضافه کرد: در این فرصت غربیها با ایران برخورد تندی نمیکنند بلکه قصد دارند این فرصت را به آرامی بگذرانند تا مشاهده کنند که آمریکا چه برخوردی با ایران خواهد داشت. این کارشناس روابط بینالملل به ایران توصیه کرد که بسته پیشنهادی 1+5 را بهطور کامل رد نکرده و مورد مذاکره قرار دهد تا نتایج ملموسی به دست آورد.
وی با یادآوری اینکه اتحادیه اروپا و 1+5 تاکنون 4بار به ایران بسته پیشنهادی ارائه کردند و ایران نیز این پیشنهادهای را نپذیرفته است اظهارداشت: پیشنهادهای 1+5 از نظر نفس عمل ممکن است نتواند نظر ایران را جلب کند اما از نظر اینکه بابی برای مذاکرات و مطرح کردن دغدغههای ایران در زمینههای امنیتی و انرژی است محمل خوبی برای تداوم مذاکرات خواهد بود و اما نشریات غربی نیز تحلیلهای خاص خود را درخصوص اهداف و آثار سفر بوش به اروپا داشتند و این دیدار را مقدمهای برای انزوای سیاسی و اقتصادی ایران دانستند.
دیدار خداحافظی یا انزوای ایران
جورج بوش، رئیسجمهوری آمریکا هفته گذشته در حالی برای دیدار خداحافظی راهی اروپا شد که موضوع ایران در راس برنامه دیدار وی با رهبران این قاره قرار داشت.
بوش در اسلوونی در دیدار با نخست وزیر این کشور و رئیس دورهای اتحادیه اروپا و همچنین خوزه مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اروپا درباره محدود کردن روابط اعضای این اتحادیه با ایران گفتوگو کرد.
وی همچنین به انگلستان، آلمان و فرانسه که در پرونده اتمی ایران نقش مهمی دارند، سفر کرد. علاوه بر این او به دیدار سران ایتالیا، واتیکان و ایرلند شمالی هم رفت.
گسترش تحریمهای ایران درصورت عمل نکردن به قطعنامههای شورای امنیت مهمترین بخش این سفر بود. البته تحلیلگران آمریکایی و اروپایی گفتند که منتظر توافق عمدهای میان بوش و میزبانان او درباره ایران نیستند و صدور بیانیه تنها کار عملی آنهاست زیرا عدممحبوبیت جورج بوش در اروپا و خاتمه دوران ریاستجمهوری او تا چند ماه دیگر، احتمال حصول توافقهای مهم را میان آمریکا و متحدان اروپاییاش کم کرده است.
بوش در مصاحبهای که پیش از ورود او به لوبلیانا، پایتخت اسلوونی از شبکه تلویزونی پاپ تی وی این کشور پخش شد، به عدممحبوبیت خود در اروپا اذعان کرد و گفت: خیلیها مردم آمریکا را دوست دارند. این ضرورتا به این معنی نیست که رئیسجمهوری آمریکا را هم دوست دارند. وی دردیدارهای خود از اروپا، خواستار اتخاذ مواضع سختتر از سوی شرکتهای نفت و گاز اروپا در برابر دولت ایران شد.
برنامه حمله
برخی تحلیلگران نیز سفر بوش به اروپا را با هدف ایجاد آمادگی در دوستان خود جهت حمله به ایران پیش از پایان ریاستجمهوری اش ارزیابی کردهاند تا به این وسیله فرصتی برای تقویت جمهوریخواهان در آمریکا برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری فراهم شود یا درصورت پیروزی اوباما وی ناچار به ادامه سیاست جمهوریخواهان در منطقه خاورمیانه شود. در همین رابطه نشریه آسیا تایمز به موارد طرحهای سابق حمله به ایران در دولت بوش اشاره کرده که هیچکدام فرصت و مجال اجرا پیدا نکردند زیرا ایران موردی نبوده که سیاستمداران آمریکا بتوانند به راحتی در مورد حمله نظامی به آن تصمیمگیری کنند.
نشریه اینترنتی آسیا تایمز در شماره 10 ژوئن(21 خرداد) از تهیه طرح حمله به ایران توسط دیک چنی معاون بوش در تابستان سال گذشته نوشت که پنتاگون بهطور رسمی با آن مخالفت کرد.
اوایل سال 2007 معلوم شد پنتاگون دست به مخالفت با طرح یک حمله به تاسیسات هستهای و نظامی ایران زده است. پیشنهاد دیک چنی برای حمله به پایگاههای سپاه پاسداران در ژوئن 2007 هم که به نقش ایران در تامین سلاح و آموزش شبه نظامیان شیعه مربوط میشد، ظاهراً با مقاومت سران نظامی بهعنوان یک حمله بی اثر روبهرو شد. مقامات پنتاگون گفته بودند بدون بحث درباره عواقب حمله انتقام آمیز ایران در واکنش به یک حمله هوایی، هیچ تصمیمی برای این حمله نباید گرفته شود.
گزینه حمله به تاسیسات هستهای ایران هم اولین بار در دیدار بوش با رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در 13 دسامبر 2006 (23 آذر 85) در پنتاگون مطرح و از سوی رئیس ستاد ارتش آمریکا ردشده بود.
دریاسالار ویلیام فالون هم پس از انتصاب بهعنوان رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با یک حمله گسترده به ایران مخالفت کرده بود.
در حالی که احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران ضعیف شده، اما پارامتر افزایش تحریمها دوباره مورد توجه قرارگرفته است. به همین دلیل در جریان سفر بوش به اروپا، ایالات متحده و اتحادیه اروپا اعلام کردند که علاوه بر تلاش برای افزایش فشار برای وادار کردن تهران به کنار گذاشتن غنیسازی اورانیوم، آماده هستند از تحریمهای اخیر سازمان ملل نیز فراتر روند.
رویترز نیز گزارش داد، رئیسجمهوری آمریکا بعد از نشست سران اتحادیه اروپا و ایالات متحده در اسلوونی گفت: ما بهعنوان گروهی از کشورها پیام روشنی را با این مضمون برای ایران میفرستیم که اگر به بیاعتنایی به خواستههای دنیا ادامه دهید و غنیسازی اورانیوم را کنار نگذارید بیشتر منزوی خواهید شد و اگر لازم باشد تحریمهای جدیدی را علیه تهران اعمال میکنیم.
بوش ادامه داد که ایران به انتخاب خود یا میتواند منزوی شود یا درصورتی که بهطور قابل اثباتی برنامه غنیسازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد میتواند روابط بهتری با دیگران داشته باشد.
با این حال روزنامه فایننشال تایمز در شماره 10 ژوئن( 21 خرداد) خود در تحلیلی پیشبینی کرد که با وجود لحن یکسان مقامات اتحادیه اروپا و بوش در بیانیه نشست سران اتحادیه اروپا این احتمال وجود دارد که اختلافاتی بین اروپا و آمریکا بر سر نحوه و زمان اعمال تحریمهای خارج از چارچوب سازمانملل بروز کند. این روزنامه با اشاره به سفر خاویر سولانا به ایران نوشت: درصورت درخواست تهران برای فرصت بیشتر بهمنظور مطالعه مشوقها، اتحادیه اروپا با آن موافقت خواهدکرد و این مسئله میتواند باعث ناراحتی و لبریز شدن صبر آمریکا شود. فایننشال تایمز همچنین خاطر نشان کرد: با توجه به منابع عظیم نفت و گاز ایران، برخی از کشورهای اروپایی تمایلی ندارند که روابط خود را با تهران محدود کنند.