این واقعیت را بهخوبی میتوان از صحبتهای رئیس فدراسیون والیبال دریافت که معتقد است باید با مشاوره بیشتر و افزایش دستیارانی که کاملاً با فضای والیبال ایران آشنا هستند، به گاییچ کمک کرد تا با شناخت دقیقتر دست به انتخاب بازیکنان بزند.
نکته جالب آنکه خود گاییچ هم گفته اگر به درستی در جریان سن واقعی برخی از والیبالیستها قرار میگرفت، با توجه به سقف فعلی والیبال این بازیکنان، به آنها در رسیدن به اهدافش تکیه نمی کرد.
بیاییم با این سرمربی صرب صادقتر باشیم و بهطور شفاف همه اطلاعات را راجع به موقعیت بازیکنان و والیبال ایران در اختیار او قرار دهیم تا او با استفاده از دانش و تجربیات بینالمللی بتواند استراتژی بهتری برای تیمملی در رسیدن به موفقیت در رویدادهای پیشرو ترسیم کند.
اکتفا کردن به نظریات یک یا دو مربی مطمئناً ثمرهاش همانی خواهد بود که در دو رویداد اخیر بر سر والیبال ایران آمد.
یکی از فواید سهیم کردن همه اهالی والیبال و تجربیاتشان در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها این است که به هنگام ناکامیها و شادیها، مسئولان والیبال خود را تنها نخواهند دید و با دیدگاهی مبتنی بر تفکرات جمعی راحتتر میتوانند راهی برای برونرفت از بحران پیدا کنند.
اگر در هنگام گفتوگو و جذب گاییچ و چگونگی استفاده از او هم با پیشکسوتان و افراد اهل فن در والیبال مشورت میشد، شک نکنید که امروز شاهد هجمه سنگین انتقاد به مسئولان امر و خود او نبودیم و چه بسا در سایه تدبیر و دوراندیشی به شکل بهتری از او در والیبال استفاده میشد.