کسانی که در نقالی و هنرهای نمایشی تجربه و تخصص داشتند و فوت و فن هنر سخنوری را میدانستند، در کنار اماکن زیارتی، مساجد و امامزادهها و جاهای پررفت و آمد بساط معرکهگیری به پا میکردند. معرکهگیرها اغلب دو نفر بودند که مردم آنها را به نام مرشد و بچهمرشد میشناختند. بعد از جمع شدن افراد دور این دو بازیگر اصلی معرکه، مرشد با طرح نکتهای اجتماعی یا سؤالی که نقل مشترک مردم بود، از بچه مرشد (وردست) میخواست تا به آن سؤال جواب دهد. در این برنامهها دانش معرکهگیرها بسیار مهم بود. چراکه باید متناسب با نیاز مخاطب، سلیقه روز و تنوع عقاید سؤال خود را مطرح میکردند تا همه کنجکاو و پیگیر ماجرا تا پایان نمایش باشند. البته در این میان مرشد برای بازار گرمی و جذب مخاطب، بیشتر مشکلات اجتماعی را مطرح میکرد. البته این افراد تا از مردم پول نمیگرفتند معرکه خود را آغاز نمیکردند وگاه برای دریافت پول بیشتر، حرفهای خود را در جای حساس قطع میکردند و ادامه آن را به روز بعد موکول میکردند تا اشتیاق مردم برای شنیدن باقی ماجرا بیشتر شود.
در روزگاری که هنوز خبری از رسانههای ارتباطجمعی و تفریحات عجیب و غریب مدرن و ماشینی نبود و بیشتر بازیها شفاهی و چهرهبهچهره انجام میشد، «معرکهگیری» یکی از تفریحات مورد علاقه مردم تهران قدیم بود.
کد خبر 566735
نظر شما