همشهری آنلاین _ مهدی اسماعیل پور: از هر دسته و رسته و گروهی که تصورش را کنید، استاد و هنرمند در این محدوده یافت میشود، از بازیگر و کارگردان تا نویسنده و نقاش و خطاط. استاد «مرتضی مرادی» یکی از این چهرهها است که در رشته خطاطی و خوشنویسی فعالیت میکند و در هنر نقاشی و آثار حجمی نیز دستی بر آتش دارد. این هنرمند موسپید و ساکن قدیمی شهرک «۲۲ بهمن»، بزرگترین دستاورد و افتخار یک هنرمند را دیده شدن آثار و ماندگاری نامش میداند. از مسئولان منطقه از جمله مدیران شهری و شهروندان میخواهد بیش از پیش قدر این سرمایههای ارزشمند را بدانند و تا زمانی که در قید حیات هستند، آنها را بشناسند و از هنر و تجربه و دانششان استفاده کنند.
با هنرمندی به گفتوگو نشستیم که میگوید بزرگترین افتخارش خدمت در جبههها و نیز امضای امام «خمینی» (ره) زیر دست نوشتههایش و البته تعریف و تمجید رهبر معظم انقلاب از خط و هنرش است.
- از مدرسه تا جبهه و انجمن خوشنویسان
مرتضی مرادی، متولد سال ۱۳۳۷ در شهر «ماکو» از توابع استان «آذربایجان غربی» است که حدود ۴۰ سال پیش به منطقه ۲۱ آمد و ساکن شهرک ۲۲ بهمن شد. او درباره چگونگی شناخت استعداد و نحوه شروع کارش به همشهری محله میگوید: «از دوران ابتدایی متوجه شدم که به نقاشی و خط علاقه دارم. با توجه به این استعداد و علاقه ذاتی، از همان زمان نقاشیها و خطاطیهایم خوب بود و در مدرسه همه معلمها و دبیران تشویقم میکردند که این رشته را دنبال کنم. این تشویقها و ترغیبها انگیزه و علاقهام را دوچندان کرد و اعتماد به نفسم را بالا برد تا دنبال یادگیری و تمرین بیشتر بروم.
در دوران جنگ تحمیلی، چهره و تصاویر رزمندگان را میکشیدم. با توجه به اینکه آن زمان چاپ بنر و این چیزها نبود و پارچهنویسی مد بود، در برنامههای مختلف، پارچهنویسی تبریک و تسلیت و خیر مقدم را انجام میدادم. برای بالا بردن روحیه بچهها، شعارهای انقلابی، آیههای قرآن، سخنان امام(ره) یا پیامبر(ص) و ائمه(ع) را روی پارچهها با خطی خوش و زیبا مینوشتم. پس از جنگ تحمیلی، برای یادگیری بیشتر و تکمیل علم و هنرم به انجمن «خوشنویسان ایران» رفتم و در محضر استادان و بزرگان، خطاطی و خوشنویسی را بیشتر و بهتر آموختم.
همچنین، دورههای آموزش نقاشی را پشت سر گذاشتم و در همه این سالها در کنار خطاطی و خوشنویسی، نقاشی هم کردهام. مدتی هم آثار حجمی میساختم که با توجه به سرمایهگذاری و هزینهای که در برداشت، دیگر ادامه ندادم. با «گل رس» قالبها را میساختم و سپس با «مس»، «برنز»، «فایبر گلاس» و موادی از از این دست، اثر را تکمیل میکردم.»
- افتخار و پاداشی متفاوت برای استاد
مرادی، عضو انجمن خوشنویسان تهران است و سالها است که خطاطی، خوشنویسی و نقاشی را تدریس میکند. با توجه به شیوع ویروس «کرونا» مدتی است که او کلاسهایش به شکل مجازی برگزار میشود. وقتی صحبت از افتخارات و جوایز هنری میشود، او برخلاف اغلب هنرمندان به جای مقامها، رتبهها و جوایزی که طی چند دهه فعالیت هنری خود کسب کرده است به موارد دیگری اشاره میکند که برایش از هر لوح تقدیر و جایزهای ارزشمندتر است. او میگوید: «در نمایشگاههای عمومی زیادی حضور داشتم و جوایز و تقدیرنامههای متعددی هم گرفتم، اما بزرگترین افتخار و جایزه برای من چیز دیگری است.
من درجهدار نیروی انتظامی بودم و با توجه به خط خوشم، نامهها، تقدیرنامهها و بولتنها را انجام میدادم. برای من بزرگترین افتخار، نامههایی است که نوشتم و دستخط و امضای امام خمینی(ره) که پای آنها است. افتخار من متنی است که نوشتم و مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفت. اینها بزرگترین افتخار من است. افتخار من پارچهنویسیهایم در جبهه و کشیدن تصویر زرمندههایی است که بعضی از آنها شهید شدند و اثر من بهعنوان یادگار باقی ماند. از نظر من ارزش و افتخار واقعی اینها است. همین که هنوز از هر گوشه و کنار کشور به من زنگ میزنند و به یادم هستند، افتخار است و در این سن و سال احساس میکنم سالها تلاش و زحماتم در عرصه هنر بیثمر و بینتیجه نبوده است و به آنچه که باید میرسیدم، رسیدهام.»
- استفاده از ظرفیت هنرمندان
استاد خط هممحلهای از شهرداری و دیگر مسئولان منطقه و همینطور مردم میخواهد که قدر هنر و هنرمندانی را که همسایه و هممحلهای آنها هستند بدانند. او میگوید: «تا هنرمندان زنده هستند باید قدر آنها را بدانیم و از وجود آنها بهرهببریم. چند وقت پیش استاد «حسین همدانی» که از استادان نقاشی «قهوهخانهای» بود، فوت شد و یکی از آخرین هنرمندان این عرصه رفت. اما کمتر کسی او را میشناخت. مردم باید بیشتر قدر چنین سرمایههایی را بدانند. شهرداری میتواند برای زیباسازی یا کارهای فرهنگی، هنرمندان محله را شناسایی و از دانش و تجربه و ظرفیت آنها استفاده کند.
بسیاری از این هنرمندان بدون چشمداشت مادی حاضرند برای بهتر و زیباتر شدن محله و شهرشان کمک و همفکری کنند. به هرحال، نگاه ظریف و دقیق یک هنرمند گاهی چیزیهایی را میبیند و متوجه میشود که شاید دیگران نبینند و متوجه نشوند.»هنرمند هممحلهای معتقد با اشاره به فعالیت خانه هنرمندان در محدوده مرکز شهر و مشکلات تردد هنرمندان غرب تهران به آنجا میگوید: «از مدیران بخش فرهنگی شهرداری درخواست میکنم. فضایی در غرب تهران در اختیار هنرمندان قرار دهد تامحل گردهمایی هنرمندان وشهروندان هنر دوست و نخستین خانه هنرمندان غرب تهران باشد. این مکان حتی اگر دو اتاق باشد تأثیر بسیاری در معرفی هنر و هنرمندان به مردم دارد. مدیریت شهری هم میتواند از این ظرفیت برای بهتر شدن محله، بهرهبگیرد.»
- کلاسهای خطاطی به حد نصاب نمیرسد
متأسفانه هنر خطاطی و خوشنویسی داوطلبهای چندانی ندارد و به نوعی مهجور مانده است. استاد مرادی دلیل این موضوع را سخت بودن یادگیری چنین هنری میداند که دست آخر سود و منفعت مالی خاصی هم برای صاحبش ندارد: «خطاطی و خوشنویسی، کار سختی است و باید سالها مشغول آموختنباشی و هنر زودبازدهای نیست. نسل جدید هم صبر و حوصله این را ندارد که چند سال بیاموزد و وقت بگذارد. آنهم برای هنری که هیچ سود و منفعت مالی ندارد.
برای همین، آنها دنبال هنرهای دیگر میروند که هم یادگیریاش آسانتر است و هم پول بهتر و بیشتری در آن است. بارها شده قصد برگزاری کلاسهایی را داشتیم که تعداد شرکتکنندگان به حد نصاب نرسیده است! برای همین، اغلب کلاسهایم به شکل مجازی برگزار میشود، چون دیگر برگزاری کلاس جای توجیه ندارد. بهویژه در ماههای اخیر که همهگیری کرونا هم مزید بر علت شده است.
نظر شما