همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری نیا: در میان مجموعه آسیبهای اجتماعیای که در این محله رخنه کرده، اعتیاد غول زشت و بزرگی است که وحشتناکتر از همه است. شهرت محله هرندی و یدک کشیدن عنوان ناخوشایند «مرکز آسیبهای اجتماعی در پایتخت» باعث شد تا در سالهای گذشته این محله به اردوگاه تشکلهای مردمنهاد تبدیل شود. تعداد این تشکلهای مردمنهاد آنقدر زیاد است که حالا در هر کوچه و خیابان محله میتوان تابلوهای رنگارنگشان را دید. نکته قابلتوجه و مهم این است که در این سالها با جود تلاشهای صورت گرفته مشکلات این منطقه هنوز به طور کامل برطرف نشده است.
چند ماه است که اهالی محله خودشان برای خوب شدن حال محلشان به میدان آمدهاند و در خانه هلال محله دور هم جمع شدهاند تا زیر پرچم همدلی و تدبیر محلی گرههای کور محله را باز کنند و رخت زیبایی عاری از هر برچسبی بر تن هرندی کنند. از بچههای قد و نیمقد محله گرفته تا جوانهای تنومند و پیرمردهای معتمد در کنار دختران و مادران جوان و پا به سن گذاشته، همه و همه به عضویت افتخاری خانه هلال محله هرندی درآمدهاند؛ خانهای که این روزها در دل بوستان ترافیک منطقه ۱۲ واقع شده است.
خیلی از بچههای محل که عضو این خانهاند مجبورند برای تأمین هزینههای زندگی کار کنند. یکی در نانوایی یکی در مکانیکی، یکی هم در کارگاههای صنعتی کوچک، اما همین که از کار فارغ میشوند بدون ذرهای خستگی به مسئولیتهایی که در خانه پذیرفتهاند تن میدهند و با اشتیاق در محله خدمت میکنند. آقا محمد یکی از این نوجوانهای پرشور و حال است. او در یکی از نانواییهای محله کار میکند، اما همین که از کار فارغ میشود به خانه هلال محله میرود. او و دوستانش آمار هر کوچه و پسکوچه را دارند؛ از تعداد خانوارهایش تا نیازمندان هر کوچه، از بیماران تا معلولان. محمد میگوید: «هر کدام از ما بهعنوان شهردار یک یا دو کوچه انتخاب شدهایم. شهرداران کوچهها یک بانک اطلاعاتی خوب از وضعیت محله دارند و با این اطلاعات به نیازمندان واقعی کمک میکنند.»
جوانهای محله در کنار بچهها حضور دارند. آقا سید بهمن موسوی هم روحانی است هم از بچههای جهادی و اهل دل محله. کافی است باد به گوشش برساند که خانواری در محله کمک میخواهد، آن وقت است که همه دوستان را جمع میکند و تا حل کامل مشکل و برقراری آرامش بین آن خانواده به خانه برنمیگردد. حواسش به بچهمحلهای خودش هست که مبادا گرفتار آسیبهای اجتماعی شوند.
حاج آقا باقری هم از معتمدان محله است؛ از آن ریشسفیدهایی که به قول معروف حرفش را کسی زمین نمیگذارد. او هم از صبح تا شب زندگی خود را وقف اهالی و محله کرده است. حاجی از صبح علیالطلوع تا غروب، مشغول شناسایی خانههای فرسودهای است که نیازمند تعمیرند؛ خانههایی که با یک باران پاییزی سقفشان خیس میشود و آرامش را از اهالی خانه میرباید. همینطور که در خیابانهای هرندی قدم میزند، هرکدام از اهالی به طرح مشکلاتشان میپردازند و او صبورانه به همه آنها گوش میدهد: «محله ما یکی از محلههای قدیمی و محروم تهران است. مردمی متدین و قدیمی دارد. با وجود همسایگیاش با بازار، در حالی که در قلب تهران واقع شده، اما محرومیت مردمش آزاردهنده است. کسی به داد این محله نمیتواند برسد، مگر خود اهالی و خوشحالیم که این امکان فراهم شد تا همه دور هم جمع شویم و برای محله قدم برداریم.»
«فاطمه جزی» هم یکی دیگر از اهالی محله هرندی است سه فرزند دارد اما این سه بچه دست و پای او را برای انجام کمکهای داوطلبانه در محلهاش نبسته است. او میگوید: «قبلاً در مسجد الهادی(ع) محله هرندی فعالیتهای داوطلبانه انجام میدادیم و دو ماهی میشود که بهعنوان داوطلب هلالاحمر در خانه هلال هرندی فعال هستم.» خانم جزی ارتباط خوبی با خانمهای محله دارد مخصوصاً با بانوان سرپرست خانوار، در شناسایی مشکلات این قشر میکوشد و این مشکلات را به خانه هلال هرندی منتقل میکند. : «از وقتی خانه هلال در محله هرندی فعال شده است بخش قابل توجهی از مشکلات محله رفع شده مخصوصاً مشکلاتی که پیش روی بانوان سرپرست خانوار بود، خیلی اوقات این بانوان در زمینه تعمیرات خانه با مشکل روبهرو بودند حالا این مشلات توسط جوانهای محله حل و فصل میشود.»
حرفهای او را یکی از بانوان سرپرست خانوار در محله تأیید میکند و میگوید: «ما سه زن سرپرست خانوار هستیم که در یکی از خانههای محله هرندی سکونت داریم. با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنیم از پرداخت اجارهبها گرفته تا تأمین هزینههای زندگی از وقتی خانه هلال در محله هرندی شکل گرفته است حواس اهالی محله به ما هم بیشتر شده دیگر برای تأمین نیازها و حل و مشکلاتمان سراغ غریبهها نمیرویم بچههای محل کنارمان هستند و این مسئله به ما کمک میکند. حتی قول دادهاند در موضوع اشتغالمان هم وارد شوند و با ایجاد فرصتهای شغلی دغدغه معیشتمان را حل کنند.»
برق امید و شادی را به راحتی میتوان در نگاههایشان دید. زهرا سودابه و معصومه، سه بانویی که گردا گرد حیاط یکی از خانههای قدیمی محله زندگی میکنند هر سه دارای ۶ فرزند هستند پسر سودابه ۹ ساله است و برای کم به هزینههای زندگی خانواده در مترو فال میفروشد او امیدوار است با راهاندازی کارگاههای اشتغال در محله هرندی دیگر نیاز نباشد فرزند کوچکش بیرون از خانه کار کند، بلکه درس بخواند و برای خودش کسی شود.
مهدی احمدی هم یکی از آن نوجوانهای فعال در محله هرندی است او به همراه دوستانش ذره بین برداشتهاند و تمام مشکلات شهری محله را استخراج میکنند. از تمام مشکلات آگاهند از تعداد تیرهای برقی که بعد از عقبنشینی کوچهها در میانه راه مردم قرار گرفته تا وضعیت نظافت کوچهها، او در حالی که میخندد میگوید: «یک جور ناظم محله شدهایم تمام مشکلات را شناسایی میکنیم و در گروهی که در فضای مجازی داریم منعکس میشود و مسئولان شهری هم خود را موظف به حل و فصلشان کنند. هر مشکلی که از محله حل میشود دید مردم محله هم به ما بهترمی شود. طوری شده است کهگاه همسایهها برای پیگیری مشکلاتشان به در خانه ما مراجعه میکنند.»
- ریشهکنی آسیبها با ظرفیتهای محلهای
گسترش روز افزون زندگی شهرنشینی و افزایش جمعیت سالمند مهاجرت افراد از شهرهای دیگر به بهانه اشتغال، باعث حاشیهنشینی است. در تهران اما ما شاهد مدلهای جدیدی از حاشیهنشینی و محرومیتها در مرکز شهر هستیم؛ یعنی در دل محلههایی که نه تنها محصول توسعه شهر نیستند بلکه از قدمتی کهن برخوردارند. محله هرندی یکی از این محلههای اصیل و قدیمی تهران است. مطالعات صورت گرفته در این محله حکایت از آن دارد که با غلبه سکونت مهاجران و تلاقی فرهنگهای متعدد، اهالی بومی و قدیمی محله را ترک کردند و عرق بومی ساکنان جدید به محله در این هیاهو گم شد. از هم گسستگی فرهنگها و اهالی محله از یکدیگر باعث شد تا نه تنها محله هرندی از مسیر رو به رشد خود خارج شود که به واسطه درگیری با آسیبهای اجتماعی هر روز شاهد مسائل و مشکلات بیشتری شود.
گرچه در طول سالهای اخیر انتظار میرفت که با فعالیت تشکلهای مردمنهاد و مراکز خیریه از روند رو به رشد اسیبها در این محله کاسته شود، اما در سایه فعالیتهای جزیرهای و موازی این تشکلها امکان تحقق این مهم در محله فراهم نشد؛ تشکلهایی که بیگانه با فرهنگ محله بودند و نتوانستند ارتباط خوبی با اهالی آن برقرار کنند. شاید علت خیلی از سیاهنماییها در محله، برای قرص و محکم کردن جایگاه این تشکلها باشد. محلهای که هنوز در کوچهپسکوچههای قدیمیاش میتوان آدمهایی را پیدا کرد که عمر و جوانیشان را در هرندی سپری کرده و حکم ریشسفیدان محله را دارند.
به نظر میآید در شرایطی که تمام گزینههای اجتماعی برای ارتقای کیفیت زندگی در محله هرندی به نتیجه مطلوب منجر نشده است، چارهای نیست جز اعتماد به اهالی محله و آدمهایی که در دل محله زندگی میکنند، جنس هم را میشناسند و از مسائل و مشکلات خود آگاهند. محلههای آسیبخیزی چون هرندی امروز بیش از هر چیز دیگری به همدلی، همراهی و فرهنگ همسایهداری نیازمند است. ما باید با الگوهای جدید بر اساس ظرفیتهای محلهای به ریشهکنی آسیبها در هرندی بپردازیم.
فاطمه رفیعی / جامعه شناس
خانه امید محله
«سعید شمس» مدیر خانه هلال محله هلالاحمر است؛ جوانی سرزنده و شاداب. میگوید بچه همین محله است. از روزگاری برایمان میگوید که در خانه پدربزرگ زندگی میکردند؛ یکی از خانههای قدیمی هرندی. او هنوز خاطرات خوش آن سالها را به یاد دارد. درست است فیلمساز است و دیگر در محله زندگی نمیکند، اما عشق و علاقه او به محله اجازه دوری به او نداد: «حدود ۷ سال پیش بود که به درخواست دوستانم در انجمن کودکانکار «اوفک» برای ساخت فیلم مستندی دوباره به این محله برگشتم. آنقدر ساخت آن فیلم به واسطه ارتباط با اهالی محله برای من خاطرهساز شد که تصمیم به ماندن در کنار این بچهها گرفتم. در این مدرسه همه کارها داوطلبانه انجام میشد، از معلمی که درس میداد تا بابای مدرسه.»
فعالیتهای داوطلبانه او و دوستانش در محله هرندی ادامه مییابد تا زمزمههای تشکیل خانه هلال به گوشش میرسد: «جنس خانه هلال منطقه ۱۲ با همه خانههای هلال فرق میکند. مأموریت ما بیشتر ساماندهی مسائل اجتماعی است تا ارائه آموزشهای امدادگری. ما با جذب ۱۰۰ نفر از اهالی محله از تمام اقشار و گروههای سنی بستر فعالیت داوطلبانه اهالی را در محله فراهم کردهایم.»
گام نخست خانه هلال در محله هرندی شناسایی ۵۴ نقطه در محله و انتخاب شهردار برای آنها بود: «شهرداران کوچهها وظیفه شناسایی و تهیه بانک اطلاعات از کوچهها را دارند؛ اطلاعات در مورد تعداد خانوارهای ساکن و همینطور شناسایی سالمندان، بیماران، معلولان، بیکاران، و حتی افراد دارای اعتیاد.»
با فعالیت شهرداران در محله مشخص شده است که در این محله ۶۶۰۷ خانوار ساکنند که مدت حضور بیش از ۳۵ هزار و ۴۰ نفرشان بالای ۵ سال در محله است. شمس میگوید: «شهرداران کوچهها وظایف دیگری هم دارند و آن شناسایی مسائل و مشکلات شهری هر کوچه است؛ از مشکلات شهری گرفته تا مشکلاتی که مردم با دستگاههای خدماتی دارند. تمامی این چالشها و مشکلات شناسایی و در فضای مجازی با مسئولان شهرداری منطقه و دستگاههای خدماترسان به اشتراک گذاشته میشود.»
گروه داوطلبان محله هرندی که برگزیدهای از میان اهالی محله هستند، میکوشند تا حق شهروندی هممحلیهای خود را احیا کنند. شمس با این توضیح ادامه میدهد: «ما در خانه هلال محله هرندی پروژههای اجتماعی را هم اجرا میکنیم. یکی از این پروژهها برگزاری جشنواره پرواز آرزوهاست. در این جشنواره از بچههای محل خواستیم تا آرزوهای خود را برای ما ارسال کنند. این جشنواره در واقع برای سنجش توقعات و نیازهای بچههای محله اجرا میشود و تا به حال حدود ۲۰۰ نفر از بچهها آرزوهای خود را ارسال کردهاند.»
- رونق اشتغال در محله
یکی دیگر از کارهایی که خانه هلال محله هرندی در این نقطه از شهر دنبال میکند، رونق اشتغال در محله است. شمس میگوید: «ما در محله افراد مستعد زیادی داریم که فقط باید حمایت شوند تا بتوانند کارگاههای اشتغالزایی زیادی را در محله راهاندازی کنند؛ کارگاههای تولیدی تا خدماتی. عده زیادی به حرفههایی مانند خیاطی و... تسلط دارند، اما به علت ورشکستگی خانهنشین شدهاند. این افراد را شناسایی و ازشان دعوت کردهایم تا با به کارگیری نیروهایی از دل محله و دریافت تسهیلات ویژه، کسب و کار خود را راهاندازی کنند.»
خانه هلال در هرندی رایزنیهای لازم را با صندوق توسعه امید انجام داده تا با شرایط خاص، ارائه تسهیلات به اهالی محله را تسهیل و بستر روشن شدن چراغ واحدهای کسب و کار را در محله روشن کند. شمس ادامه میدهد: «توسعه بستر اشتغال در محله، نخستین قدم در مسیر کاهش آسیبها و تقویت اقتصاد محله است.»
نظر شما