هرچند عدهای او را فقط نماینده حزب اعتماد ملی بدانند ولی او خودش را اصلاحطلبی در دل اکثریت اصولگرا میداند که وظایفی پیش رو دارد. گفتوگوی رو در روی همشهری عصر را با او بخوانید:
- با توجه به این که جناحبندیهای زیادی در جریان انتخابات شکل میگیرد و تغییر میکند، آیا مجلس هشتم توانست در این تغییرات جناحها اثرگذار باشد؟
از نظر سیاسی، حزب و پارلمان همزاد هم هستند. به این معنا که وجود پارلمان واقعی در گرو حزب واقعی است. بنابراین پارلمان بدون حزب اصلا معنا ندارد.
در کشور ما چون تحزب هنوز جایگاه واقعی خودش را پیدا نکرده است؛ به جای حزب جناح آمده است. یعنی جایگاه حزب و جناح با هم عوض شده است. درحقیقت تفاوت حزب و جناح این است که اولا جناح برنامه ارائه نمیدهد و ثانیا پاسخگوی شعارهای اولیهاش نیست ولی اگر حزبی وجود داشته باشد در مرحله اول برنامه ارائه میدهد و انتخابات بهصورت برنامه محور انجام میشود و در مرحله دوم نیز در برابر ارائه برنامهاش نسبت به آن پاسخگو خواهد بود.
یکی از علل اصلی که در کشور حزب به وجود نمیآید و به جایگاه واقعی خود نرسیده است و افراد زیادی حزبستیز هستند، به این برمیگردد که این افراد در نظر دارند بدون پذیرش مسئولیت کار سیاسی انجام دهند، یا به معنای دیگر، همیشه این افراد میخواهند در رأس امور باشند؛ لذا در کشور ما، جناحها جای احزاب را گرفتهاند. دو جناح قدرتمند از اول انقلاب بوده و هست؛ البته هر چه از انقلاب میگذرد به خاطر حضور نیروها و افراد جدید در کشور، شعباتی از درون همان جناحها خارج و به وجود آمدهاند.
زمانی که ما از اصلاحطلبان یا اصولگرایان یاد میکنیم یک مجموعهای از طیف دو جناح خارج شده است. ما باید به سمتی حرکت کنیم که طبق اصل 126 قانون اساسی حزب را به رسمیت بشناسیم و به احزاب بها بدهیم و حزبستیزی و حزبگریزی را کنار بگذاریم. در حقیقت حدود 30 سال است که از طول انقلاب سپری شده است و باید باور کنیم افراد داخل نظام، امتحان خودشان را پس دادهاند و این افراد سالهاست که با خط امامخمینی(ره) پیوند دارند و تمام سعی خودشان را برای سربلندی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی انجام دادهاند؛ بنابراین باید به این افراد اعتماد کرد و به آنان اجازه دهیم حزب تشکیل دهند و فعالیت واقعی و رسمی حزبی خودشان را انجام دهند. بهصورت کلی معتقدم مجلس هشتم، خیلی روی جناحها تاثیرگذار نخواهد بود و مثل مجلس هفتم خواهد بود، بدین معنی که یک جناح اصلاحطلب در اقلیت، البته بهتر از مجلس هفتم است.
- از چه لحاظ بهتر از مجلس هشتم خواهد بود؟
از نظر تعداد، اصلاحطلبان بیشتر حضور دارند. از طرفی دیگر اصولگرایان داخل مجلس، خودبهخود به این نتیجه رسیدهاند که ما چارهای جز ایجاد حزب نداریم.
دور گذشته، (مجلس هفتم) نایب رئیس اول مجلس اعلام کرد که باید سه حزب قدرتمند در کشور به وجود آید. به گفته ایشان کروبی حزب اعتماد ملی را به وجود آورد و همچنین هاشمی و ناطق نوری هم 2 حزب دیگر را به وجود آوردند؛ در حقیقت 3 حزب قدرتمند شکل میگیرد تا افراد وگروهها با هر گرایش و خطی که هستند به زیر چتر این 3 حزب بروند.
ما از لحاظ تفاوتهای فرهنگی و معنوی و... با دیگر کشورها تفاوت داریم، اما از لحاظ سیاسی و حزبی با بقیه دنیا فرقی نداریم، بنابراین معتقدم که حزب، کمکم با شیب کند در کشور ما جا میافتد. لذا افرادی که در حال ساختن و سازماندهی حزب هستند، باید تمامی مشقات و مشکلات این امر را تحمل کنند و اگر تحزب در کشور ما جا بیفتد خیلی از جریانات سیاسی که کاملا مشهود است؛ از بین میرود و در حقیقت نزدیک انتخابات گروهی ادعای داشتن حزب را بهصورت قارچگونه با هر نام و نشانی را نمیکنند.
ما باید بهدنبال افرادی برویم که دارای اصالت و ریشه در انقلاب باشند یعنی افرادی که قبلا امتحان خودشان را در این بوران دادهاند.
- یک حزب جامع و کامل چگونه شکل میگیرد و چرا حزبستیزی در جامعه شکل گرفته است؟
حزبستیزی که در کشور ما جا افتاده است دلایل مختلفی دارد. همانطور که در ابتدای امر عنوان کردم یکی از دلایلش این است که این اشخاص میخواهند همیشه در رأس باشند و اگر در حقیقت حزب تشکیل شود همیشه در رأس نیستند و یک روز این حزب به قدرت میرسد و بار دیگر مردم به حزب دیگری رأی میدهند. چون آنان نمیخواهند گردش قدرت در کشور باشد، بنابراین به تحزب اهمیت نمیدهند و این مسئله اولین و مهمترین دلیل تشکیل حزب است. ثانیا اگر حزب وجود داشته باشد، اعضای آن اگر سیاستگذارانش تخلف کنند، جلوی آنها میایستند و همچنین مردم. در نتیجه اگر کشور بهصورت هیاتی اداره شود آسانتر است، چون حزب دارای چارچوب و قانونمندتر از هیات است.
کارکرد حزب بهصورت دستوری نیست، بلکه از پایین بدنه حزب به بالا عمل میکند یعنی در شعب و در استانها حرف و گفتوگوها بهصورت هماهنگ به رأس هرم حزب انتقال داده میشود؛ در حقیقت حزب نمیتواند از بالا به پایین دستور صادر کند بلکه حالت دستوری از بین میرود و حالت مشاوره به وجود میآید؛ این 2 دلیل را که عنوان کردم دلایل عمدهای است که در کشور حزبستیزی وجود دارد.
- فکر میکنید حزب چه موقع پدید میآید؟ آیا در کشور احزاب شکل میگیرد؟
بله، در همه کشورها حزب بالاخره شکل گرفته است؛ همه این مسیر را طی کردهاند و ما امیدوار هستیم و معتقدیم راه نجات کشور شکلگیری احزاب است و در واقع حزب بهصورت یک سپر در مقابل مشکلات و مسائل نظام عمل میکند و اگر نتوانست به برنامههایی که قول داده است عمل کند، دور بعدی انتخابات مجلس شورای اسلامی رأی نمیآورد و مردم به حزب دیگری رأی میدهند.
در حال حاضر زمان انتخابات، همه ارکان نظام را به روی صحنه میآوریم و ما دچار هزینههای سنگینی میشویم، اما اگر انتخابات بهصورت حزبی انجام شود؛ مثلا در شهری یا استانی تعداد آرای کاندیدای حزب تغییر میکند و باید بهصورت کارشناسی و علمی نظرات خودش را ارائه دهد؛ بنابراین وقتی شما میگویید حزب چه زمانی شکل میگیرد، تشکیل حزب یک تجربهای است که ما باید مثل همه کشورهای دیگر به وجود آید. در واقع همه کشورهای دنیا این پروسه زمانی را طی کردند.
- آقای خباز فکر میکنید در جریان انتخابات مجلس هشتم تغییراتی نیز در بدنه دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب رخ داد؟
در جریان انتخابات، از نظر تعداد اصلاحطلبان نسبت به مجلس هفتم تعدادشان برحسب ظاهر بیشتر است ولی در عینحال اصولگرایان غالب هستند ولی نه بهصورت غالب مطلق.
- از چه لحاظ؟
در حال حاضر اصولگرایان دو نظر و عقیده دارند: اصولگرایان منتقد دولت، اصولگرایان همراه دولت. اصولگرایان منتقد دولت به وضعیت موجود جامعه انتقاد دارند در حقیقت میتوان گفت به وضعیت اقتصادی معترض هستند و حزب اعتماد ملی هم به وضعیت اقتصادی در حال حاضر انتقاد دارد، حتما تورم بالای 20 درصد در شرایطی که ما نفت 100 دلاری میفروشیم برای مردم وضعیت بد اقتصادی قابل درکی نیست؛ حتما باید خطمشی و سیاستهای خود را تغییر دهیم. اولین قدم در این راه این است که بودجه واقعی در کشور اصلاح شود و بدینمنظور باید شرایط کشور را بررسی کرد و مهمترین مشکل در ایران ایجاد نقدینگی است.«نقدینگی» بیش از حد باعث شده گرانی بیش از حد به وجود آید.
اگر قرار باشد نقدینگی مهار شود یک عزم راسخ میخواهد، بنابراین معتقدم که اصلاحطلبان و اصولگرایان منتقد دولت میتوانند در این مقوله با هم همکاری داشته باشند تا وضع موجود را عوض کنند. البته این کار بهصورت یک مرحلهای امکانپذیر نیست. خراسانیها معتقدند که بیماری به خروار، شفا به مثقال؛ یک بیماری سنگینی به نام تورم آمده است و یک جا اصلاح نمیشود.
بودجه باز انبساطی باید به بودجه انقباضی دارای چارچوبهای درست مالی، تبدیل شود، این قدم اول محسوب میشود.در مجلس پنجم تورم حدود 23 درصد بود؛ رئیس دولت و رئیس مجلس با وجود این که هر دو رقیب انتخاباتی هم بودند، اما در این جهت با هم همگام شدند و با یک برنامه زمانبندی شده و با یک راهکار علمی توانستند تورم را پایین بیاورند و ظرف 8 سال تورم را به حداقل برسانند.
هر کاری راهی دارد و بسیاری افراد هنوز اعتقادی به علم اقتصاد ندارند؛ زمانی که خاتمی ریاستجمهوری را به دولت نهم احمدینژاد تحویل میداد، تورم از 23 درصد به 5/11 درصد رسیده بود. مجلس هفتم به تصویب قوانین بیحدوحصر دست زد و این بودجههای اختصاص یافته به جامعه ریخته شد و اختصاص این بودجههای مالی بدون حساب تبدیل به افزایش نقدینگی شد. در نتیجه با افزایش نقدینگی، تورم افزایش یافت.
من به یاد دارم سال 77 وقتی بودجه را در مجلس تصویب میکردیم قیمت نفت 8 دلار بود و ما نتوانستیم بودجه لازم و کافی را در نظر بگیریم ولی اکنون نفت 100 دلار است. در حال حاضر بافت مجلس هشتم بهتر از مجلس هفتم است؛ چون مجموعهای آمدهاند که به وضع موجود از نظر اقتصادی منتقدند و میخواهند تورم و نقدینگی را کنترل کنند.
- با توجه به این که شما چند دوره نماینده مجلس بودهاید اولویتها و دستور کارهای مجلس هشتم را چه میدانید؟
در جریان انتخابات بهعنوان یک نماینده، اولویت مجلس هشتم را مهار تورم میدانم. در درجه دوم نیز مسئله «اشتغال» مطرح است. از نظر اقتصادی، اقتصاددانان معتقدند که ایجاد اشتغال و مهار تورم با هم در تضادند بهطوری که مهار تورم باعث کاهش اشتغال میشود. پس در این خصوص باید راه دیگری اتخاذ شود و هنر دولت این است که در سیاستگذاریهایش، نقدینگی بخش خصوصی را در جهت اشتغالزایی مولد سوق دهد. اگر این اتفاق رخ دهد، همنقدینگی مهار و هم اشتغال زیاد میشود.
موضوع سوم امر کشاورزی است. در 18 استان کشور وضعیت بد کشاورزی موج میزند. حتما باید در این خصوص تمهیدات لازم را اتخاذ کنیم. در حقیقت با انجام اولویتهای مذکور در مجلس، مجلس هشتم مفید و مؤثر واقع میشود.
- در این خصوص حزب اعتماد ملی، برنامهریزی خاصی در دستور کار خود دارد؟
سیاستهای حزب را باید از دبیرکل حزب یا سخنگوی حزب اعتماد ملی بپرسید. در حزب قرار نیست هر کاری را انجام دهیم بلکه باید بر پایه مشورت و مشاوره برنامهها پیریزی شود و هنوز در واقع کار ریشهای در این خصوص صورت نگرفته است و با شروع مجلس هشتم سیاستهای حزب را اعلام میکنیم.
- آیا حزب اعتماد ملی براساس یک برنامه در مجلس هشتم حضور دارد یا تابع وضع موجود است؟
در زمان انتخابات حزب اعتماد ملی چندین بیانیه درخصوص امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی در مورد وضعیت معلمین کشور داده است. بهصورت کلی معتقدیم که حزب بدون برنامه اصلا یک حزب محسوب نمیشود و برنامههایمان را قبل از رأیگیری در انتخابات بیان کردهایم. در حقیقت دایره تبلیغات حزب اعتماد ملی محدود است و به رسانهای مثل تلویزیون دسترسی نداریم و رسانهای جز روزنامه نداریم. طبق آمار 5 درصد مردم روزنامه مطالعه میکنند و میتوان گفت حرفمان را نتوانستیم به خوبی به گوش مردم برسانیم.