روز جهانی جمعیت (یازدهم ژوئیه)، که در ایران همراه با برگزاری مراسمی یکهفتهای است، بهانهای است برای یادآوری این مطلب که جمعیت جهان هر سال 78 میلیون نفر افزایش مییابد و پیشبینی میشود که تا سال 2050 میلادی از 6 میلیارد و 700 میلیون نفر فعلی به 9 میلیارد و 200 میلیون نفر برسد، که بیش از 3 برابر جمعیت 50 سال پیش خواهد بود.
سازمان ملل برآورد کرده است که اگر نسبت تولدها بدون تغییر بماند، جمعیت جهان تا سال 2050 به حدود 11 میلیارد و 900 میلیون نفر خواهد رسید. اما ایران؛ کشور ما شانزدهمین کشور پرجمعیت جهان است و جمعیتش تا سال1400 به حدود 92میلیون نفر میرسد.
کمبود منابع مالی، مسکن، انواع و اقسام سرانهها، اشتغال و... را که کنار این افزایش جمعیت بگذاریم، متوجه میشویم که آینده، آنقدرها هم به ما لبخند نمیزند.
به این اعداد و ارقام اضافه کنید رقم بالای شیوع 25درصد بارداری ناخواسته در کشور را که نتیجه آن تولد سالانه 300هزار کودک بیدعوت است. خب، کسی نمیخواهد برای جلوگیری از این بحران کاری بکند؟
دکتر محمد اسلامی، رئیس اداره تنظیم خانواده وزارت بهداشت در اینباره توضیح میدهد.
- آقای دکتر، ما در کشوری با بیش از70 میلیون نفر جمعیت زندگی میکنیم، ارزیابی شما از جمعیت کشور با توجه به منابع موجود چیست؟
بحث جمعیت هم همواره با توجه به منابع بررسی میشود و تمام عوامل توسعه در این میان نقش دارند. وسعت کشور، صنایع آن، امکان اشتغال، تحصیل و منابع مالی همهوهمه باید با میزان جمعیت متناسب باشند.
اگر جمعیت متناسب با این امکانات باشد خب مشکلی وجود نخواهد داشت اما از آنجا که آمارهای رسمی، 10درصد بیکاری در کشور را نشان میدهند، بهنظر نمیرسد وضعیت مناسبی داشته باشیم.
- برخی معتقدند نرخ رشد جمعیت در ایران که به 1/2 درصد رسیده است با متوسط رشد جمعیت جهان که 1/3 درصد است همخوانی دارد و برنامههای تنظیم خانواده در کشور ما کاملا موفق بوده است، اما با توجه به اینکه ایران کشوری جوان است و در حال حاضر میانگین جمعیت حدود 24 سال است، بهنظر میرسد در سالهای آینده با زادوولد بسیاری روبهرو باشیم، نظر شما در این ارتباط چیست؟
این مسئله کاملا درست است. اوایل انقلاب نرخ رشد جمعیت 3/8 درصد بود و متوسط زایمان زنان 6 بچه بود. اما حالا این رقم به 1/2 درصد کاهش یافته و هر زن بهطور متوسط در طول دوران باروری صاحب 2 بچه میشود.
اما مشکل دقیقا همان است که به آن اشاره کردید. جمعیت در سن ازدواج ما بسیار زیاد است و در سالهای آینده تعداد زیادی از زوجین صاحب فرزند میشوند که البته این حق طبیعی آنان است و نمیتوان آنها را از این حق محروم کرد.
- ظاهرا چارهکار باز هم در تنظیم خانواده است. اما این تنظیم خانواده در کشور ما چه معنایی دارد؟منظور این است که جمعیت کشور از حد معینی تجاوز نکند یا برای تعداد بچههای هر زوج محدودیت ایجاد شود و مثل چین قوانینی در این زمینه وضع شود؟
مفهوم این واژه در سطح جهان طی سالهای گذشته، تغییرات اساسی داشته است. اوایل از «کنترل رشد جمعیت» استفاده میشد.
بعد بحث تنظیم خانواده پیش آمد. اما از سال 1994 برنامه «بهداشت باروری» در نظر گرفته شد که تنظیم خانواده جزئی از بهداشت باروری به حساب میآید و سیاست کشورها هم در این رابطه متفاوت است.
مطابق سند بینالمللی کنفرانس 1994- جمعیت توسعه که ایران هم از امضاکنندگان این سند است- همه خانوادهها حق دارند آگاهانه و آزادانه تصمیم بگیرند چند فرزند و با چه فاصله زمانی داشته باشند، اولین بچهشان کی به دنیا بیاید و آخرینشان چه زمانی متولد شود، از روشهای پیشگیری استفاده کنند یا نه و از چه روشی بهره ببرند.
البته در این سند ذکر شده که لازمه تصمیمگیری آگاهی خانوادههاست و دولتها باید در این زمینه به مردم آگاهی لازم را ارائه کنند.
- پس مطابق این تعریف ما هیچگاه در کشور با قوانین محدودکننده در زمینه تعداد فرزندان روبهرو نخواهیم بود.
نه، ما قوانینی مثل چین را که بچه دوم اصلا بیمه نیست و از تحصیل رایگان بیبهره است، نداریم.
قانون کشور ما این است که برای فرزند چهارم مرخصی زایمان وجود ندارد و هزینه بیمه بیشتر از 3 بچه اول است اما این تفاوتها به قدری نیست که کسی اگر واقعا تمایلی به داشتن فرزند چهارم داشت، با توجه به این محدودیتها از آن چشمپوشی کند.
توجه داشته باشید که مفاد سند کنفرانس 94 کاملا با اسلام منطبق است و محور آن سلامت، آسایش و خوشبختی خانواده را ملاک میگیرد؛
یعنی زوجین میتوانند هر تعداد بچه که خوشبختیشان را تامین میکند، داشته باشند اما باید اطلاعات کافی کسب کنند و از حاملگیهای پرخطر بپرهیزند. با این تعریف، ما ناگزیریم به افراد نازا هم کمک کنیم تا حداقل یک بچه را داشته باشند.
- خب، مطابق این تعریف جدید تنظیم خانواده، شما عملا چه وظیفهای بر عهده دارید؟
ما باید به مردم آگاهی دهیم و کمک کنیم تا زنان حاملگی پرخطر نداشته باشند یعنی در سن کمتر از 18 سالگی و بیش از 35 سالگی باردار نشوند، فاصله دو بارداریشان کمتر از 3 سال نباشد و در ضمن بیش از 3 بار باردار نشوند چون تمام این موارد سلامت مادر و کودک را به خطر میاندازد. وظیفه دیگر ما هم این است که کمک کنیم، زوجین بارداری ناخواسته نداشته باشند.
- به نکته خوبی اشاره کردید. 25 درصد حاملگی ناخواسته در کشور رقم بسیار بالایی است و بهنظر نمیرسد با استانداردهای جهانی همخوانی داشته باشد.
این آمار بالاست که اصلا مطلوب نیست، اولویت ما هم کاهش این عدد است کما اینکه جدیدترین بررسیها نشان میدهد حاملگی ناخواسته تا 19 درصد کاهش یافته که این هم عدد بالایی است و باید به صفر نزدیک شود.
اما توجه کنید که آمارها با کشورهای توسعه یافته قابل مقایسه نیست چون در آن کشورها ابزار سقط جنین وجود دارد و هر چند غیرقانونی است اما به کرات از این شیوه استفاده میشود.
- و چرا میزان شیوع بارداریهای ناخواسته در کشور ما این قدر بالاست؟
در بیش از نیمی از موارد بارداری ناخواسته از روشهای مدرن پیشگیری استفاده نمیکنند و از روش طبیعی استفاده میکنند که درصد خطای بالایی دارد. بقیه هم از روش مدرن استفاده میکنند و در اثر خطای روش یا خطای استفاده از آن روش با مشکل مواجه میشوند.
بیشترین تعداد کسانی که خطای استفاده از روش دارند، خانمهایی هستند که قرص میخورند اما مصرفشان اشتباه است. بررسیهای سال 79 نشان میدهد 49 درصد خانمهایی که قرص میخوردند، آن را اشتباه مصرف میکردند که البته در سال 84 این رقم به 25 درصد کاهش یافته است.