چند میلیون تومن میشه/ بیمه تایید نمیکنه. تازه جون به دست و پام اومده میتونم راه برم اگر «ای ویای جی» رو سر وقت نزنم دوباره ضعیف میشم. از کجا بیارم هر دوماه یک بار چند میلیون تومن بدم ؟
آخرش درست میشه. همه آخرش گیر میارن.
یعنی چند دفعه با این پای مریض باید برم داروخانه و بیام ؟
جوابی ندارم. بیمار مبتلا به نوعی التهاب در اعصاب محیطی است که هر دوماه باید داروی IVIG (آی ویای جی) مصرف کند.
هنوز بیمار پایش را بیرون نگذاشته که یکی از دوستان زنگ میزند. پس از سلام وعلیکی نسبتا طولانی که میخواهد موضوع اصلی را به عمد تحت الشعاع قرار بدهد، میگوید: راستی یک چیزی همین طوری تصادفی یادم آمد.
برای فلانی یک آمپولی نوشتی هم خیلی گرونه هم اصلا گیر نمیآد. نمیشه یک داروی مشابه بنویسی که گیر بیاد، یک خُرده هم ارزونتر باشه ؟
متأسفانه IVIG دارویی است که هیچ مشابهی ندارد. رابطه فامیلی و ارادت قدیمی هم در این مورد کاری نمیتواند بکند. در برخی موارد میتوان از داروهای دیگری استفاده کرد که ممکن است عوارض بیشتر، اثرات کمتر، یا نحوه استفاده دشوار تری داشته باشند.
در اینگونه موارد نمیتوان از لفظ مشابه برای این داروها استفاده کرد. کاری است که پزشک در شرایط نامناسب ممکن است راهی بهجز آن نداشته باشد. این مشکلی است که بسیاری از متخصصان وبیماران با بسیاری از داروهای جدید دارند.
واقعیت این است که سیستم داروسازی کشور، صنعت بیمه را به داروهای ارزان عادت داده یا بد عادت کرده است.
داروها عمدتا با تولید داخلی با قیمتی بسیار ارزان عرضه میشوند. اینکه هزینه واقعی تولید این داروها با توجه به استفاده از امکانات دولتی چقدر است و اینکه چه میزان یارانه بهصورت غیرمستقیم وناپیدا صرف تولید این داروها میشود نکتهای است که به بحث ما مربوط نیست و بنده در این مورد صلاحیت ابرازنظر ندارم.
قدر مسلم اینکه بیمهها بهطور عموم با داروهای ارزان سروکار دارند و از بد حادثه اکثریت داروهای جدیدی که بخش مهمی از آنها در درمان بیماریهای صعب العلاج به کار میروند داروهایی هستند که قیمت آنها از حدود متعارف قیمت دارو در تمام دنیا بالاتر است.
در نتیجه در کشور ما که قیمت داروها از قیمت متعارف دارو در دنیا هم پایینتر است، هر داروی جدیدی که معرفی و تولید میشود تا چند سال نوعی بحران دارویی در کشور ایجاد میکند.
واقعیت این است که ذخایر دارویی جهان در حال به پایان رسیدن است. دیگر دارویی مثل جوشانده پوست درخت بید وجود ندارد که بتوان از آن آسپیرین ساخت، یا دیگر گیاهی مشابه تاتوره که از آن آتروپین میتوان ساخت، یا کپک نان که میتوان از آن پنیسیلین ساخت باقی نمانده است.
صنعت داروسازی جهان تمام داروهایی را که در طب سنتی کشورها وجود داشت به کار گرفته است و دیگر اگرچه همچنان امکان معرفی چنین داروهایی باز هم وجود دارد اما این یک استثنا خواهد بود. از این پس دیگر باید داروها را ساخت!
از سوی دیگر فناوری پزشکی و فناوری تولید دارو آنچنان پیشرفت کرده است که دیگر بشر نیازی به اتکای صرف برتصادف یا جستوجو در فارماکوپههای سنتی هم نمیبیند.
اکنون با شناخت دقیق از مکانیسم ایجاد بیماریها میتوان بهدنبال داروهایی رفت که آن نقیصه احتمالی در فلان ارگان را برطرف میسازند.دوسه دهه پیش پزشک علاقهمندی که خود آسم داشت بیش از 500 ماده را روی خود آزمایش کرد تا سر انجام توانست دارویی را که امروزه بهعنوان داروی آسم به کار میرود شناسایی کند.
و البته برای اثبات تاثیر آن دارو او 500 بار در خود حمله آسم ایجاد کرد تا تا ثیر مواد مختلف را بررسی کند. امروزه بهجای این روش میتوان مکانیسم آسم را شناخت و دارویی ساخت که حلقه معیوب بیماری را بشکند. اما پر واضح است که کشف و تولید چنین داروهایی بسیار پرهزینه خواهد بود.
کشف چنین مادهای مستلزم تحقیقات گسترده در مورد مکانیسم ایجاد بیماریها و چنین مادهای است و این تحقیقات به نوبهخود مستلزم منابع اقتصادی قابل توجه و دانش وسیع است.
سپس این ماده باید به نحو مناسبی تولید گردد و تولید چنین مادهای هم کار آسانی نیست و پس از تولید، تازه باید تحقیقات میدانی گسترده در مورد آن دارو به انجام برسد. این تحقیقات هم خود مستلزم فرهنگ و دانش عمیقی است.
در حال حاضر پذیرش تاثیر یک دارو یا یک روش درمانی توسط جوامع علمی فرایند بسیار دشواری است که براساس «طب برمبنای شاهد» صورت میگیرد. در اینجا نه تنها وسعت دانش ما مورد نظر است بلکه عمق آن مورد توجه بیشتری است.
وقتی که تاثیر دارو به اثبات رسید، تازه باید امکان تولید تجارتی آن برای عموم در نظر گرفته شود. در یک کلام این داروها از این پس داروهای بسیار گرانی خواهند بود و باید سیستم اجتماعی متحولی وجود داشته باشد که بتواند این داروها را در دسترس عموم قرار دهد.
بیتوجهی به نکات فوق و بهخصوص بیتوجهی به هزینههایی که برای کشف تولید و استفاده داروهای جدید لازم است تاثیری جز افت کیفیت در صنعت داروسازی نخواهد داشت.
بنابراین داروهای جدید اگرچه به تعداد بسیار کمترند اما بسیار مؤثرتر ودر نتیجه مورد نیاز ترند. بهزودی تنها داروهایی در فارماکوپه باقی خواهند ماند که تاثیر بیشترشان به اثبات رسیده باشد و خیلی از داروهای موجود که بهصورت انبوه و ارزان تولید میشوند تا جای داروهای واقعی یا مؤثرتر را بگیرند از فارماکوپه خارج خواهند شد؛ داروهایی مثل سیتی کولین وپیراستام وانواع ویتامینهای مختلف.
هم اکنون قیمت برخی داروهای جدید مثلا در زمینهام اس آنچنان است که در کشور ما حتی نمیتوان بر زبان آورد! یا برخی داروها که در مرحله حاد سکته مغزی استفاده میشوند اگرچه قیمت آنچنانی ندارند وفقط هر آمپول هزار دلار میارزد، اما چون باید در ساعات اولیه و به سرعت مورد استفاده قرار بگیرند بزرگترین مشکل در استفاده از آنها در کشور ما مشکل
بیمه است.
مشکل تهیه احتمالا پیش در آمد مشکلات بیشتری است که ما و صنعت داروسازی و سیستم بیمه ما با داروهای جدیدتر خواهد داشت. راستی اگر بیماران وپزشکان و مسئولان داروخانهها تا این حد با IVIG به دردسر میافتند، با IVX که در آینده خواهد آمد چه خواهند کرد؟
عده زیادی از بیماران مبتلا به بیماریهای صعب العلاج روزها و شبهایشان را در کنار رسانهها یا در اینترنت به امید داروهای جدید میگذرانند و گاه به پزشکشان مراجعه میکنند تا فقط بپرسند: خبر جدیدی نیست ؟ آیا بهراستی اگر خبر جدیدی شد میتوان آن دارو را برای همه این بیماران تهیه کرد؟ یا فقط مشکلات بیشتری برای پزشکان وبیماران ومسئولان داروخانهها ایجاد میشود؟