همشهری آنلاین_شقایق عرفینژاد: امروز نمیتوانید وارد این خانه شوید، اما اگر وارد میشدید، میتوانستید ویلایی را ببینید در یک طبقه با معماری ساده، اما چشمگیر. معمارش «اوژن آفتاندلیانس» است؛ همان که تالار وحدت و کلیسای سرکیس مقدس و برخی از بناهای کاخهای سعدآباد، فرحآباد و نیاوران را طراحی کرده است.
خانه آنطور که از اسمش هم پیداست، متعلق به «توماس توماسیان» تاجر و نیکوکار ارمنی بوده که در نیمه دهه ۵۰ آن را به شورای خلیفهگری ارامنه و کلیسای گریگوری واگذار کرده و آنطور که گفته میشود، در وقفنامه هم خواسته که خانه به یاد همسرش «خانه فرهنگی ژینا توماسیان» نامیده شود که البته هرگز این اتفاق نیفتاد. خانه مدتی در دست بنیاد مستضعفان بوده و بعد هم به مالک خصوصی فروخته شده است. در این سالها هم مالک نه تنها آن را حفظ نکرده که بخشی از خانه را هم تخریب کرده است. خانه ثبت میراثی امروز به مصالحفروشی یا انبار مصالح تبدیل شده و هیچ چشمی نگرانش نیست.
«رضا موسوی» کارشناس مرمت بناهای تاریخی و تهرانشناس، که سالها در سازمان میراث فرهنگی فعالیت کرده، میگوید: «اسم خانه را در میراث فرهنگی به نام توماس توماسیان، مالک خانه، ثبت کردیم. هر بنایی که ثبت میشود، عنوان میخواهد. بعضی از آنها اسم دارند، مثل تئاتر شهر یا تالار رودکی یا مثلاً خانه پروین اعتصامی. اینها هم خودشان یک شخصیت هستند و هم خانه به نام آنها ثبت شده است. ولی در مورد بعضی از خانهها فردی که در آن زندگی میکرده، چندان آدم خاصی نبوده، اما بنا خودش ارزشمند است. در مورد این خانه هم مثل خانه زندنوابی نام مالک آن برای ثبت انتخاب شد؛ هرچند معماری خانه است که آن را ارزشمند کرده است»
او توضیح میدهد که توماسیان سالها در این خانه زندگی کرده، اما زمانی خانه در اختیار انجمن خلیفهگری قرار میگیرد: «سال ۷۶یا ۷۷ که برای ثبت خانه رفتیم، خانه در اختیار همین انجمن بود. با مکاتبههای بسیار هم نتوانستیم وارد خانه شویم، اما در نهایت سال ۸۳ توانستیم خانه را ثبت کنیم.»
رضا موسوی درباره نخستین دیدار از این خانه میگوید: «در نظر اول چیزی که جلب توجه کرد، یک نقاشی دیواری عجیب و غریب بود که یک نبرد را تصویر میکرد. اندازه تابلو بسیار بزرگ بود؛ چیزی حدود ۱۰متر در ۶ متر. این نقاشی روی دیوار ضلع غربی و در منتهیالیه دیوار سالن کشیده شده بود و به نظرم چنین نقاشیای با این کیفیت و در این اندازه شاهکار بود.»
او درباره ویژگیهای خانه میگوید: «خانه توماسیان چند ویژگی دارد و یکی از مهمترین آنها این است که در منطقهای ساخته شده که جزء بلافصلهای گسترش تهران است. یعنی زمانی که تهران شروع به گسترش میکند، خیابان سمیه که ثریا نام داشت، موازی نخستین خیابان شمالی تهران، یعنی خیابان انقلاب، ساخته میشود و با بیشتر انشعابات خیابان انقلاب تقاطع دارد. این خیابان از تقاطع حافظ شروع میشود و با زاویه دیگری دوباره به خیابان انقلاب میرسد.
در خیابان سمیه بناهای مختلفی ساخته شده است، ولی شاید بتوان گفت مهمترین و ارزشمندترین معماری ساختمان این خیابان همین خانه توماسیان است. به دلیل اینکه در درجه اول مربوط به دورهای است که تحولات معماری مدرن تهران شروع شده است. برخلاف بیشتر بناهای منطقه ۶ و ۷ که متعلق به دوره معماری پیش از مدرن هستند، این ساختمان بعدها در دهه ۵۰ ساخته شده است. در این دوره معمارانی که سبک مدرن کار میکنند، وارد کار شده و ساختمانهایی ساختهاند و این هم جزء همان ساختمانهاست.»
موسوی یکی دیگر از نکتههای مهم درباره این خانه را اینطور توضیح میدهد: «بناهای باارزش دیگری هم در این خیابان هستند. در همین خیابان بناهای دوره قبل و حتی اوایل دوره رضاشاه را داریم. در تقاطع خیابانهای سمیه و شریعتی ۲ یا ۳ ساختمان متعلق به پهلوی اولند. ولی آنچه خیلی مهم است مربوط به زمانی است که این خانه ساخته شده.»
- ارزش خانه به معمار آن است
او درباره ویژگیهای معمارانه خانه میگوید: «همه چیز در این خانه خیلی ساده و با خطوط خیلی مشخص طراحی و اجرا شده است. خانه را از بیرون که نگاه کنید یک طبقه است، ولی از داخل هم فضایی یک طبقه دارد با سقفی بلند که پذیرایی و نشیمن است و هم یک بخش ۲ طبقه دیده میشود که بالکن دارد. این بخش ۲ طبقه دارد: پایین آشپزخانه است و بالا هم اتاق خواب و سرویسهای بهداشتی. برای همین ارتفاع سقف در این قسمت بالاتر است. بیرون خانه سنگهای سفید ساده میبینید و هیچ تزیینات پیچیدهای ندارد. در عین حال روی خطوط تأکید شده است. اینها در مجموعه بناهایی که آفتاندلیانس طراحی کرده وجود دارد. مثل بقیه کارهای او از نظر رنگ و فرم هم ساده است و در محوطه هم زیاد کار شده است. در این بنا با اینکه مسکونی است و زیاد بزرگ نیست، ولی به فضاسازی خانه فکر شده است.»
او دلیل اصلی ارزش خانه را معمار و معماری آن میداند: «مالک خانه یک بخش ماجراست. اما خود بنا از بناهایی است که طراح و معمارش اهمیت دارد و باعث ثبت آن شده است. سازنده آن مهندس آفتاندلیانس، آدم مهمی در معماری ایران است و در همین منطقه هم بناهای مهمی ساخته است. این ساختمان در واقع اثر هنری معمارش است و مهم نیست چه کسی در آن زندگی کرده است، مهم این است که معمارش آفتاندلیانس است.»
- تخریب خانهای که ثبت ملی است
موسوی از مرمت نشدن خانه در این سالها هم میگوید و در واقع شکایت میکند: «این خانه نه تنها مرمت نشده که تخریب هم در آن صورت گرفته است. زمانی کمیته امداد این خانه را در اختیار گرفت و به مزایده گذاشت. با اینکه در آن زمان هم شهرداری و هم میراث فرهنگی اجازه واگذاری به افراد خصوصی را ندادند، ولی این اتفاق افتاد و کسی هم که خانه را خرید شروع به تخریب آن کرد.
با اینکه بنا ثبت شده بود و با اینکه به مالک تذکر داده شد که اقدام به تخریب نکند، ولی او ملک را تا حدودی تخریب کرد. حتی ما در سازمان میراث فرهنگی تابلو ثبت خانه را روی سردر نصب کردیم، ولی مالک تابلو را کند. بعد هم بنیاد مستضعفان خانه را در اختیار گرفت و او هم به مالک خصوصی فروخت و بر خلاف قانون، خانه با توجه به رأی دادگاه از فهرست آثار ملی خارج شد.»
او از اینکه یک اثر ملی از ثبت خارج میشود، گلایه دارد و میگوید: «اینکه یک خانه که اثر ملی معرفی شده، از فهرست خارج میشود، واقعاً بیسابقه است. تا قبل از دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد چنین چیزی سابقه نداشت. اصلاً کسی نمیتوانست شکایت کند و اثری را از ثبت بیرون بیاورد. این کار تنشهای زیادی هم در پی داشت، ولی به هر حال اتفاق افتاد. الان هم خانه در وضعیت بدی است و تمام در و پنجرههایش شکسته است. احتمالاً خانه را رها کردهاند تا خراب شود. هرچند بنای درستی است و در دورهای ساخته شده که مهندسی پیشرفت کرده است و تا ۵۰ سال دیگر هم که رهایش کنند، خراب نمیشود.»
هرچند موسوی میگوید بهتازگی صحبتهایی شده که خانه دوباره ثبت شود، ولی در حال حاضر این خانه باارزش وضعیت تأسفباری دارد. خانه نیمهویران است و باید مرمتش کرد.
نظر شما