همشهری آنلاین _ مهدی اسماعیل پور: ماجرا از این قرار است که تیم منطقه ۲۱ متشکل از «رضا ثروتمند» و «آتنا ثروتمند» در نخستین دوره مسابقات مهارتهای فردی «پدر و دختری» که به میزبانی منطقه ۱۷ برگزار شد، به مقام قهرمانی رسیدند. این مسابقات فروردینماه امسال در زمین چمن «سلامت» با مشارکت پدران و دختران از مناطق ۲۲گانه تهران برگزار شد که مقام نخست به پدر و دختر تهرانسری رسید و پدر و دخترهای مناطق ۱۶ و ۱۹ هم بهترتیب دوم و سوم شدند. در پایان این رقابت یک روزه نفرات برتر جوایز خود را از «افسانه بیابانی»، معاون ورزش بانوان و «علی خسروی»، مشاور سازمان ورزش شهرداری و داور بینالمللی فوتبال کشورمان دریافت کردند. به بهانه همین موفقیت، سراغ پدر و دختر قهرمان تهرانسری رفتیم و گفتوگویی با خانواده «ثروتمند» انجام دادیم. آتنا ثروتمند تأکید دارد پدرش با همه مشغلههایی که دارد همیشه قهرمان است.
رضا ثروتمند، متولد سال ۱۳۶۲ است. او درباره اینکه چگونه شد تا همراه دخترش آتنا بهعنوان نماینده منطقه ۲۱ در رقابت بین تیمهای پدر و دختری مناطق ۲۲گانه تهران شرکت کردند، به همشهری محله میگوید: «دخترم آتنا به یک باشگاه ورزشی در تهرانسر میرود که به آنها گفته بودند کسانی که پدرشان آمادگی جسمانی خوبی دارند و ورزش میکنند، در این رقابتها شرکت کند.
آتنا هم با توجه به اینکه من گاهی با او ورزش و بازی میکنم، یکی از گزینهها بود که در نهایت دخترم به سبب آمادگی بهتری که نسبت به بقیه داشت، انتخاب شد تا به همراه هم در این رقابت تیمهای پدر و دختری شهر تهران بهعنوان نماینده منطقه ۲۱ شرکت کنیم.» هرچند این رقابت یک مسابقه تفریحی و سرگرمکننده بود اما ارزش موفقیت در آن برای این پدر و دختر برنده تهرانسری بسیار بیش از اینها است و اکنون برای آنها به یک خاطره شیرین و فراموش نشدنی تبدیل شده است: «تجربه بسیار جالب و شیرینی بود. زمانی که همتیمیات دخترت باشد و با هم یک تیم باشیم انگیزه و توان آدم دو برابر میشود. بسیار برایم مهم بود وقتی در کنار دخترم هستم، با هم برنده شویم و خیلی هم مهم نبود که برای چه و در چه سطحی و کجا رقابت میکنیم. مهمترین هدفم شاد کردن دل آتنا بود و اینکه ببیند در کنار هم و با پدرش برنده و قهرمان میشود.»
- قهرمانی در کنار دخترم لذت دیگری دارد
برای پدر آتنا این قهرمانی و برنده شدن طعم و مزه دیگری دارد: «همانگونه که از اسمش هم پیدا است، همه تیمها متشکل از پدر و دختر بودند. البته سن و سالها تفاوت داشت. دخترم آتنا ۸ سال دارد، اما سن پدر و دخترها در تیمهای دیگر فرق میکرد. مسابقات یک روزه و از بخشها و آیتمهای مختلفی تشکیل شده بود. از دویدن دونفره و دست در دست هم گرفته تا کار با توپ و ضربه زدن و هدفگیری و پاسکاری تا آمادگی جسمانی و دراز نشست و کارهای قدرتی که باید مرحله به مرحله انجام میدادیم. با اینکه تیمهای پدر و دختری دیگر هم حسابی آماده بودند و خوب کار کرده بودند اما در نهایت من و دخترم موفق شدیم در این رقابت شاد و مفرح و سرگرمکننده با هم و درکنار هم برنده و قهرمان شویم. این قهرمانی واقعاً به من چسبید و رقابت در کنار دخترم و برنده شدنمان هم برای من و هم برای آتنا لذتبخش بود و بیشتر از هر جایزه و عنوانی ارزش داشت.»
- وقتی رابطه پدر و دختری گرمتر میشود
رضا ثروتمند از روحیه خوب دخترش در این روزها میگوید: «در این چند روز روحیه آتنا بسیار بهتر شده است و مدام با هم میگوییم و میخندیم و از خاطرات و اتفاقهای روز مسابقه و قهرمانی مشترکمان میگوییم. برگزاری چنین برنامهها و مسابقات خانوادگی واقعاً خوب و مفید است و امیدوارم تداوم داشته باشد. در این مدت، فضایی که بین من و آتنا وجود دارد، گرمتر و صمیمیتر شده است. دخترم اغلب با مادرش برای ورزش میرود و من با توجه به مشغلههایکاری فرصت نمیکنم برای این کارها چندان در کنارش باشم، اما فرصت خوبی دست داد تا یک روز شاد و فراموش نشدنی در کنار هم داشته باشیم. حتی اگر برنده هم نمیشدم همین که در کنار دخترم رقابت کردم برایم جالب و ارزشمند بود و این موضوع هم روحیه من و هم روحیه آتنا را بالاتر برده است.»
- پدرم بسیار قوی است
پس از پدر نوبت به آتنا میرسد تا با این قهرمان ۸ ساله هم گفتوگو کنیم. دختر قهرمان درباره حضورش در این رقابتها میگوید: «چون من همیشه با مادرم ورزش میکنم از بقیه بچههای باشگاه آمادهتر بودم و برای همین من وپدرم انتخاب شدیم. بقیه دختر و پدرها هم خوب بودند اما من و پدرم از بقیه بهتر بودیم و با هم قهرمان شدیم. چون پدرم بسیار قوی است و من هم خوب ورزش میکنم. از اول میدانستم که من و بابا قهرمان میشویم. نمیدانم این مسابقه بازهم برگزار میشود یا نه، اما اگر برگزار شود دوست دارم دوباره با پدرم در آن شرکت کنیم. چون واقعاً به من و اینکه کنار پدرم بودم، بسیار خوش گذشت.» او مطمئن است که اگر دوباره در این رقابتها شرکت کنند، بازهم برنده میشوند: «اگر بازهم با پدرم در این رقابت شرکت کنیم، دوباره برنده میشویم. چون هیچ پدر و دختری بهتر و قویتر از ما نیست و بقیه هرچقدر هم که خوب باشند بازهم من و پدرم قهرمان میشویم.»
- من قوی هستم اما، پدرم از من بهتر است
از آتنا میپرسیم که او ورزشکار بهتری است یا پدرش که او در اینجا به نفع پدر کنار میکشد و بدون مکث و معطلی تأیید میکند که پدرش قویتر است: «من ورزشکار بسیار خوبی هستم و حسابی هم آمادهام، اما بابا از من بهتر و قویتر است. پدر من قویترین بابای دنیا است. البته زیاد با من ورزش و بازی نمیکند، چون باید سرکار برود و فرصتی برای این کارها ندارد. برای همین هم من بیشتر با مادرم ورزش میکنم. این بازیها فرصت خوبی شد تا چند روز هم با پدرم تمرین کنم و هم در کنار یکدیگر بازی کنیم و مسابقه بدهیم.»
نظر شما