در ضلع جنوب‌شرقی میدان صدم نارمک و در میان ردیف مغازه‌هایی که این میدان را به چهارراه سرسبز و میدان هفت‌حوض وصل می‌کنند، مغازه‌ای به چشم می‌آید که خاطرات بسیاری از ساکنان قدیم محله نارمک به آن گره خورده‌است.

عكاس قديمي

همشهری آنلاین_پریسا نوری:  اینجا قدیمی‌ترین عکاسخانه محله نارمک است که از ۶ دهه پیش تاکنون لحظات شاد و خاطرات به یاد ماندنی اهالی را ثبت کرده‌است. حاج «اسفندیار ابوطالبی» عکاس ۷۲‌ساله که دیوار مغازه‌اش پر از عکس‌های سیاه و سفید و رنگی است، با روی باز پذیرایمان می‌شود و از روزگار رفته در این عکاسی محله برایمان روایت‌ می‌کند.  

  • شروع کار از ۱۶ سالگی

قدیم‌ها عکاسی ارج و قرب داشت

قاب‌های بزرگ و کوچک با عکس‌های سیاه، سفید و رنگی روی دیوارها نشانگر روزگار رفته در این عکاسخانه محله نارمک است. عکاسخانه‌ای که حاج «اسفندیار ابوطالبی» قبل از هر چیز تعریف می‌کند که از بچگی عاشق عکس و تصویر بوده و دلش می‌خواسته عکاسی کند تا اینکه در دوره دبیرستان به آرزویش می‌رسد، او می‌گوید: «یک دوربین کوچک که فیلم ۶۲۰ می‌خورد و فقط ۸ عکس در نور آفتاب می‌گرفت، خریدم و عکاسی می‌کردم.

با جعبه و لامپ هم یک تاریک‌خانه درست کرده و خودم عکس‌ها را ظاهر می‌کردم. برادرم که شوق و علاقه مرا به عکاسی دید من را به استادکار عکاسی سپرد. روزها کنار دست استاد بودم و شب‌ها درس می‌خواندم. بعد از مدتی استادم گفت: «تو دیگر توانایی‌داری که عکاسی کنی.» آن موقع ۱۶ سالم بود. آمدم و این مغازه راه اجاره و کارم را شروع کردم.»

  • بازیگران معروف مشتریانم بودند

قدیم‌ها عکاسی ارج و قرب داشت

گوشه مغازه یک دوربین فانوسی پایه‌دار چوبی چشمک می‌زند. از آن دوربین‌ها که قدیم در عکاسخانه‌ها وجود داشت و باید جلویش مثل عصاقورت داده‌ها روی چهارپایه می‌نشستی و در حالی که لبخند رنگ پریده روی لبهایت بو، د نفست را حبس می‌کردی تا مبادا عکست خراب شود. عکاس قدیمی محله که کنجکاوی‌مان را می‌بیند، دوربین را جلو می‌آورد و در حالی که گردو خاکش را با دستمال پاک می‌کند می‌گوید: «این نخستین دوربینی بود که برای عکاسی خریدم تا با آن عکس پرتره بگیرم. آن زمان این دوربین‌ها را در ایران می‌ساختند و فقط لنزش را از آلمان می‌آوردند.

اما حالا نسل این دوربین‌ها منقرض و کارخانه‌اش هم جمع شده‌است.» حاج اسفندیار دوربین فانوسی را که وارسی می‌کند به نقطه‌ای خیره می‌شود، انگار خاطرات قدیم و چهره آدم‌هایی که رو به‌روی این دوربین نشسته‌اند، جلو چشمش رژه می‌رود. با لبخند می‌گوید: «یادش بخیر، پرتره خیلی‌ از اهالی را با این دوربین ثبت کرده‌ام. در بین مشتری‌هایم آدم‌های معروفی بودند که در این محله زندگی می‌کردند و برای عکاسی همیشه به اینجا می‌آمدند مثل «بهمن مفید» و «حمیده خیرآبادی» و دخترش «ثریا قاسمی» و...»

  • ۳۰۰ دستگاه محله ییلاقی و اعیانی بود

 چند عکس سیاه و سفید از نمای محله و میدان صدم نارمک در قاب چوبی روی دیوار خودنمایی می‌کند. پیداست که عکس‌ها از پنجره و پشت‌بام مغازه گرفته شده‌است. حاج اسفندیار یکی از عکس‌ها را نشان می‌دهد و می‌گوید: «قدیم به این قسمت از محله یعنی محدوده خیابان هنگام تا خیابان حکمت شعار را «۳۰۰ دستگاه یا کالاد» می‌گفتند.

خانه‌ها ویلایی و حیاط‌ها بزرگ و سرسبز بود. دیوار دور حیاط کوتاه و روی آنها شمشاد و بوته گلیسیرین کاشته بودند. همان‌طور که در عکس می‌بینید از اینجا کوه‌های شمال تهران به راحتی دیده می‌شد. هوای کالاد خنک و ییلاقی بود و آدم‌هایی که دستشان به دهانشان می‌رسید اینجا زندگی می‌کردند. یادم است و شهردار وقت تهران آقای شهرستانی نام داشت و کشتی‌گیر معروف «امامعلی حبیبی» هم خانه‌شان در همین حوالی بود.» 

  • بیشتر هم صنفی‌هایم ورشکست شده‌اند

قدیم‌ها عکاسی ارج و قرب داشت

حاج اسفندیار معتقد است عکاسی در قدیم برخلاف امروز رونق داشت. او می‌گوید: «قدیم‌ها مثل حالا دوربین دست همه نبود و عکاسی یک تخصص بود و عکاس‌ها خیلی ارج و قرب داشتند. مردم برای مراسم تولد و عروسی و حتی وقتی می‌خواستند برای مسافرت چند روزه به خارج از کشور بروند، مهمانی می‌گرفتند و عکاس دعوت می‌کردند و عکس‌ها را یا قاب می‌کردند یا مثل یک اثر ارزشمند با دقت در آلبوم نگهداری می‌کردند، اما سال‌هاست که با آمدن دوربین‌های دیجیتال همه عکاس شده‌اند و برای مراسم و مهمانی‌ها عکاس خبر نمی‌کنند. فقط یک عکاسی مراسم عروسی مانده بود که آن هم ۲ سال است که تحت تأثیر ویروس کرونا آسیب دیده‌است.»

او ادامه می‌دهد: «بسیاری از هم صنفی‌های ما یا ورشکست شده‌اند یا تغییر کاربری داده‌اند؛ چند وقت پیش اینجا را هم برای آرایشگاه زنانه می‌خواستند و اجاره خوبی هم پیشنهاد دادند، اما قبول نکردم. من هم اینجا را به خاطر اینکه عاشق عکاسی هستم نگه داشته‌ام و دنبال پولش نیستم. حتی اگر روزی یک عکس بگیرم دلم خوش است، اما به دختر و پسرم که در دانشگاه درس عکاسی خوانده‌اند می‌گویم اگر دنبال پول هستید، سراغ کار دیگر بروید.»

  • عکاس‌ باید امین مردم باشد

قدیم‌ها عکاسی ارج و قرب داشت

عکاس پیشکسوت محله نارمک، عکاسی را از آن دسته شغل‌هایی می‌داند که در آن علاوه بر داشتن مهارت و تخصصص، باید رازدار و امانت‌دار هم بود. او می‌گوید: «قدیم‌ها استادانم به من می‌گفتند: «ما امانت‌دار مردم هستیم و باید رازدارشان باشیم.» این حرف درستی است و من آن را همیشه به بچه‌ها و شاگردانم گفته‌ام که شغل ما مثل پزشک‌هاست همان‌طور که آنها رازدار و امین مردم هستند، شما هم باید امانت‌دار عکس زن و بچه مردم باشید، اگر به مجالس برای عکاسی می‌روید باید چشم پاک باشید و به مال و ناموس کسی چشم نداشته باشید، اگر چیزی دیدید باید رازداری کنید و جایی بیان نکنید.» 

  • عکس دو نفره‌ای که دسته‌جمعی شد!  

حاج اسفندیار که از ساکنان قدیمی محله نارمک است، خاطره‌ای از عکاسی در محله برایمان این‌گونه تعریف می‌کند: «دهه ۴۰ و قرار بود مرحوم «امامعلی حبیبی» پس از کسب قهرمانی در مسابقات کشتی جهانی به محله برگردد. اهالی برای استقبال جمع شده بودند. مرحوم حبیبی از ماشین پیاده شد و مردم به پیشوازش رفتند و حلقه گل گردنش انداختند و گوسفند سر بریدند.

من آن زمان با پسر آقای حبیبی دوست و دوربین را همراهم برده بودم که از پدر و پسر عکس بگیرم. آقای امامعلی و پسرش ایستادند و برای دوربین ژست گرفتند، اما تا خواستم عکس بگیرم ۵۰‌ـ ۴۰ نفر آمدند دورشان ایستادند و عکس دو نفره شد، عکس دسته جمعی! آقای حبیبی هم اشاره کردند که اشکال ندارد عکس بینداز، اینجا نمی‌شود عکس تکی انداخت! ‌»

کد خبر 603061

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha