همشهری آنلاین_سحر جعفریان: هر کلمه تازهای که میشنید یا میخواند، جایی، در حاشیه کتاب و دفتری یادداشت میکرد تا در فرصتی مناسب از آن استفاده کند. بین نظم و نثر از همان ابتدا به نظم گرایش بیشتری داشت. بر این باور است که محلهها نیز با توجه به هویت و تاریخی که بر آنها گذشته، مانند شعری خوش آهنگ و عروض هستند.
یعنی هر محله یک شعر دلنشین است. یکی غزل، یکی هم به شعر سپید میماند. یکی مثنوی و دیگری قصیدهای بلند از روزگاری عبرت آمیز. «وفا قبادپور»، ۴۵ ساله، ساکن محله «شهران» و مدیر خانه موزه «شهید مطهری» که چهرهای گشاده و صدایی رسا دارد. او مطالعه را کلید پیشرفت محله و شهر میداند و میکوشد تا فرهنگ و ادب جایگاه واقعی خود را بین اهالی پیدا کنند. در این گزارش، ساعتی را به گفتوگو با این شاعر هممحلهای میگذرانیم.
برای او نیز همه چیز از زنگ «انشا» و علاقه وافرش به کلمات آغاز شد.
از دوران تحصیل و در مقطع دبستان. قبادپور با یادآوری خاطرات سالهای دور میگوید: «آن سالها مانند امروز، کمتر کسی به ضرورت درس انشا اهمیت میداد. همه، ریاضی و علوم را مهم میپنداشتند. اما برای من از همان زمان، این درس یکی از لذتبخشترین درسها بود که بسیار مشتاقش بودم. خانواده، متوجه این اشتیاق و علاقهام شدند.
اما گمان نمیکردند در آینده «ادبیات و شعر» انتخاب نخست من برای ادامه تحصیل و حتی شغل باشد. بهتدریج کتاب و مطالعه نیز جزو برنامههای روزانهام شد تا پاسخی شایسته به این اشتیاق و علاقه خود بدهم. مطالعه و کتاب، سبب واژه گزینــی در صحــبتها و نوشتههایم شده بود. اواسط دهه ۷۰، فرهنگسرای «معرفت» در محله شهران جنوبی راهاندازی شد.
فرهنگسرایی که پای مرا به جلسات نقد شعر، شب شعر و کارگاههای ادبی باز کرد. آن زمان بود که با دیوان خواجه «حافظ» انس گرفتم. گاهی هم اشعاری از «فریدون مشیری» و «سهراب سپهری» زمزمه میکردم. دوره دبیرستان بود که نخستین ابیاتم را سرودم. به یادم دارم، آن ابیات حال و هوایی از احساس و عرفان داشتند. اما متأسفانه آنها را در دفتری یا کاغذی ثبت نکردهام و به فراموشی سپردهام.»
- همسرم، مهمترین مشوقم است
این شاعر هممحلهای در ادامه از مهمترین مشوقش در رسیدن به جایگاههای برتر ادبی میگوید: «پس از ازدواج با اینکه مسئولیتهایم بیشتر شد، اما همسرم بهعنوان پشتیبان و مشوق، بسیار صمیمانه عمل کرد و اصرار داشت آثارم را که آن زمان بیشتر در قالبهای سنتی سروده شده بود با مخاطبان شعر دوست به اشتراک بگذارم. بر این باور بود که شعر، قدرتی در سازندگی روح دارد و از هیچ ابزاری، این چنین تأثیرگذار، برنمی آید.
بنابراین از بین اشعار خود بیش از ۴۵ غزل و چهارپاره برگزیدم و در مجموعهای با عنوان «شانه به شانه عشق» در سال ۱۳۹۶ به چاپ رساندم. البته اشعار دیگری هم در قالب مثنوی سرودهام که براساس گرایشم به «مولانا» و «شمس تبریزی» خلق شدهاند. به انتشار آنها نیز میاندیشم. اما دوست دارم شعر علاوه بر خوش آهنگی و زیبایی واژههایش، معانی ژرفی نیز انتقال دهد. برای همین در انتشار آثار، با کمی وسواس و گزینش پیش میروم تا ضمن احترام به مخاطب، در رشد و ارتقای کیفیت احساس و عرفان مخاطب اثرگذار باشم.»
- شعر هر محله
این شاعر هممحلهای مسائل و پدیدهها و حتی محلهها را از منظر شعر مینگرد: «محلهها تاریخ و گذشتهای دارند که چون فرهنگ ما از دیرباز با ادبیات گره خورده است، با شعر، خوانش میشوند. هر محله یک شعر است. هرچه قدیمیتر و سنتیتر، قالب آن نیز کهنتر. مانند یک غزل که در تاریخ ادبیات فارسی، قدمتی بسیار دارد. محلههای تازه تأسیس مانند «شعر نو» و «سپید» هستند، مدرن و معاصر.
با آن زرق و برقهای امروزیشان، جوان پسند هستند. محلههایی اما به مثنوی میمانند که تاریخی طویل بر آنها گذشته است. مانند شهر «ری». کاش مسئولان به این تاریخ و ادبیات سرزمینمان توجه کنند و شعر هر محله را با ابزاری که در اختیار دارند، روایتگر باشند. شاید به مدد همین تاریخ و ادبیات، هویتمان محفوظ بماند و در گذر مدرنیته آسیب نبیند.»
- استقبال از فعالیتهای فرهنگی و ادبی
قبادپور که در اشعار خود به دنبال تخلص و خلق کلیدواژههای اختصاصی نیست، از اهمیت و ضرورت مطالعه که منجر به پیدایش این نگرش در او شده است میگوید: «یک شاعر باید گنجینهای عظیم از واژگان در اختیار داشته باشد. بسیار شعر بخواند و با نمونههای خوب و بد آن آشنا شود. این گنجینه عظیم با مطالعه به وجود میآید. مطالعهای که نباید تنها در ویژگی افراد نویسنده، شاعر و پژوهشگر، نام برده شود.
فرهنگ مطالعه باید بهگونهایی نهادینه شود که کمبود و فقدان آن، ضد ارزشی بزرگ محسوب شود. با این نگرش، ما نیز فعالیتهای ادبی و مذهبی خود را در خانه موزه شهید مطهری گسترش دادیم. یعنی تلاش کردیم بهگونهایی مخاطبان موزه را با کتابهای مرتبط با فضای موزه و آثار شهید مطهری آشنا کنیم تا هم فرهنگ مطالعه را رونق ببخشیم و هم شخصیتهای برجسته ایرانی را به شایستگی معرفی کنیم. بنابراین اغلب، مسابقه و جشنوارهای با رویکرد مطالعه برگزار میکنیم که استقبال از آنها به نسبت محله، قابل قبول بوده است. این استقبال از فعالیتهای فرهنگی و ادبی، نشان از علاقه ذاتی ایرانیان به ادب و فرهنگ است. مسائلی که در تمدن و تاریخ ما ریشه دوانیده است.»
نظر شما