چندماهی است که در گروه دانش و فناوری روزنامه همشهری، موضوعاتی مثل پهنای باند اینترنت و بودجه پژوهش را بهشدت پیگیری میکنیم.
موضوعاتی که در فصل چهارم برنامه چهارم توسعه، تحت عنوان «توسعه مبتنی بر دانایی» به آن توجه بسیاری شدهاست؛
برنامه چهارمی که گام اول برای رسیدن به اهداف موردنظر نظام در سند چشمانداز 20ساله کشور است و به عقیده خیلی از بزرگان کشور، متأسفانه مورد عنایت دولت نیست.
حداقل در این 2 بخش که موضوع بحث ماست، این گونه است. درپی یادداشتها و گزارشهایمان در این موارد، چند هفته پیش با ارائه گزارشی آماری، در همین صفحه، نشان دادیم که این دو مورد، رابطه مستقیمی با توسعه کشور دارند.
با ارائه آمار و ارقامی که نشاندهنده جایگاه ما در وضعیت اینترنت و توسعه آن و دولت الکترونیک از ایران منتشر شده و مقایسه آن با رتبه ما در «شاخص توسعه انسانی» که سازمان ملل منتشر کرده بهخوبی به این نکته واقف میشویم.
شاخص توسعه انسانی (HDI) نماد سطح رفاه و زندگی مردم یک کشور است و ایران در قعر این جدول در رتبه 94 قرار دارد. آیا این رتبه لیاقت کشور و مردمی با این پتانسیل را دارد یا نه؟
اما درد ما، فقط HDI نیست. به مسابقات المپیک نگاه کنید. المپیک، آوردگاهی است که ملل مختلف توان و قدرتشان را در آنجا به رخ هم میکشند (شبیه جملات جواد خیابانی شد!).
تعداد اعضای کمیته جهانی المپیک، حتی از تعداد اعضای سازمان ملل هم بیشتر است، اینجا ملتها هستند که داشتههایشان را رو میکنند نه دولتها.
رقابتی که همه جنبههای زندگی از قدرت و تفکر تا همکاری تیمی و فداکاری و رقابت سالم در آن لحاظ شدهاند و ما...؟ درحالی که صاحب یکدرصد جمعیت دنیا هستیم، در ورزشهای تیمی در المپیک اصلا محلی از اعراب نداریم.
در ورزشهای انفرادی هم این دوره مست پیروزیهای تکستارههایمان بودیم و گویی خواب غفلت همه را برده؛ حمید سوریان نابغه کشتی فرنگی پنجم شد یا احسان حدادی بعد از مصدومیت جانشینی نداشت و وضعیت صمیمی یا رودکی که چندان دور از انتظار نبود.
حتما باور دارید که درخشش ساعی هم درنهایت یک کار انفرادی بود. آیا لیاقت کشور و مردمی با این پتانسیل این است؟
تا کی میخواهیم سرمان را زیر برف کنیم و دلمان را به مقایسه خودمان با 20سال پیش خوش کنیم؟ در جایی برای مقایسه وضعیت ارتباطات سیار، گفته شده بود که تعداد خطوط موبایل، 20 سال پیش صفر بوده و الان 35میلیون است!
و کسی نبود به آقای آمارده بگوید که پدرجان، 20سال پیش در هیچجای جهان موبایل نبوده! اینکه روش مقایسه نیست! روش درست این است که ضریب نفوذ را با کشورهایی که همسطح خودمان در شاخصهایی مثل اقتصاد هستند، مقایسه کنید، مثلا کشورهایی که GDP نزدیک به ما دارند.
آنوقت است که میبینیم بغدادمان خراب است! البته که از چند سال پیش جلوتریم ولی این مقایسه درست نیست. هرچیزی، بینهایت از «صفر» بزرگتر است!